کاسبی در سرمای  منفی یک  درجه

هوا به شدت سرد است و سوز سرما باعث شده تا بیشتر دست فروشان کنج خانه را انتخاب کنند و قید کاسبی را بزنند. اما این پیرمرد  برخلاف همه ،  امروز نیز بساط کشمش و خاکشیر خود را در محله جنت آباد جنوبی نرسیده به مرکز خرید سمرقند ، پهن کرد ه  و با توکل به خدا مشغول کاسبی  است  و به سردی هوا نیز توجه ای ندارد.

به گزارش ایسکانیوز حس مسئولیت که داشته باشی فرقی نمی کند زن باشی یا مرد، تحصیل کرده باشی یا بی سواد. جوانی 18 ساله یا پیرمردی 85 ساله. حس مسئولیت چنان قدرتی به بازوانت هدیه می کند که می توانی با آن کوه مشکلات زندگی را جابه جا کنی و با شانه هایت پناهگاهی امن بسازی برای کسانی که به تو تکیه کرده اند.

نزاکت اللهیاری در این گزارش می نویسد: لبخند روی لبش ، مهربانی خاصی را به چهره زحمت کشش بخشیده یک بسته کشمش ازروی کارتونی که پهن کرده بود برمی دارم و قیمتش را می پرسم .روی صندلی تاشویی که نشسته جابه جا می شود سرش را بالا می آورد و با نگاه مهربان می گوید قابلی نداره دخترم قیمتش ده هزار تومانه...

نبود شغل مناسب در روستا و دستفروشی در تهران

اسمش علی اصغر لرستانی و 85 ساله است . می گوید 9 فرزند دارد . 8 پسر و یک دختر و 24 نوه و 4 نتیجه و ادامه می دهد : در یکی از روستاهای نزدیک همدان به کشاورزی مشغول بودم که همسرم دچاربیماری سختی شد. عدم امکانات لازم در روستا ، خشکسالی و بیماری همسرم موجب شد تا برای درمان و امرار معاش راهی تهران شویم.

علی اصغربا اشاره به اینکه ، بیش از 30 سال است که ساکن جنت آباد بوده و فرزندان خود را در این محل سرو سامان داده ، می گوید : سال 64 زمان جنگ تحمیلی به تهران آمدیم و در منطقه جنت آباد مستقر شدیم . با مقدار پولی که داشتیم خانه ای تهیه کردیم اما متاسفانه پس از مدتی ، همسرم به علت بیماری فوت کرد وما را تنها گذاشت و من پس ازاو هرگز ازدواج نکردم.

زندگی آبرومندانه ای که با دست فروشی رقم خورد

او با تلاش و زحمت ، توانسته زندگی اش را از میان توفان های سخت روزگار بگذراند.

لرستانی با اشاره به اینکه زندگی کارگری ، بسیار سخت است اما هیچ وقت توکلم را به خدا از دست ندادم ادامه می دهد : از زمان ورودم به تهران در این منطقه دست فروشی می کردم و چاره ای جز این نداشتم چراکه سواد نداشتم و حرفه ای بلد نبودم تا به این وسیله امرار معاش کند . هرچند درآمد این کار بسیار اندک بود و کفاف زندگی را نمی داد اما به لطف خدا و کمک فرزندانم توانستم زندگی آبرومندانه ای برای خود رقم بزنم .

کار و تلاش موجب می شود داغ فرزندم را حس نکنم

او که به تازگی یکی از پسرانش را از دست داده و داغدار است می گوید: کار موجب می شود تا انسان احساس مفید بودن کند و کمتر به داغ فرزندش فکر کند علی اصغر در حال حاضر با یکی از پسران و عروسش زندگی می کند و از زندگی خود بسیار راضی است وآرامش امروزش را مدیون زندگی سالم خود می داند.

مینا رضایی یکی از مشتریان علی اصغر می گوید: او مرد نجیب و زحمتکشی است همیشه در دلم تحسینش کرده و بیشتر اوقات از او خرید می کنم. با وجود سن بالایی که دارد در سرما وگرما کار می کند.

او ادامه می دهد: آقای لرستانی کاسب با انصاف و مرد خوش قلبی است و بیشتر کسانی که در این محله زندگی می کنند حداقل یک بار را از او خرید کرده اند.

یک لقمه نان حلال

او عاشق کار کردن است و معتقد است دست فروشی و کار به او امید زندگی می دهد. علی اصغر می گوید :متاسفم از اینکه می بینم جوانان امروز با وجود تحصیلات و امکانات بیکار هستند و حاضر نیستند برای بدست آوردن یک لقمه نان حلال تلاش کنند.

او ادامه می دهد: در طول زندگیم هرگز لب به سیگار نزدم و همواره از فرزندانم خواستم نماز بخوانند به خدا توکل کنند و دروغ نگویند .او از فرزندانش کاملا راضی است و اولاد صالح را نتیجه لقمه حلالی می داند که بر سر سفره گذاشته است .

700700

کد خبر: 727453

وب گردی

وب گردی