«فراری» داستان دختر ۱۸ سالهای به نام گلنار ( ترلان پروانه) را روایت میکند که از شهرستان (فومن) به تهران میآید و تلاش میکند تا با ماشین «فراری» هشت میلیاردی، عکس یادگاری بگیرد و شرط بندی را ببرد . گلنار در این بین با یک راننده آژانس (محسن تنابنده ) آشنا میشود که او را در اتفاقات قصه همراهی میکند. نقش این راننده آژانس را محسن تنابنده بازی میکند. تمام سکانس های این فیلم گشتن گلنار به دنبال ماشین برای گرفتن عکس یادگاری است.
کل ماجراهای فیلم در خیابان ها میگذرد و تنها یک یا دو سکانس است که در شمال فیلمبرداری شده است و در واقع سفر یکروزه راننده تاکسی مقیدی است از سر دلسوزی به گلنار کمک می کند .
فیلم نامه از ریتم و ساختار خوبی برخوردار است اما نکات گنگ و مبهم زیادی در فیلم وجود دارد از جمله این که تماشاگر تنها سکانس پایانی سجاد را میبیند بدون آنکه بداند سجاد چه کسی است و چه کاراکتری دارد و در پایان داود نژاد انتظار تماشاگر را به اتمام می رساند و تماشاگر را متوجه می کند که گلنار و سجاد در یک مهمانی با هم دیگر آشنا شده اند. نکته ای که در اکثر کارهای داود نژاد وجود دارد .
کاگردانی فیلم فراری از انسجام ونظم مناسب وقابل قبولی برخوردار است و میتواند تا حدودی انتظارات تماشگر را برآورده نماید و برای دیدن انتهای فیلم او را تشویق و ترغیب به نشستن نماید.
درباره بازی ها هم می توان چنین گفت که سیامک صفری با اینکه امسال نقش کوتاه در چندین فیلم ایفا کرده در این فیلم هم توانسته از پس نقش خود براید . محسن تنابنده هم با آن لهجه ای که به کلام خود داده از پس نقش خود به خوبی برآمده اما نکته مهم بازیها اینجاست که بازیگر مقابل تنابنده در نقش گلنار (ترلان پروانه ) با ارائه یک بازی حرفه ایی توانسته در مقابل وی به خوبی بازی نماید.
"فراری" اگر چه فیلم کامل و قابل قبولی از داود نژاد به حساب نمی آید اما می تواند تماشاگر را تا حدودی به طرف خود جذب کند ولی نمی تواند راضی کند.
501500