محسن هاشمی:  نام هاشمی با توسعه ماندگار می شود/ 90 درصد اموال خود را برای انقلاب هزینه کرد

فرزند ارشد آیت الله هاشمی رفسنجانی معتقد است تنها با توسعه اقتصادی و حفظ اعتدال سیاسی، نام و راه پدرش ماندگار می شود. محسن هاشمی در گفت و گو با ایرنا همچنین از افسوس خوردن های پدر برای از دست رفتن سرمایه های کشور در مقاطعی خاص می گوید.

به گزارش ایسکانیوز، محسن پسر ارشد آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی، متولد قم است و 55 سال دارد. دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک از دانشگاه پلی تکنیک مونترال کانادا و نایب‌رئیس اتحادیهٔ بین‌المللی حمل و نقل عمومی در منطقهٔ خاورمیانه و شمال آفریقا است. به توصیه پدر تحقیقاتی را درباره چگونگی ساخت موشک های جنگی انجام داد. مدتی بعد باز به سفارش پدر، تحصیلات خود در مقطع دکتری این رشته را ناتمام گذاشت و برای توسعه صنایع دفاعی و موشکی کشور در دوران جنگ تحمیلی به ایران بازگشت. ساخت موشک های سجیل و شهاب در دوران مسولیت وی در صنعت موشکی کشور اتفاق افتاد.

در فعالیت های اجرایی‌، از دیگر فرزندان به آیت الله هاشمی رفسنجانی نزدیکتر و سالها عضو هیات مدیره سازمان صنایع دفاع ، رئیس دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس بازرسی ویژه ریاست جمهوری بوده است.

متروی تهران در زمان مسوولیت وی راه اندازی شد و او از سال 1376 تا 1389 مدیر عامل آن بود. هاشمی با استفاده از سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی کارخانه ساخت واگن‌های مترو را تأسیس نمود.

محسن هاشمی در تهران، با شش شهردار از خطوط سیاسی مختلف، از کرباسچی گرفته تا احمدی‌نژاد و قالیباف، کار کرد و 130 کیلومتر خط مترو و 80 ایستگاه مترو در دوره وی راه اندازی شد.

هاشمی همچنین رئیس هیات مدیره اتحادیه قطارهای شهری و رئیس هیات مدیره انجمن مهندسی حمل و نقل ریلی کشور و مسلط به دو زبان فرانسه و انگلیسی است. کتاب های توسعه پاک انرژی پاک و ماجرای مک فارلین از جمله تالیفاتش است.

او با آغاز کار چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران، گزینهٔ اصلی اصلاح‌طلبان برای شهرداری تهران بود، که در نهایت با یک رأی کمتر از محمد باقر قالیباف شهردار نشد.

وی اکنون معاون عمرانی دانشگاه آزاد کشور است.

گفت و گوی ایرنا با ایشان از رابطه پدر و فرزندی در خانواده آیت الله هاشمی ، نظر آیت الله نسبت به مرگ، چگونگی تحریر تفسیر قرآن، نظر فرزندان آیت الله نسبت به سیاست شروع شد و در خصوص واقعه ساختمان پلاسکو پایان یافت.

متن مصاحبه پیش روی شماست:

شما پسر ارشد مرحوم آیت الله هاشمی هستید. پدرتان چه تاثیری بر شما گذاشت؟

مرحوم پدر به تحصیل و علم آموزی صحیح پسران و دختران خود اهمیت زیادی می داد. حتی زمانی که زندان بود نیز مجدانه پیگیر تحصیل ما در مدارس اسلامی و اصیل بود.

پدرم همیشه به ما توصیه می کرد هم تحصیل و هم فعالیت های عام المنفعه را دنبال کنیم، در هر فعالیتی که می خواهیم ورود پیدا کنیم ابتدا مطالعه و تحقیق درخوری داشته باشیم و حتی قبل از اظهار نظراتمان نیز این تامل را داشته باشیم.

خاطرم هست در دوره آخری که ایشان زندان بود و من حدودا 17 سال داشتم، در ملاقات‌ها مرتب به ما سفارش می‌کرد که به خودسازی و تحصیل و مطالعه جدی‌تر بپردازیم. می‌گفتند فرصت برای ورود به میدان زیاد است ولی مهم این است که فرد خود را از نظر فکری و عملی آماده این کار کرده باشد. در آن دوره با انحراف عقیدتی برخی گروههای مبارز، خطر گرایش به تفکرات التقاطی نسل جوان و پرشوری را که به دنبال مبارزه بودند، تهدید می‌کرد و طیف خط امام و روحانیت مبارز از درون زندان نیز این وضعیت مخاطره آمیز را برای نسل جوان احساس می‌کرد.

ویژگی دیگر پدرم که سرمشق ما شد، پرهیز ایشان از اتلاف وقت بود. در طول این پنجاه سال، هیچ وقت پدرم را بیکار ندیدم. از لحظه‌لحظه وقت خود برای مطالعه، خودسازی، نوشتن، کار و عبادت استفاده می‌کرد. ناخودآگاه من هم سعی کردم این شیوه را در زندگی به کار بندم و از فرصت عمرم استفاده مناسب کنم.

از سویی پدرم رابطه پدرانه ولی غیرآمرانه ای با ما داشت ایشان هیچ‌گاه ما را مجبور به انجام کاری نمی‌کرد اما همیشه توصیه‌های راهگشایی داشت. در دوره جنگ به من توصیه کرد تا تحصیل در مقطع دکترا را رها کنم و برای کمک به صنایع موشک‌سازی به کشور برگردم. بعد از آن پیشنهاد مدیریت بازرسی ویژه رئیس‌جمهوری و پیگیری و حمایت از ساخت مترو را به من دادند. در این اواخر هم پذیرش مدیریت عمرانی دانشگاه آزاد از سوی من به خاطر توصیه ایشان بود.

بسیاری تصورات خاصی از «فرزند هاشمی بودن» دارند، اما شخصا و به ویژه از وقتی که وارد کارهای اجرایی شدم بارها متوجه شدم که پدرم فرقی بین ما و سایر افراد نمی‌گذارند و حتی کمتر مایلند که فرزندان وی وارد کارهای اجرایی شوند هر چند ممانعتی هم نمی کنند. بسیاری از مواقع وقتی در کار اختلاف نظری بین فرزندان ایشان و دیگران پیش می آمد ایشان حق را به طرف مقابل می داد و امتیازی برای ما قائل نمی شد.

پس از پیروزی انقلاب، سر ایشان خیلی شلوغ شد و کمتر ایشان را می دیدم. اما از همان فرصت های کوتاه برای استفاده از نظرات ایشان استفاده می کردم.

** حافظ کل قرآن بود

دعا و عبادت و قرآن در زندگی ایشان چه جایگاهی داشت؟

آیت‌الله هاشمی، توکل فوق‌العاده‌ای به خداوند داشت که حاصل عبادت و اخلاص در کارهای ایشان بود. هر روز ساعتی قبل از اذان صبح و نیمه‌های شب برمی‌خاست و سرگرم نماز و مناجات و قرآن خواندن می‌شد. قرآن نقش ویژه‌ای در زندگی‌شان داشت و ایشان همیشه نورانی‌ترین نقطه زندگی خود را رابطه با قرآن و خدمت به آن می دانستند. حافظ قرآن بودند و در دوره شکنجه در زندان ساواک، در شرایطی که اجازه داشتن قرآن را در سلول انفرادی نداشتند با مرور آیات قرآن در ذهن خود؛ تدوین تفسیر راهنما را آغاز کردند. بعدها در دوره زندان طولانی ایشان که از سال 1354 شروع شد و به بند زندانیان سیاسی رفتند و اجازه داشتن کاغذ و قلم را پیدا کردند، این فیش‌های قرآنی را در دفترچه‌های 200برگ می‌نوشتند. پدرم این فیش ها را در ملاقات‌ها از زیر عبا به مادرم می‌دادند که ایشان آن را زیرچادر مخفی کرده و از زندان بیرون می‌آورد و همین این دفترچه‌ها مبنای تفسیر راهنما شد. تاکنون حدود سی جلد آن هم با کمک فضلای حوزه عملیه قم منتشر شده است.

** با مرگ انس داشت

نگاه ایشان به مرگ چگونه بود؟

با مرگ بسیار مأنوس و آشنا بودند و در شکنجه‌های بسیار سخت زندان‌های ساواک نزدیکی به شهادت را تجربه کرده بودند. در واقعه ترور ایشان در سال 1358 که گلوله خوردند هم تا آستانه شهادت پیش رفته بودند. حضور در خط مقدم جبهه به عنوان فرمانده جنگ و ترور ایشان در دوران ریاست جمهوری و مسائلی که بعد نیز اتفاق افتاد، موجب شده بود ایشان با مرگ بیگانه نباشند. بهترین تعبیر را رهبر انقلاب در نماز جمعه خرداد سال 1388 داشتند که آقای هاشمی بارها تا مرز شهادت پیش رفته است.

امور شخصی زندگی آیت الله چطور بود؟ ورزش، خواب، تغذیه؟

پدر دو ویژگی جالب داشت؛ نخست اینکه اهل زهد فروشی و ریاکاری نبود. بنابراین اگر به ورزش یا تفریح می پرداخت آن را از بقیه پنهان نمی کرد و همه را در خاطرات خود ثبت می کرد.

خصوصیت دیگر پدر، سهل گیر بودن ایشان بود. در مورد لباس، خوراک، خواب و اموری از این قبیل، هر شرایطی را که بود می پذیرفتند و خرده نمی گرفتند. اصلا یاد ندارم ایشان در مورد غذا و لباس تذکری داده باشند. بسیار پیش می آمد که در دفتر کار خود استراحت می کردند. ایام جنگ هم در شرایط نامناسب سنگرها مثل دیگر رزمندگان می خوابیدند و از همان نهار و شام ساده آنها می خوردند.

** بعد از انقلاب کمتر ایشان را می دیدیم

آیت الله هاشمی بیش از 5 دهه از عمر خود را در امور سیاسی گذارند. سیاست چقدر از وقت ایشان را می گرفت؟

اگر منظور شما از سیاست در قبل از انقلاب، مبارزه و در بعد از انقلاب اداره کشور باشد عمده وقت ایشان صرف این مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می‌شد. در دوران مبارزه علاوه بر ایام زیادی که ایشان در زندان بودند، در سایر مواقع هم به امور نهضت می‌پرداختند. نوشتن و سخنرانی در جهت اهداف انقلاب، سفر و سرکشی به برنامه های مبارزاتی داخل و خارج کشور و رسیدگی به خانواده‌های انقلابیون زندانی، عمده انرژی و وقت ایشان را به خود اختصاص می‌داد. بعد از انقلاب نیز به شدت درگیر مسائل و مشکلات کشور و جنگ شدند و سپس بازسازی و دوره سازندگی عمده وقت ایشان را به خود اختصاص ‌داد. اما از سال 1376 و پایان دوران ریاست جمهوری ایشان، فراغتشان برای سایر امور بیشتر شد. در همه این دوران نیز خانواده ایشان، به خصوص مادر گرانقدرم همراه و پابه‌پای ایشان بودند و سعی می کردند رفتاری داشته باشند که ایشان دغدغه‌ای برای مسائل خانواده نداشته باشند.

آیت الله هاشمی به گواه نوشته ها و فیلم های به جای مانده از ایشان، علاقه زیادی به شخصیت و فکر امیرکبیر داشت. اطلاع دارید چرا این علاقه ایجاد شد؟

پدرم از ابتدای جوانی، دغدغه اصلاح وضعیت کشور را داشتند و از مشکلات و محرومیت‌های مردم رنج می‌بردند. ایشان در تاریخ معاصر ایران شخصیت امیرکبیر را به جهت نوع تفکر و خدماتی که به کشور در مدتی کوتاه یعنی حدود سه سال کرده بود، شخصیتی ممتاز یافتند. بر همین اساس کتاب امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار را تألیف کردند که جزو کتب مترقی و پیشرو در ایران برای حدود 20 سال محسوب می‌شد و در برخی کشورهای اسلامی هم ترجمه شد و برای مبارزان و تحول‌خواهان آن کشورها نیز منشأ الهام شد.

** چگونه مدیرعامل مترو شدم؟

آیت‌الله هاشمی را شاید بتوان از معدود علمایی دانست که موضع گیری شفافی را در قبال مساله توسعه داشتند. ویدیوی کوتاهی که اخیرا از ایشان در سطح وسیعی منتشر شده است سخنرانی ایشان در نماز جمعه تهران را نشان می دهد که به موضوع مترو اختصاص دارد. چرا آقای هاشمی به فکر تاسیس مترو افتاده بود؟

پدر فردی دنیادیده و به‌دنبال حل مسائل کشور براساس تجربه‌های موفق دنیا بود. ز قبل از انقلاب ایده مترو در ذهن ایشان بود و وقتی انقلاب شد مجال را برای پیاده کردن آن مناسب دیدند. در سال 1363 و در اوج جنگ، برای اینکه همه فعالیت‌های سازندگی تحت الشعاع جنگ قرار نگرفته و متوقف نشود؛ بحث ضرورت و نیاز به مترو را در نماز جمعه تهران مطرح کردند. بعد به صورت ویژه موضوع را پیگیری کردند تا اینکه از سال 1365 و بعد از چندسال تعطیلی متروی تهران، این پروژه مجددا فعال شد.

شما چگونه مدیرعامل مترو شدید؟

بنده در دوره ریاست جمهوری ایشان، مسئولیت بازرسی ویژه ریاست جمهوری را داشتم. البته رویکرد بازرسی ویژه که توسط ایشان تعیین شده بود براساس تسهیل و حل مشکلات در فعالیت‌ها و نه مچ‌گیری و پرونده‌سازی بود.

به جهت توجه ویژه‌ای که رئیس جمهور به مترو داشتند، من مشکلات این پروژه را دنبال کرده و با توجه به اینکه رشته تحصیلی‌ام هم مرتبط و مهندسی مکانیک بود به مترو علاقمند شده و بیشتر درگیر آن شدم. به عنوان عضو هیأت مدیره مترو بدنبال حل مسائل و موانع این پروژه بودم. بعد از دوره سازندگی، با توجه به آشنایی و تسلطی که بر مسائل شرکت مترو پیدا کرده بودم از طرف وزیر کشور وقت دولت اصلاحات، جناب آقای عبدالله نوری به عنوان مدیرعامل شرکت مترو منصوب شدم و 13 سال در این مسئولیت خدمت کردم.

** اولین بار توسط منافقین ترور شخصیت شد

آقای هاشمی و خانواده ایشان بارها از سوی رقبای سیاسی در معرض اتهامات مالی مختلف قرار گرفته اند. البته هیچ کدام از این اتهامات در دادگاه اثبات نشد. واکنش ایشان نسبت به این اتهامات چگونه بود؟

مسأله تخریب و اتهام زدن به ایشان و خانواده، موضوعی نبود که تازه شروع شده باشد. از قبل از انقلاب و دوران مبارزه این بحث آغاز شد و علت آن هم ایستادگی ایشان مقابل انحرافی بود که در سازمان مجاهدین خلق رخ داد و منافقین ابتدا با طرح شایعات و تهمت‌ها ایشان را ترور شخصیت کردند. سپس گروهک فرقان ایشان را ترور فیزیکی کرده و همین روند توسط افرطیون سیاسی از جناح‌های مختلف در طی سی و چند سال گذشته ادامه پیدا کرد. ایشان در مقابل این تخریب‌ها و تهمت‌ها کاملا صبور بودند و واکنش عمومی‌ و غالبشان سکوت بود. در زمانی که این شایعات ممکن بود به انقلاب آسیب بزند، اجازه نمی‌دادند جوابیه‌ای منتشر شود. ایشان حدود 90 درصد از اموال خود را برای انقلاب هزینه کردند و حتی یک ریال هم به اموالشان در سالهای پس از انقلاب اضافه نکردند. رهبر انقلاب در خطبه های نماز جمعه خرداد سال 1388 صراحتا این موضوع را بیان کردند و در وصیت نامه شرعی ایشان نیز این موضوع آمده است.

اهل افسوس و حسرت خوردن هم بودند؟

بله، به دلیل اطلاعات زیادی که از وضع کشور و جامعه به دست ایشان می رسید بسیار حسرت می‌خوردند. برای منابع و سرمایه‌هایی که اتلاف می‌شد، برای فرصت‌هایی که از دست می‌رفت و برای وضعیت مردم و محرومان که می‌توانست بسیار بهتر از این باشد افسوس زیادی می خوردند. گاهی هم که فشارها به ایشان زیاد می‌شد و بار تهمت‌ها و هتاکی‌ها و دروغ‌ها از حد می‌گذشت، ایشان حسرت از دست دادن دوستانشان به خصوص شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید باهنر و در راس همه امام (ره) را می‌خورد که رفته بودند و ایشان تنها مانده بود. البته حالا این حسرت ایشان با پیوستن به دوستانش به پایان رسیده است.

** فرزندان هاشمی علاقه ای به کار سیاسی ندارند

برخی معتقدند فقدان آیت الله هاشمی لطمه ای جدی به دولت آقای روحانی خواهد زد. رابطه نزدیک فکری آقایان هاشمی و روحانی برکسی پوشیده نیست. آیا در غیاب پدر، فرزندان خود همچنان به همراهی با دولت ادامه خواهند داد؟

رابطه آیت‌الله هاشمی با دکتر روحانی ارتباطی حدود چهل ساله و بسیار نزدیک بود. ایشان آقای روحانی را در مجلس شورای اسلامی و بعد در دولت و شورای عالی امنیت ملی و سپس در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ بعنوان معتمد و همکار نزدیک خود انتخاب کردند. در انتخابات ریاست جمهوری سال92 نیز حمایتی سرنوشت ساز از ایشان انجام دادند. گفتمان دولت تدبیر و امید، اعتدال است که برگرفته از مکتب فکری آیت‌الله هاشمی است. قطعا رحلت ایشان برای رئیس‌جمهوری واقعه تلخ و سختی بوده است؛ اما نگاه و نوع تفکر و مواضع آقای هاشمی برای افکارعمومی روشن است و مردم می‌دانند ایشان چگونه فکر می‌کرد و چه مسیری را برای رشد کشور مفید می‌دانست.

ما در حال حاضر هیچ یک مسئولیت سیاسی یا دولتی نداریم که همراهی یا عدم همراهی با دولت برای‌مان مسأله باشد اما فرزندان و نزدیکان آقای هاشمی رابطه نزدیکی با دولت آقای روحانی دارند.

آیت الله هاشمی همواره خود را شخصی مستقل و فراجناحی می دانست. با درگذشت ایشان آیا فرزندانشان به جناح سیاسی خاصی نزدیک تر نمی شوند یا تشکیل حزب نمی دهند؟

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شخصیت سیاسی برجسته‌ای بود و به روایتی سیاست در ایران، با وی تعریف و شناخته می‌شد. اما فرزندان ایشان هیچ‌یک مشی سیاسی ندارند و اگر دو تن از ما( فرزندان ایشان) در حزب کارگزاران و دو نفر در حزب اعتدال و توسعه عضویت داریم بیشتر به دلیل نزدیکی این دو حزب به مواضع آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود. ما خیلی در مسائل سیاسی ورود نداریم که بخواهیم جذب جناح خاصی شویم.

در میان فرزندان آیت‌الله هاشمی، من و خواهرم فائزه عضو حزب کارگزاران هستیم و فاطمه و یاسر عضو حزب اعتدال و توسعه. این عضویت نیز به‌دلیل اصرار مؤسسین حزب صورت گرفته است؛ چراکه آنها خود را نزدیک و همسو با آقای هاشمی می‌دانستند و دوست داشتند با عضویت ما، با ایشان ارتباط و انتساب بهتری پیدا کنند. اصولا ما شخصیتمان سیاسی نیست که علاقه ای به عضویت جدی و فعال دراحزاب داشته باشیم، چه برسد که حزبی تأسیس کنیم. بنابراین بنای بر تأسیس حزب یا فعالیت سیاسی و جناحی نداریم.

** توسعه اقتصادی و حفظ اعتدال، نام هاشمی را ماندگار می کند

با وفات آیت الله هاشمی، بحث بر سر نامگذاری اماکن و خیابان‌ها به نام ایشان بالا گرفته است؛ نگاه خانواده هاشمی به این موضوع چیست؟

طرح این موضوع، نشانه علاقه و لطف مردم و مسئولان به خدمتگزار خود می‌باشد که شایسته تقدیر است. اما نگاه پدرم در طول حیات، این بود که هیچ‌گاه به‌دنبال طرح اسم و تصویر خود نبودند و تنها آرمان‌ها و اهدافشان نظیر توسعه، سازندگی، صلح و رفاه مردم را دنبال می‌کردند. با این وجود، بنای خانواده هاشمی دخالت در این موضوعات نیست و مسوولان طبق مصلحت جامعه عمل خواهند کرد. البته بهتر است اگر جایی به نام شخص دیگری است به نام آیت الله هاشمی تغییر نکند. ولی در مورد برخی نامهای عام اگر مسئولان اصرار دارند ،از نظر خانواده ایشان مانعی ندارد.

به دور از علاقه پسری و پدری، آیا نام آیت الله هاشمی در ایران ماندگار خواهد شد؟

من تمام سوالات شما را بدون حب و بغض جواب دادم. در پاسخ به این پرسشتان هم باید بگویم نام آقای هاشمی تنها با تحقق اهداف ایشان ماندگار می‌شود. ایشان بخش عمده عمرش را صرف دو موضوع کرد؛ «سازندگی در اقتصاد» و «اعتدال در فرهنگ و سیاست».

اگر این دو مفهوم در جامعه ما به بار بنشیند؛ اگر در حوزه توسعه اقتصادی بتوانیم با سازندگی و ایجاد رونق اقتصادی، بیکاری، فقر و محرومیت را کاهش دهیم؛ در حوزه فرهنگ و سیاست بتوانیم با میانه‌روی و عقلانیت در تصمیم گیری و اعتدال، کشور را از آسیب افراط و تفریط مصون بداریم، نام و یاد و آرمان‌های هاشمی برای همیشه ماندگار خواهد شد.

** فروریختن پلاسکو نماد کاهش شتاب توسعه کشور بود

شما سابقه زیادی در امر عمران شهری دارید و گزینه حامیان دولت یازدهم برای شهرداری تهران بودید. اخیرا با فروریزی و جان باختن تلخ عده ای از هم وطنانمان در واقعه پلاسکو رو به رو بودیم. در خصوص علل این حادثه چه نظری دارید؟

قبلا در یک سخنرانی گفته بودم که ساختمان پلاسکو با 54 سال قدمت یعنی تقریبا هم سن خود بنده، نخستین بنای بلندمرتبه تهران بود و نماد ورود مدرنیته به ایران به شمار می‌آمد. اینکه این ساختمان فروریخت خود نمادی از موانع توسعه در ایران بود که نتوانستیم در این نیم‌قرن، آهنگ و شتاب توسعه را به‌خوبی حفظ کنیم. مسائل بنیادین نظیر توسعه هم ریشه در مبانی عقیدتی، فرهنگی و اجتماعی ما دارد و فراتر از آن است که با موضوعات سیاسی گره بخورد.

منبع: ایرنا

دریافت کننده: راضیه فراهانی/ انتشاردهنده: فاطمه سرلک

کد خبر: 732791

وب گردی

وب گردی