روایت تلخ اعداد از وضعیت اعتیاد

آنچه وضعیت اعتیاد را در کشور بحرانی کرده است، زنانه و حتی کودکانه شدن اعتیاد است. مسئله ای که آمارهای رسمی آن را تایید می کند. براساس گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر، 3 هزار و 600 دانش آموز در کشور تجربه مصرف مواد مخدر داشته و حدود 250 دانش آموز میان آنها به مرحله اعتیاد رسیده اند.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از هفته نامه صدا، یک لحظه در جایی ثابت بند نمی شود و مدام بالا و پایین می پرد. چهره و قامتش به خردسالان دو سه ساله می ماند و به سختی می تواند کلمات را کنار هم بچیند و جمله ای کامل بگوید. زنی با دندان های یکی در میان و ابروهایی که تا جا بوده، به سمت بالا تتو شده اند، می گوید: «فرزام من 5 سالش است. وقتی باردار بودم، فقط چای شیرین می خوردم و مواد می کشیدم. صبحانه، ناهار، شام، هیچ چیز دیگری به جز چای شیرین نداشتیم. برای همین خودم یک وقت ها می گویم فرزام پسر چای شیرین است.»


او، 32 ساله است و اعتیاد، از چهره اش زنی نزدیک به سال های 50 زندگی ساخته. بخت آنقدر با فرزام یار بوده که اعتیاد مادرش را به ارث نبرده است اما او، شناسنامه یا اوراق هویتی دیگری ندارد. «پدر و مادرم در تصادف مردند، خودم سرهای جداشده شان را دیدم. خانواده ام وضع بدی داشتند، نتوانستم تحمل کنم و آمدم تهران. 15 سالگی طلاق گرفته بودم. اینجا با مردی آشنا شدم و مرا عقد موقت کرد. در حاشیه های تهران زندگی می کردیم، فهمیدم معتاد است و بعد هم با هم نشستیم به مواد کشیدن. بچه که دنیا آمد، ولم کرد و رفت.»

ملیکا دو سال است از اعتیاد رها شده و موسسه ای خیریه، برای او و پسرش خانه ای فراهم کرده است. درددل های او، تمام آسیب ها را در خود جای داده است؛ طلاق، اعتیاد، حاشیه نشینی و چالش های اخلاقی. روایت ملیکا، روایت آدم های زیادی است که کمتر گوش شنوایی پای حکایت شان نشسته است.

فراگیری این روایت ها و بالارفتن آمار افرادی همچون او تا جایی نگران کننده شد که در سال 95 در حوزه آسیب های اجتماعی اتفاق مهمی افتاد؛ رهبری، جلسه های متعددی با مقامات کشور تشکیل داد و در آن ها، دستورات جدی برای حل بحران ها داد.

بهمن مشکینی، مشاور وزیر کشور درباره جلسه ای سه ساعته با رهبری و ارائه گزارش هایی از آسیب های اجتماعی به ایشان گفت: «اعتیاد، حاشیه نشینی، نقاط بحرانی شهری، فساد اخلاقی و طلاق اولویت هایی بود که ماموریت داده شد تا بدان ها توجه شود و برای اینکه هماهنگی های مختلف صورت گیرد، شورای اجتماعی کشور این کار را مدیریت و هماهنگی می کند.»

نهادهای مختلفی مسئولیت هر کدام از این 5 بحران را به عهده گرفته اند. تحقیقات میدانی و آماری ما نشان می دهد اعتیاد و حاشیه نشینی، اصلی ترین مسائلی است که شرایط جامه را بحرانی کرده است. براساس روایت وزیر کشور، حدود 60 درصد از زندانیان به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 50 درصد طلاق ها و 46 درصد سرقت ها به دلیل اعتیاد است.

«در پایان دولت اصلاحات، به عنوان جانشین رییس ستاد مبارزه با مواد مخدر، حداکثر 10 هزار معتاد صنعتی را به دولت نهم تحویل دادیم؛ در آن زمان قیمت مواد مخدر هر کیلیویی 170 میلیون تومان بود؛ اما 8 سال بعد چشم باز کریم و دیدیم دولت دهم هنگام تحویل ستاد رسما 335 هزار معتاد صنعتی، با قیمت کیلویی 9 میلیون تومان را به دولت یازدهم تحویل داد.»

علی هاشمی، رییس کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام چنین روایتی از روند اعتیاد ارائه داده است. تا سال 89، تعداد کارتن خواب های شهر تهران 2 هزار نفر بود اما پایین آمدن قیمت مواد مخدر کار را به جایی رساند که حالا بیشتر از 15 هزار کارتن خواب که بیش از 3 هزار نفر از آنها زن هستند، در سرما و گرمای تهران روزگار می گذرانند.

تعداد کل معتادان کشور نیز به طور رسمی جمعیتی بین 2 تا 4 میلیون نفر برآورد می شود. هاشمی در این باره می گوید: «یقینا آمار معتادان قطعی کشور کمتر از 2.5 میلیون نفر نیست و با در نظر گرفتن مصرف کنندگان تفننی قطعا به 4 میلیون نفر خواهندرسید. حدود 15 سال پیش طی تحقیقی متوجه شدیم که 90 درصد افرادی که تحصیلات عالی نداشته و زیر دیپلم بودند، به اعتیاد گرایش پیدا می کردند اما طی دهه گذشته شاهد مصرف مواد مخدر میان افرادی با تحصیلات عالیه هم هستیم.»

پیمایش ملی اعتیاد نیز که برای اولین بار در کشور انجام شده، نشان می دهد جمعیت عمومی کشور ابتدا سیگار مصرف کرده، سپس مشروب و بعد از آن قلیان و در آخر به مصرف مواد مخدر و محرک ها گرایش پیدا کرده اند. هم چنین فاصله سن شروع مصرف در دهه های اولیه سنی میان زن و مرد کمتر شده؛ به عبارتی در گذشته چنانچه اختلاف سن شروع مصرف مواد میان دختران و پسران سه الی چهار سال بود، اما در حال حاضر زمان مصرف در زنان به زمان آغاز مصرف اولیه در مردان بسیار نزدیک شده است.

آنچه وضعیت اعتیاد را در کشور بحرانی کرده است، زنانه و حتی کودکانه شدن اعتیاد است. مسئله ای که آمارهای رسمی آن را تایید می کند. براساس گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر، 3 هزار و 600 دانش آموز در کشور تجربه مصرف مواد مخدر داشته و حدود 250 دانش آموز میان آنها به مرحله اعتیاد رسیده اند.

البته عددها وقتی بحرانی می شوند که از 136 هزار دانش آموز در معرض خطر ابتلا به اعتیاد روایت می کنند.

تحقیقات دیگر نیز نشان می دهد که 55 درصد از پدران و مادران بعد از گذشت 3 تا 5 سال از اعتیاد فرزندان خود مطلع می شوند. البته 27.9 درصد از جمعیت عمومی کشور هم به مواد مخدر نگرش مثبت دارند. در حال حاضر 250 میلیون نفر در دنیا مصرف کننده مواد مخدرند و اعتیاد مشکل اول 170 کشور دنیاست. سایر اطلاعات اعلام شده از سوی ستاد مبارزه با موادمخدر نیز نان می دهد، ولع یک معتاد 40 تا 60 درصد بالاتر از ولع گرسنگی است. هم چنین از میان تمام معتادان ایرانی، تنها 15 تا 20 درصد بهبود پیدا می کنند و به جامعه باز می گردند.

چقدر از اقتصاد با مواد مخدر از بین می رود؟
حمید صرامی، مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر می گوید: «در 25 سال اخیر 473 هزار و 660 نفر به دلیل جرایم مرتبط با مواد مخدر، توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. این تعداد کم نیست و در حقیقت قسمتی از سرمایه های انسانی ما در چرخه خرید، فروش، قاچاق و مصرف مواد قرار گرفته اند.»

همه بررسی ها نشان می دهد بخش بزرگی از اقتصاد کشور، با بحران های اجتماعی و در راس آن ها اعتیاد، درگیر شده است. براساس اعلام وزیر کشور، تنها گردش مالی قاچاق مواد مخدر یک هزار و 500 میلیارد دلار است.

چند وقت پیش تنها در حاشیه شهر مشهد، بیش از 700 مرکز فروش مواد مخدر پلمپ شد. البته علی جزینی، قائم مقام دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر حجم تجارت مواد مخدر را در دنیا 600 میلیارد دلار عنوان می کند و سهم ایران را 3 میلیارد دلار می داند که با احتساب دلار سه هزار تومانی، با 9 هزار میلیارد تومان برابر است.

در سال 95، به جز مواد مخدر، مصرف الکل، پنجمین جرم کودکان و نوجوانان است. پژوهشی از سوی دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است که نشان می دهد حدود 10 درصد ایرانی ها حداقل یک بار تجربه مصرف الکل را داشته اند. همچنین براساس آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر و ستاد مبارزه با قاچاق کالا، سالانه حدود 80 میلیون لیتر الکل به ارزش 730 میلیون دلار وارد کشور می شود که فقط 25 درصد آن کشف می شود.

اما جنجالی ترین آمارها را درباره اندازه بازار مواد مخدر در ایران، علی هاشمی ارائه داده است. رییس کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، گردش مالی مواد مخدر را سالانه در دنیا 1600 تا 2000 میلیارد دلار برآورد می کند و درباره وضعیت ایران چنین روایت می کند: «به جرات می توانم بگویم که از اول انقلاب تا الان حتی یک درصد هم به اقتصاد مافیای مواد مخدر در کشور خسارات وارد نشده و روزانه 110 میلیارد تومان از پول مردم در راه مواد مخدر از بین می رود.»

حاشیه هایی که بحران در دل آن ها تولید می شود
اساس گزارش بانک جهانی، از هر 3 ساکن شهری در کشورهای در حال توسعه، یک نفر در حاشیه و زاغه ها زندگی می کند چرا که عرضه زمین، خانه و خدمات هماهنگ با افزایش روزافزون تقاضای مردم برای مهاجرت به شهرها نبوده است. این یعنی یک سوم از کل جمعیت جهان، حاشیه نشین هستند.

حاشیه نشینی، درست در متن شهرها، 11 میلیون نفر را در کشور درگیر کرده است. رقمی که حدود 13 درصد از کل جمعیت کشور را شامل می شود. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور می گوید: «د رحال حاضر در کشور حدود 11 میلیون نفر حاشیه نشین داریم که سه میلیون نفر از آنها در حاشیه شهرهای تهران، مشهد و اهواز زندگی می کنند. همنین 2700 محله با حاشیه نشینی در کشور وجود دارد که این محلات با توجه به ویژگی هایی که دارند، به مراقبت و کنترل و ارائه خدمات بیشتری نیاز داررند.»

جمعیت کشور ایران به عنوان شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان طی سال های 1355 تا 1390، 23.2 برابر افزایش یافته است. رشد جمعیت شهری کشور طی همین مدت بیش از پنج برابر بوده است. پژوهش وزارت بهداشت هم چنین نشان می دهد، در خوش بینانه ترین برآوردها از کل جمعیت حاشیه نشین در جهان، حدود 10 میلیون نفر در ایران زندگی می کنند. البته به جز حاشیه نشین ها عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی از 20 میلیون بدمسکن نیز در کشور صحبت به میان آورده است. حاشیه نشینان تاکنون در 700 سکونتگاه غیررسمی در کشور شناسایی شده اند.

بررسی های وزارت بهداشت نیز نشان می دهد که سلامتی مردم ساکن در این مناطق، در کنار درآمد پایین، سرمایه انسانی پایین، سواد پایین و سرمایه اجتماعی پایین- که از جمله مصادیق فقر شهری هستند که در حاشیه نشینی بروز پیدا می کنند- در معرض تهدید جدی است.

جمعیت دانشجویی امام علی (ع) سازمان مردم نهادی است که در این حاشیه ها حضور دارد و برای کودکان آنجا برنامه های آموزشی برگزار می کند. یکی از اعضای این جمعیت درباره حاشیه ای نزدیک به شهریار در استان تهران می گوید: «من فکر می کنم بیشتر معضل ها به خاطر محل زندگی افراد ایجاد می شود. اوضاع زندگی در این منطقه ها بسیار وحشتناک است. بسیاری از آنها اصلا فراموش شده هستند. ما روزهای اولی که به اینجا می آمدیم، بسیار تلاش می کردیم تا بتوانیم با مردم بومی ارتباط برقرار کنیم. بیشتر آنها از مهاجران بلوچ و افغان هستند. آنها کوچکترین اطلاعی از مسائل بهداشتی ندارند و انواع و اقسام بیماری ها بین شان دیده می شود.

هم چنین به خاطر اعتقادات خاص و البته آشنا نبودن با روش های پیشگیری از بارداری، اکثرا بیشتر از 3 بچه دارند و جمعیت شان مدام یشتر می شود. بچه ها اینجا نه مدرسه می روند و نه بهداشت و تفریحی دارند. خیلی از آنها در همین محله ها معتاد می شوند. از این وضعیت آما وجود دارد، اما خود آنها فراموش شده هستند و سری برای ساماندهی شان زده نمی شود.»

دریافت کننده :سولماز ظریفی/ انتشار دهنده : زهره حاجیان

704/700

کد خبر: 766091

وب گردی

وب گردی