سیدحسین حسینی، عکاسی با هدف نمایش عالم هستی از لنز دوربین یک ایرانی، خود را به خطر انداخته و در دو سفر به افغانستان، رفته تا زندگی مردم افغانستان را ثبت کند. او که در هر سفر یک ماه در این کشور حضور داشته، زندگی آکنده با درد و رنج آن مردمان را از نزدیک حس کرده و به تصویر کشیده است. تصاویری که بیننده با دیدن آن می‌تواند اوضاع نابسامان مردمان آنجا را لمس کرده و با آنان همزادپنداری کند.

به گزارش ایسکانیوز، به مناسبت برگزاری جلسه نقد و بررسی نمایشگاه عکس‌های افغانستان با سید حسین حسینی گفت‌وگو ای انجام دادیم. برای آشنایی هرچه بیشتر با این هنرمند دانش‌آموخته دانشگاه آزاد اسلامی، گفت‌وگو با وی را در ادامه می خوانید:

*لطفا خودتان را معرفی کنید.

- سید حسین حسینی، متولد کازرون هستم و در رشته علوم ارتباطات اجتماعی تحصیل می‌کنم. جد مادری ام میرزا حسن عکاس باشی اولین عکاس خانه بوشهر را دایر کرد و پدربزرگم سیدمحمود چهره نگار، ادامه رو این مسیر بود. عکاسی را در نوجوانی از پدر عزیزم آموخته و از سال 87 تاکنون به واسطه علاقه زیاد به زندگی، انسان‌ها را به عنوان سوژه اصلی عکس هایم انتخاب و به عکاسی مستند اجتماعی پرداختم.

*چرا افغانستان را برای عکاسی انتخاب کردید؟

- مدتی است که برای پاسخ به پرسش های ذهنی ام، سفر به کشورهایی که به نوعی با ایران و مردمان سرزمینم شباهت های دینی، فرهنگی و اجتماعی دارند را آغاز کردم. اما افغانستان در نظر من جایگاه ویژه ای دارد. معاشرت با مهاجران افغان پیش زمینه ای را در ذهنم به تصویر کشیده بود که مرا برای دیدن و ثبت حقایق، مشتاق تر می کرد. زبان، آداب، رسوم و فرهنگ مشترک برای من به عنوان یک عکاس ایرانی آنچنان حس همدلی ایجاد کرده که مرزهای جغرافیایی دیگر به چشمم نمی آید و گویی که خود را از آن دیار می دانم.»

*برای ثبت لحظات پرمخاطره در آنجا چگونه کنار آمدید؟

- ماجراجویی و روبه رو شدن با خطر بخشی از زندگی عکاسان مستند است. عشق به دیدن و ثبت کردن واقعیت، دشواری های سفر را آسان می کند. من آدم شجاعی نیستم اما برای یافتن حقیقت، همیشه خود را با ترس هایم رو به رو می کنم.»

*به نظر شما عکس های شما چقدر در معرفی منطقه و پیشرفت افغانستان کمک می کند؟

-برنامه های عکاسی من تازه در افغانستان شروع شده است. این سفر گام کوچکی در این مسیر بود و امیدوارم بخشی از آثار تولید شده که به نمایش گذاشته شد، پنجره ای نو پیش روی مخاطبان ایجاد کرده باشد. تمام هدف من در این سفر نمایش افغانستان واقعی بوده است. همچنان دست از تلاش برنداشته و امیدوارم به هدفم برسم.»

* آیا در افغانستان کانونی را توانسته اید برای ثبت تصاویر دائر کنید؟ و در کدام شهرها بیشتر فعالیت می کنند؟

- تلاش هایی برای تعاملات فرهنگی و انجام پروژه های مشترک عکاسی صورت گرفت. به عنوان مثال با هنرمندان خانه هنر هرات در حال بررسی و برنامه ریزی چگونگی همکاری در زمینه های مختلف هستم. تحقیقات و برنامه های مقدماتی پروژه عکاسی نیز برای حمایت از آسیب دیدگان جنگ با یاری صلیب سرخ، صورت گرفته است.

*از آنجایی که عکاسی در افغانستان به دلیل شرایط نابسامان آنجا راحت و امن نیست تا چه اندازه توانسته‌اید به سوژه هایتان نزدیک شوید؟

-عکاس برای تولید یک تصویر واقعى و ارائه به مخاطب حرکت مى کند. تحقق یک تصویر موثر به عوامل مهمى بستگى دارد که یکى از مهمترین آنها نزدیک شدن و یا حتى دقیق‌تر، قرار گرفتن عکاس در بتن موضوع است. عکاسى مستند، یک پژوهش میدانى است و عکاس در هر شرایطى ناگزیر است به هر صورتى به سوژه نزدیک شود.

*بهترین عکستان را کجا گرفته اید؟

- به عقیده من هنر، آفرینش لحظه ای از احساس درونی هنرمند تحت تاثیر آن شرایط، محیط و جامعه است، که در آن لحظه هنرمند سعی دارد که بهترین اثر را از خود خلق کند. به همین دلیل از نظر من انتخاب از بین تمام عکس ها حداقل برای من دشوار است و شاید به بیانی باید گفت بهترین عکسم را هنوز نگرفته ام.

*از کدام عکاس داخلی و خارجی بیشتر الهام می گیرید؟

- وقتى که به یک عکس نگاه می کنم سعى می کنم لایه هاى بصرى که چشم عکاس را به خود جلب کرده است را پیدا کنم و از این راه با نگرش عکاس آشنا مى شوم. تماشاى عکس تمام عکاسان مشهور و یا فاقد شهرت براى من الهام بخش است.

*لطفا نظر و حس واقعی تان را کوتاه نسبت به این کلمات بیان کنید.

دوربین: سخنگوىِ بى سر و صدا

سوژه: صاحب عکس

کلوزآپ: تمرکز بیشتر روى چهره

سفر: تنها آرزوى شخصى من

بوشهر: آرامش

استاد: پدر

عشق: مادر

ورزش: سوال بعدى

مخاطب: انسان

دانشگاه: قدرش را ندانستم

*و حرف آخر...

- جنگ زشت ترین و فقر تلخ ترین تصویر دنیا است. آرزوی روزگاری دارم که یاد بگیریم دنیا فقط باورهای ما نیست. تفاوت ها، آیین های مختلف، دیدگاه ها و آرمان های متضاد، در کنار هم، دنیا را قشنگ تر می کند.

کد خبر: 783169

وب گردی

وب گردی