قاسم شکری: "عروس آب" روایت گم گشتگی است

قاسم شکری گفت: بن مایه رمان "عروسِ آب" بازگشت است. روایت تلاش انسانی برای رسیدن به سرچشمه ای که جسم و روحش از آن جا نشأت گرفته است .

قاسم شکری نویسنده، درباره کتاب "عروس آب" در گفت وگو با ایسکانیوز بیان کرد: "عروس آب" روایت گم گشتگی است. روایت تلاش انسانی برای رسیدن به سرچشمه ای است که جسم و روحش از آن جا نشأت گرفته است. بعد از چهل سال دوری از زادگاهش به یک باره بازمی گردد تا به کمک جمع آوری افسانه های زادگاهش بر این گم گشتگی غلبه کند. باز می گردد تا خودش را , وجودش را , خمیرمایه اش را پیدا کند و دوباره خلقتش را به نظاره بنشیند. خلقتی که این بار به ید قدرت خودش صورت می گیرد.

وی افزود: بن مایه "عروسِ آب" بازگشت است. بازگشتی که مسیرش سوای هر مسیر این جهانی است. نویسنده ای هفتاد و یکی دو ساله بعد از چهل سال دوری از وطن، قصد بازگشت می کند تا با غور و کنکاش در افسانه هایی که چونان کلافی پیچ در پیچ، حولِ ایل و تبارش در بازه ی زمانیِ دویست ساله ای چمبره زده است به جستجوی خودش برآید. راوی مثل چرم دوزی کهنه کار، حاشیه خیس خورده و ناهموار افسانه ها را وصله و کوک می زند تا بیابد خود را، تا بداند که بوده؟ چه کرده؟ چه کرده اند؟ و حال کجای این دنیای پر از ترس و هیمنه ایستاده است؟!

این نویسنده اظهار کرد: نوشتن این کتاب پنچ سال طول کشیده است. دو سال نوشتن اثر و پس از جمع خوانی آن و سه سال هم بازنویسی این کتاب طول کشیده است. در جمع خوانی و نوشتن بازنویسی از نظر دوستان نویسنده ای چون ابوتراب خسروی, محمد کشاورز, شهلا پروین روح, امین فقیری, ابوالقاسم فقیری, احمد اکبرپور , مهدی جعفری و دیگر دوستان استفاده شده است.


در برشی از رمان "عروس آب" می خوانیم:
همه ی ما گرفتار عذاب و عقوبتیم. از اجدادمان که گناهی نابخشودنی کردند و آمد آن چه بر سرشان باید بیاید و از ما که میراث دار عذاب آنهاییم. نوشته سگ توره ها مدام زوزه می کشند این شبها. باد چنان می پیچد میان شاخ و برگ گَز و کَهور ها که انگاری جن درونشان چال کرده باشد. نوشته گور و گود و مَعجَرِ آن مقبره ی سنگیِ داخل نخلستان پدری، چند صباحی است شده جولانگاه جنی چرک و سیاه که دم به دم خرناس می کشد و بوی عرق تنش از هوش می برد آدمی را. نوشته با این حال اگر روزی مُردم، از پشیمانی مرده ام نه از ترس. نوشته کجیل بانو را یادت هست؟ یادت هست چه قصه ها که نمی گفتند از او؟ نوشته که آن اِشکفت پوشیده از سنگ و ساروج را پیدا کرده. نوشته اگر گفتی چه داخل آن دیده ام؟ استخوانهای موجودی بس غریب که نه آدمیزاد است، نه گربه است، نه سگ است و نه هر جنبنده ی دیگری. انگاری موجودی غریب، از جایی دیگر، زمانی دیگر، جهانی دیگر آمده آن جا که فقط بمیرد. بمیرد و خلاص! خلاص شود از درد و رنجی که شاید گرفتارش بوده تا به آن روز. درد و رنج که فقط مختص آدمی نیست. نوشته اگر روزی استخوانهای من هم میان اشکفتی پوشیده از سنگ و ساروج پیدا شد تعجب نکن. شاید این گونه خلاص شوم از درد و رنج. نوشته مَثَل این اشکفت، مَثَل زهدان مادر است که آدمی در ابتدا زندگی اش از آن جا آغاز می شود. نوشته شاید این گونه؛ زندگی جدید و دوباره ای از سر گیرم که در آن نه اثری از عذابی است که به واسطه خبطی در کودکی گریبانگیرِ آدمی شده و نه رَدُ و نشان از عجوزه ای ورد خوان، نه حتی پریزادی غَماز، و نه اجنه ای چرک و سیاه و نه هر چیز دهشت آور دیگر...

کتاب "عروس آب" به قلم قاسم شکری در 256 صفحه توسط نشر نیماژ با قیمت 18 هزار تومان به بازار کتاب عرضه شد.

502

کد خبر: 784718

وب گردی

وب گردی