علی اکبر والایی نویسنده رمان های تاریخی در گفت وگو با ایسکانیوز گفت: در ارزشگذاری رمان تاریخی مثل کار خلاق به آن نگاه نمیشود و گویی کار ثانویهای انجام شده و در رده داستانهای بازآفرینی و بازنویسی گنجانده میشود، این اجحاف در حق نویسنده یک رمان تاریخی است زیرا در نگارش یک رمان تاریخی نویسنده، تلاش میکند هم متون تاریخی را مطالعه کند و هم طرح داستانی جدایی برای رمان بنویسد و در این زمینه ناشر، حقی که موضوع این زحمت است را پرداخت نمیکند و خیلی از ناشران ما حقی برای پژوهش قائل نمیشوند.
وی ادامه داد: به عنوان یک اثر معمولی، قرار دادی با نویسنده میبندند و هیچ حمایت ویژهای برای نویسنده انجام نمیگیرد که برای نگارش متن تاریخی کتابی بنویسد. خیلی از نویسندگان ما به سمت نگارش رمان تاریخی نمیروند و برای ترغیب نویسندگان به نگارش رمان تاریخی یا داستان کوتاه تاریخی جذاب بایستی نگاهها تغییر کند. باید ارزشگذاری هم در بخش قرارداد با نویسنده و هم در جشنوارههایی که برای رمان و اثر تاریخی انجام میگیرد با رتبه بندی بالاتری قرار گیرد و امتیازها و رتبهبندیها، تغییر پیدا کند و به یک مرحلهای برسد که نوشتن و رمان تاریخی در حد کار خلاق قرار بگیرد زیرا با ارزش افزودهای که نویسنده ایجاد کرده در حد یک کار خلاق است و تخیل ایجاد میکند.
این نویسنده ادامه داد: تفاوت رمان تاریخی با تاریخ خیلی زیاد است و نویسنده بایستی خلاقیت به خرج دهد و بتواند با ورود شخصیتهای فرعی به داستان جذابیت داستانی به وجود آورد و تمام عناصر داستانی را در کتابش لحاظ کند.
وی در زمینه استقبال مخاطبان از رمانهای تاریخی گفت: این دسته از کتابها، مخاطبان خاص خودش را دارد و خیلی از رمانخوانهای حرفهای علاقمند به مطالعه رمانهای تاریخی هستند و خیلی از مخاطبان دوست دارند تاریخ را از طریق رمان مطالعه کنند و تاثیرگذاری این دست از رمان، خیلی زیاد است.
نویسنده داستان "تندبادی از سامرا" گفت: با توجه به اینکه تاریخ، مبحث خشکی است، مخاطب خیلی مواقع با مطالعه وقایع تاریخی که به طور تئوری نوشته شده، میتواند در قبال بعضی وقایع جبههگیری کند و خیلی موافق آن نباشد و مشکلات اینچنینی در ارتباط گیری با مخاطب وجود دارد ولی در تاریخی که با داستان تلفیق شده به خاطر جاذبههای داستانی و کششی که در مطالعه داستان وجود دارد، مخاطب با نویسنده و داستان همراه میشود و با وقایع پیش میرود و این همراهی و این کشش او را از فکر کردن از چند و چون منابع تاریخی و بازیهای ذهنی دور میکند و مخاطب، اثر را ضمن اینکه تا پایان با رغبت میخواند به نوعی آن را میپذیرد و از بسیاری از وقایع تاریخی که مطالعه کرده تاثیر می گیرد؛ در صورتی که در موضوعات تاریخی غیرداستانی، این تاثیرپذیری اتفاق نمیافتد.
والایی در رابطه با تفاوت پژوهش وقایع معاصر با وقایع قرنهای قبل گفت: خیلی در اصل مطلب تاثیری ندارد ولی برای دسترسی به منابع زندهتر، تاثیر بررسی وقایع معاصر بیشتر است و نویسنده میتواند با بازماندگان شخصیت معاصر که در قید حیات هستند وارد مصاحبه شوند و از منابع و منتقدانی از طریق مصاحبه بتواند به پرسشها و جاهای خالی منابعی که در نگارش اولیه، نقطه ابهامی دارد، رفع ابهام کند. البته از طرف شخصیتهای معاصر خیلی اوقات بازماندگانشان، بعد از خواندن اثر ایراداتی از اثر میگیرند و اصرار بر حذف بخشهایی از کتاب دارند. این هم جزو دشواری نوشتن از شخصیتهای معاصر است. به هر حال نویسنده یا باید آنها را انکار کند و این لازمه جذابیت و کشش داستان است یا اینکه آنها، نویسنده را مجاب میکنند تا تغییراتی انجام شود واین مسئله اغلب در زمینه نگارش زندگینامه فرزندان شهدا اتفاق میافتد و نمونههایش زیاد است.
وی در رابطه با راههای حمایت از رمان تاریخی ابراز کرد: نگارش رمان تاریخی، در حد داستان خلاق در نظر گرفته شود و در ارزشگذاریها تجدیدنظر شود تا نویسندگان ترغیب شوند که به سمت نگارش رمان تاریخی بروند زیرا زحمت زیادی برای نوشتن این دست از داستانها از نویسنده گرفته میشود و وی باید تعداد زیادی از منابع تاریخی را مطالعه کند و از منابع زیادی فیشبرداری کند و در بسیاری از مواقع منابع تاریخی با یکدیگر تطبیق ندارند و نویسنده مجبور میشود به سراغ منابع دیگر برود تا به یک اطمینانی از سندیت یک واقعه تاریخی دست پیدا کند و تلاش مضاعفی برای یافتن سندهای موثقتر می طلبد و حتی شاید مجبور شود با تعدادی از کارشناسان تاریخی وارد صحبت شود و از آنها نیز کمک بگیرد. مجموعه اینها باعث میشود که فرصت و انرژی زیادی در راستای مطالعه و پژوهش از نویسنده گرفته می شود و تازه نویسنده بعد از امر پژوهش، برای نوشتن طرح و نوشتن داستان باید کار خلاقانهای نیز انجام دهد. نویسنده برای نگارش رمان تاریخی، انرژی مضاعفی را باید صرف کند تا بتواند کارش را کم اشکالتر پیش ببرد و بایستی در کنار مطالعه منابع و مراجعه به کتابخانه با کارشناسان تاریخی نیز گفت وگویی داشته باشد که همگی این عوامل فرصت و انرژی نویسنده را میگیرد.
502