ناصر شفق در گفت و گو با ایسکانیوز به موارد جالبی در خصوص مالکیت باشگاه تراکتورسازی اشاره کرد که در زیر می خوانید:

*اگر شکایت شما در خصوص مالکیت باشگاه تراکتورسازی به جایی نرسد آیا شما از طریق فیفا شکایتتان را پیگیری می کنید؟
-من به عنوان یک علاقمند تراکتورسازی همیشه آماده ام تا به این باشگاه کمک کنم و فکر نمی کنم نیازی به شکایت به فیفا و یا cas باشد.هر چه هست در ایران حل خواهد شد، یک زمان طرف مقابل شما فقط یک کارخانه صنعتی است، مراجعه به قانون فصل الخطاب هرگونه اختلاف می باشد ولی یک زمان طرف مقابل شما یک ارگان دولتی است که از آن شناخت کافی و وافی دارید،قضیه فرق می کند.
*شما در جایی گفته بودید که بخاطر مالکیت سپاه پاسداران از شکایتتان صرف نظر می کنید؟
-سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شجره ی طیبه حرکت انقلاب است و هر آنچه هم اکنون موجب سربلندی و سرافرازی ایرانیان در مقابل استکبارجهانی است ثمره ی مجاهدت شرافتمندانه بهترین فرزندان این آب و خاک است که با بذل خون و جوانی به واژه "شرف" عزت دادند و واژه ها در مقابل پاکی و بزرگی این "فرزندان آفتاب " نارسا هستند و من هیچ گاه به خود اجازه نمی دهم در مقابل این مجموعه که یادگار شهداست، شکایتی کنم و اگر در دو ماه اخیر مطالبی عنوان شده است،طرف مقابل ما سپاه نیست بلکه موضوع فروش باشگاه است که به یقین یک مجموعه دیگرى خواهد بود و طبیعی است که بنده نگران باشگاه خود باشم.
*از پاسخ شما پاسخ دو گانه ای برداشت می شود که ناصر شفق بین قداست سپاه و حرکت های اقتصادی سپاه فرق می گذارد؟
-من شفاف گفتم برداشت دو گانه برای چه ؟ حرکت انقلاب اسلامی آیا فقط یک حرکت نظامی ست ؟ سیاسی و اقتصادی ست ؟ حرکت فرهنگی و اجتماعی ست ؟سپاه براى همیشه تاریخ فرزند "روح الله" و قامت بلند استقلال ایران وعظمت والاترین سجایاى اخلاق بشرى است .در آغازین تاسیس سپاه، بنا بود فقط ده درصد فعالیت های سپاه نظامی باشد و نود درصد فعالیت های سپاه در جهت مقاصد فرهنگی و مکارم اخلاق اجتماعی باشد و بنا به ضرورت دفاع و آزادی که مقدس ترین واژه بشری است، سپاه را وادار کرد در همه زمینه ها یک حامى صادق همه ارکان نظام باشد ،بالاخص در دفاع مقدس که محفل انس عارفان ومجلس شهد عاشقان گردید، به عبارت ساده تر حرکتهاى اجتماعی به مدد موج بلند فرهنگی شکل می گیرند که پی در پی پالایش دریا و اقیانوس ها را موجب می شوند و طبیعی است برای ایجاد موج های بلند علاوه بر دانش ذهنی و علمی، توان لجستیکی بالایی هم باید داشت و آنانی که خرده به فعالیت های اقتصادی سپاه می گیریند بخاطر این است که در میدان اقتصادی توان رقابتى ندارند و یا سلامت اقتصادی ندارند، هیچ کس را بخاطر سلامت اقتصادی منع نمی کنند و اکثر فسادهای اقتصادی بابهره گیری های رانتی آقازاده ها و مرفهین بی درد شکل میگیرد و طبیعی است مراجع ذیصلاح خود را موظف به دخالت می دانند، وقتی یک منطقه ای توسط دشمنان انقلاب ناامن می شود،وسایل راه سازی و سدسازی را آتش می زنند کدام بخش از اقتصادی کشور توان فعالیت می تواند داشته باشد بجز سپاه و قرارگاه های سازندگی،پس ایرادی به فعالیت های اقتصادی سپاه نیست و طبیعی است باید شایسته سالاری مداوم باشد و حتی در طول راه اگر انتقادی هم هست در محیط های دوستانه و خصوصی گوشزد کرد که اغیار از آن سواستفاده نکنند
*خیلی از بحث ورزش دور شدیم،برمی گردیم به تراکتور سازی،با توجه به تجربیات بالای شما در مدیریت ورزشی چه پیشنهادی برای این تیم دارید؟
-تراکتور سازی در مباحث ورزش قهرمانی می گنجد و باید تبدیل به یک مکتب اخلاق ورزشى گردد ، هم اکنون مکتب شاهین و مکتب پاس جایشان در فوتبال ایران خالی است و می توان مکتب اخلاق گمشده در ورزش را با کار در رده های پایه ایی امکان رشد استعدادها را فراهم آورد.آنچه حقیر در برنامه ی پنج ساله تراکتور داشتم،ایجاد مکتب تراکتور بود که متاسفانه همراهی نشد و به چشم حسادت به آن نگاه شد، همان طوری که یک زمانی که در باشگاه پاس بودم تیم جوانی ایجاد کردیم که سال ها بهره ی آن را تیم های ملی بردند.در تراکتورسازی هم در اولین سال حضور ما کمترکسی قهرمانی تیم امید تراکتورسازی را برای اولین بار در ایران را دید، اگر حمایت ها درست و به جا انجام گیرد می توان مکتب فوتبالى را به وجود آورد که در آن رعایت جوانمردی و زیبایی اخلاق در کنار قهرمانی الگوی هواداران و جوانان باشد
*به نظر می رسد که فعلا تصمیم به سکوت گرفته اید همان طور که فدراسیون فوتبال سکوت کرده است؟
-من علی رغم داشتن ادله قانونی هفت سال همراهی کردم و از این پس هم همراهی خواهم کرد به شهادت تاریخ مکتوب، همیشه از همه مدیران منتخب عزیزان بدون استثنی حمایت کردم وباز هم حمایت خواهم کرد تا تراکتورسازى سامان گیرد فهم حقیر از افکار دینی،مهربانی است حتی اگر تلخکام هم باشم و حرمت رفاقت ها برایم بسی ارزنده تراز این چیزهاست و بسیار خوشحالم درسال ١٣٨٩ مدیریت باشگاه را به کسی سپردم که در مکتب سپاه عاشورا و مکتب مهدی باکری رشد و نمو داشته است سردار پاسدار علی اکبرپورجمشید ،که مرد و مردانه پای حقیقت عدالت ایستاد و مکتب سپاه پر است از پورجم. شیدها،عیسی رضایی ها ،یوسف شاکری ها،سید حجت کبیری ها،علی رضا مزینانی ها،قاسم سلیمانی ها،یعقوب زهدی ها،احمد غلامپورها، جعفراسدى ها، مجید مشایخی ها، عزیزمحمدى ها،علی فضلی ها،عزیز جعفری ها،رحیم صفوی ها و.... هزاران هزار شهید زنده گمنام که هر کدام سد محکمی هستند در مقابل کژی ها و پلیدی ها وعجب رسمى ست که ما داریم تا کسی از دنیا نرود، قدر آن ها را نمی دانیم و زمانی آن ها را ارج و حرمت می نهیم که دستشان از دنیا کوتاه باشد.مثل همه شهدا... در حالیکه هم اکنون در دنیایی هستیم و از هوایی تنفس می کنیم، که صدها و هزاران اسطوره در مکتب انقلاب اسلامی و سپاه پرورش یافته اند که همچون شهدا میوه های چیدنی باغ بهشتند لیک خداوند مقدر فرموده است که اینها زنده بمانند و در هر کجا مظلومی هست دفاع کنند چه مدافعین حرم باشند چه حزب الله لبنان وچه از مبارزین یمن .... ولى الان حضور انها را احساس نمیکنیم...
*اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید.
- سلامتى و من مطمئن هستم که حقی از اینجانب در مکتب سپاه ضایع نخواهدشد وهمانطوریکه من نیز دوست ندارم حق کسی راپایمال کنم.
607