تهران-ایسکانیوز: کارگردان نمایش "سولوی دماغ" که از آلمان در پانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی تهران-مبارک شرکت کرده است.این  نمایش  به کارگردانی "آن کاترین کلت" که در پانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی تهران-مبارک حضور دارد داستان انسان است و شوخ طبعانه ما را باخلق دنیای خیالیمان دعوت می کند. نمایشی دگردیسانه و شاعرانه  که جهان را وارونه می کند. این نمایش سرشار از تغییر و دگرگونی است و تخیلش هیچ حد و مرزی ندارد."سولوی دماغ"عصر روز یکشنبه 23 شهریورماه در تالار حافظ به روی صحنه رفت.با کارگردان این نمایش  به گفتگو نشسته ایم:


*چندمین بار است که در این جشنواره شرکت می کنید؟ و پیش از این فرهنگ ایران و مردم این سرزمین را چقدر می شناختید؟


اولین بار است که در این جشنواره شرکت می کنم و پیش از این اطلاعات زیادی از فرهنگ ایرانیان نداشتم و مانند باقی غربی ها هرچه بوده در حد اطلاعات عمومی بوده و نه بیشتر. مثل جغرافیا یا اینکه ایرانی ها از چه نژادی هستند.


*فرهنگ ایران چقدر با تصورات شما متفاوت است؟


سعی می کنم قبل از روبرو شدن با هر موضوعی درباره آن قضاوت و پیش داروی نکنم و در کل باید بگویم مدتهاست پیش داوری را کنار گذاشته ام. به همین دلیل سعی کردم قبل از آمدنم به ایران هیچ تصوری از اینجا و مردمش نداشته باشم که اگر با تناقضی روبرو شدم خیلی متعجب نشوم.


اما موضوع عجیب و جالبی که در ایران با آن مواجه شده ام مذهب است. در آلمان مذهب خیلی نقش مهمی در زندگی مردم ایفا نمی کند و زندگی اهالی آنجا خیلی تحت تأثیر مذهب نیست. اما گویا در ایران همه چیز تحت تأثیر مذهب است و مردم ایران برای انجام هرکاری مذهب را در نظر می گیرند و اعمال آدمهای اینجا از فیلتر مذهب می گذرد و این موضوع خیلی جالب است. موضوع جالب دیگر قدمت این سرزمین است فکر می کنم فرهنگ مردم ایران نیز یک فرهنگ کهنه و اصیل است و مردم ایران مانند این سرزمین پیشینه تاریخی جالب و قابل توجهی دارند.


نمایش "سولوی دماغ" را برای شرکت در جشنواره عروسکی تهران-مبارک  و صرفأ برای مخاطبان ایرانی و این جشنواره به اجرا رساندید یا اینکه از قبل آماده بود؟


خیر. این اثر یک اثر جدید نیست و برای این جشنواره آماده نشده است. این نمایش محصول سال 2009 است و برای من و گروهم اثری قدیمی محسوب می شود. اما باید بگویم این اثر در جشنواره ها و فستیوالهای زیادی شرکت کرده است و دلیل انتخاب این نمایش برای اجرا این است که زبان این تئاتر زبان بدن است و موضوع و مضمونش در واقع یک زبان جهانشمول است. باید بگویم اعتقادم این است که اگر تئاتر مضمونی انسانی داشته باشد می تواند در هر سرزمینی اجرا شود و هر مخاطب با هر فرهنگی با اثر ارتباط برقرار خواهد کرد.


با توجه به اینکه تئاتر عروسکی یک هنر ابزار محور است و به سالن و نیروی متخصص نیاز دارد شما چقدر ابزار و ادوات را در تئاتر عروسکی دخیل می دانید و کلأ تئاتر عروسکی چقدر به ابزار و امکانات متکی است؟


به نظر من تئاتر خیلی محوریتش روی تجهیزات نیست و کیفیت کار به خلاقیت نویسنده و کارگردان باز می گردد. در اروپا نیز تئاتر عروسکی تا حدودی به ابزار متکی است و معتقدم تئاتر عروسکی ایده و مضمون محور است و ابزار و تکنیک های مرسوم در وهله دوم قرار دارند.


از نمایشهای ایرانی دیدن کرده اید؟ و تئاتر عروسکی ایران را در چه سطحی می دانید؟


دیروز دوتا نمایش ایرانی دیدم که به نظرم آثار قوی و قابل دفاعی بودند و در عین حال دکور ساده و معمولی داشتند و ایده و مضمون فوق العاده بود. به نظرم در ایران نیز خیلی به ابزار متکی نیستند و در آثاری که دیدم خلاقیت موج می زد.


در اروپا تئاترهای عروسکی و کودک و نوجوان را چگونه رده بندی می کنند و اثر شما متعلق به کدام رده سنی است؟


در اروپا نیز تئاترهای عروسکی و کودک رده بندی داد و این مسئله در آنجا خیلی مهم است و روی این مسئله خیلی تأکید می شود که هر اثر برای مخاطب خاصی نمایش داده شود. "سولوی دماغ"  نیز رده سنی خاص خود را دارد و این تئاتر در آنجا برای کودکان 5 تا 6 سال در نظر گرفته شده است. در عین حال سعی شده با زبانی ساده خلقت و تحول را به کودکان نشان دهیم و لازم بود که نمایش جذابیتهای کودکانه داشته باشد. اما موضوع و مضمون نیز می تواند بزرگترها را تحت تأثیر قرار دهد و سعی شده به گونه ای هر دو گروه سنی از دیدن این اثر لذت ببرند.


به هنر برای هنر معتقد هستید یا این تعریف را قبول ندارید؟


این تعریف از هنر یک تعریف منسوخ شده است و هنر امروز با تحولی عظیم روبرو بوده است. به نظرم خوشایندتر است مخاطب عام و خاص را همزمان راضی نگه دارم تا اینکه به بیان تعاریف پیچیده و سنگین فلسفی بپردازم و اثرم را برای یک هنرمند دیگر به روی صحنه ببرم.


با توجه به اینکه تئاتر شما اثری است که مخاطب آن در درجه اول کودکان هستند چرا از رنگهای محدودی در این تئاتر استفاده کرده اید؟


درست است که مخاطب این تئاتر کودکان هستند و کودکان نیز رنگها را دوست دارند اما حتمأ قرار نیست که همه رنگها را در یک تئاتر در معرض دید کودک قرار دهیم. دوست داشتم از کلیشه های مرسوم فاصله بگیرم و مخاطب را با چند رنگ معدود روبرو کنم تا به این ترتیب کودکان با رنگهای جدیدی آشنا شوند. به نظرم با توجه به موضوع و مضمون نمایش سه رنگ آبی، نارنجی و زرد با طیفهای خاصی که در اثر دیدید رنگهایی هستند که کودکان کمتر آنها را می شناسند و احتمالأ پس از دیدن این نمایش این رنگها را به خاطر خواهند سپرد.


"سولوی دماغ" در چه سبکی می گنجد؟


خیلی درگیر این قضیه نیستم تا اثرم را در سبک خاصی بگنجانم و به نظرم این مسئله اصلأ مهم نیست. در "سولوی دماغ" سعی کرده ام به ویژگی های بصری اثر بیفزایم و کودکان نیز با چنین نمایشی ارتباط بهتری برقرار می کنند و در نهایت باید بگویم تئاتر در ابتدا به ویژگی های بصری استوار است و عناصر دیگر در مراحل بعدی قرار دارند. کودکان نیز با توجه به سن و سطح شعورشان چنین اثری را بیشتر می پسندند و از قدرت دیداریشان بیشتر استفاده می کنند. کودکان امروز نیز(حال در هر کجای دنیا و با هرزبانی) بیشتر دوست دارند ببیند تا اینکه گوش دهند و بشنوند.


آثار دیگر شما نیز در همین سبک و سیاق است یا گونه های دیگر تئاتر را تجربه کرده اید؟


خیر. سبک و تکنیک های به کار رفته در این تئاتر شبیه دیگر آثارم نیست و سعی می کنم گونه های مختلف تئاتر را تجربه کنم. در واقع خیلی خودم را به یک ژانر و سبک محدود نمی کنم.


چطور شد که دراین جشنواره شرکت کردید؟


خیلی اتفاقی با این جشنواره آشنا شدم توسط یکی از دوستان ایرانی ام که در دانشگاه هنر آلمان تدریس می کند این جشنواره را شناختم و پس از طی مراحل اداری و بازبینی فیلم نمایش توسط داوران ایرانی،  صلاحیت اثرم توسط عوامل جشنواره تأیید شد و به این جشنواره آمدیم.


سطح جشنواره را چگونه می بینید و آیا این جشنواره از نظر کیفی با دیگر جشنواره ها قابل مقایسه است؟


به نظرم مسئولان جشنواره خیلی به کیفیت اهمین می دهند و باید بگویم این جشنواره هم از نظر مدیریتی و هم از لحاظ کیفیت آثار با فستیوالهایی که در اروپا برگزار می شود قابل مقایسه است و چیزی کم ندارد.


گفت و گو:وحید خانه ساز

کد خبر: 80548

وب گردی

وب گردی