به گزارش خبرنگار ایسکانیوز؛ "پیک موتوری آنلاین" از آن پدیدهها است که خیلی زود جای خود را در بین اقشار مختلف کارجو باز کرد. ولی همانطور که گفته شد، مدتی که از این روند بیحساب و کتاب گذشت تازه معضلات ناپیدای آن سر برآوردند.
این روزها مشتریمداری آخرین چیزی است که این شرکتها سراغش میروند. البته جای تعجبی هم ندارد. وقتی کارفرما، کارمندان خود را بی هیچ و نظم و مدیریتی از کنار خیابان (با بالا نگاه داشتن یک تابلو ساده) استخدام میکند، دیگر نباید انتظار رفتاری بهتر از این داشت.
میتوان اینطور عنوان کرد که تقریباً هرکسی که موتورسیکلت داشته باشد میتواند بهنوعی یکی از کارمندان شرکتهای پیک موتوری آنلاین باشد. این اتفاق درست در اوج روزهایی افتاد که دعوت به همکاری شرکتها با سختگیری هرچه تمامتر صورت میگرفت. بهعبارتی دیگر حتی برای شغلهای پایه و معمولی نیز سابقه کار، مدرک بالا و مهمتر از همه رفتار حرفهای نیاز بود. کارمندانی که قصد داشتند در یک شرکت کوچک، شغلی ساده را به دست بیاورند میبایست حداقل دو-سه جلسه مصاحبه، ارزیابی و عبور از انواع و اقسام تستهای هوش و روانشناسی را پشت سر میگذاشتند. اما به لطف همین پیک موتوریهای آنلاین، که غیر از نام و نام خانوادگی متقاضی و چند پرسش ساده، چیز دیگری اخذ نمیشود، سطح انتظار دوباره به طرزی شدید نازل شده است.
این در حالی است که معروفترین شرکتهای ارائه خدمات موتورسیکلت که بخشی از آن در انگلستان هستند و بخشی دیگر در آسیای شرقی، مانند «یوشیپ»، «انیون»، «هاول بایک» و «اِیاِى» تمرکز ویژهای را روی نوع و روال جذب نیروها به کار میگیرند. گویی ادب، احترام و فرهنگ کارمندانشان بیش از مباحث مالی برایشان اهمیت دارد.
یکی از همین شرکتها به اسم «الو پیک» در وبسایت رسمی خود میگوید، استخدام سریع و ساده در ۲۰ دقیقه و درآمد روزانه تا ۲۰۰ هزار تومان. شعارهایی آماتور که به سبک و سیاق کسب و کارهای دهه 70 شمسی طراحی شدهاند.
پرسش اینجاست که مخاطب این جملات چه کسانی هستند؟ آیا این شرکتها بهنوعی شعور مخاطب خود را زیر سوال میبرند؟ اگر چنین نیست پس چرا هنوز اعتماد به پیک موتوریهای سنتی پابرجاست؟ چرا این افراد همچنان مورد اقبال اجتماع هستند؟ افرادی که برای استخدام شدنشان هفتهها و ماهها زمان صرف شده و نه فقط 20 دقیقه.
به نظر میرسد باید برای یک تصمیمگیری عاجل، منتظر بروز یک اتفاق دردناک باشیم تا اینکه این معضل برایمان جدی شود.
400