جی.سی.ماجور در فارین افیرز نوشت:در چند سال گذشته،اقبال مردم کاتالونیا برای استقلال از اسپانیا،به میزان زیادی افزایش داشته است.اوایل هزاره سوم،تعداد افرادی که از استقلال این منطقه حمایت می کردند،نهایتا به 10 تا 15 درصد می رسید.اما نظر سنجی های جدید حاکی از اقبال 50 درصدی ساکنان این منطقه به جدایی از اسپانیا  است.قابل ذکر است تنها سی درصد مردم با استقلال مخالف هستند و بیست درصد باقی مانده از اظهار نظر در این خصوص خودداری ورزیدند.این نکته نیز حائز اهمیت است:شرکت کنندگان در نظر سنجی پس از آگاهی از این موضوع که جدایی از اسپانیا به جدایی از اتحادیه اروپا ختم خواهد شد،باز هم بر استقلال پافشاری کردند.می توان گفت بیشتر مردم کاتالونیا(حتی آنها که با استقلال نیز مخالف هستند)بر این نکته توافق دارند که این موضوع باید در یک همه پرسی مطرح شود تا مردم کاتالونیا بتوانند در خصوص سرنوشت این منطقه تصمیم بگیرند.

به گزارش ایسکا نیوز، ماجور می نویسد: بسیاری از تحلیلگران عقیده دارند،اقبال مردم کاتالونیا به استقلال،به خاطر بحران ها و مشکلات اقتصادی است.بحران اقتصاد جهانی به سر برآوردن جنبش های پوپولیستی زیادی در سراسر اروپا منجر شده است.نمی توان گفت بحران های اقتصادی جاری در اسپانیا دلیل اصلی حمایت مردم کاتالونیا از استقلال است.تمایل مردم این منطقه به جدایی ریشه تاریخی دارد.حال با به وجود آمدن بحران اقتصادی،زخم های قدیمی سرباز کرده اند.

در آغاز ذکر این نکته مهم است،اسپانیای ها و کاتالونیایی ها همواره بر سر یک موضوع اختلاف داشته اند.اسپانیایی ها خود را ملتی می بینند با پیشینه های تاریخی  و حکومت بر ایالت هایی همچون کاتالونیا را حق طبیعی و مسلم خود می دانند،در مقابل مردم کاتالونیا خود را یک ملت می دانند.ملتی که برای مدت های زیاد مستقل بوده است ولی در نهایت به تسخیر یک کشور قدرتمند تر درآمده.کشوری با اختلافات عمیق فرهنگی و عقیدتی. زمانی که کاتالونیا در قرن شانزدهم میلادی تحت سیطره پادشاهان اسپانیا قرار گرفت،به سختی توازنی بین فرهنگ اصیل کاتالونیایی(استقلال و خود مختاری) و خواسته شاه مبنی بر حاکمیت بر مطلق بر این منطقه به وجود آمد.در سال 1714 پس از سالها جنگ و خونریزی،کاتالونیا به طور کامل به تصرف اسپانیا در آمد و در دل حکومت مادرید ادغام شد.بر خلاف حکومت هایی مثل اتریش-مجارستان،حاکمان اسپانیا از تشکیل امپراطوری چند ملیتی خودداری کردند و ترجیح دادند در نهایت همه ملت های زیر یوغ خود را به اسپانیایی های تمام عیار تبدیل کنند.سیاست های ظالمانه مادرید که به منظور بقای بیشتر حکومت تنظیم شده بودند، موجب سرکوب هویت ملی ساکنان کاتالونیا شد.

مردم این ناحیه همواره برای حفظ هویت ملی خود در جنگ و کوشش بوده اند.جایگاه مردم کاتالونیا در اسپانیا هیچ گاه آرام و آسوده نبوده است.سلایق و منافع متفاوت همواره چاشنی روابط مادرید و کاتالونیا بوده اند. با این حال در سال 1931 اسپانیا صاحب نظام جمهوری شد و در دل مردم کاتالونیا امیدی زنده شد که آنها در نهایت می توانند به آزادی و استقلال نسبی برسند.تا حدودی توانستند به آرزوهایشان جامه عمل بپوشانند و کاتالونیا را به یک منطقه نیمه خود مختار تبدیل کنند.اما این روزهای خوش دیری نپایید و کودتا ژنرال فرانکو در سال 1936 از راه رسید.ولی با مرگ فرانکو در سال 1970،دومین گذار اسپانیا به دموکراسی آغاز شد.کاتالونیا و مادرید توانستند به توافقاتی دست یابند .

در سال 2005 پارلمان منطقه ای کاتالونیا،با حمایت 88 درصد نمایندگان رای به تصویب لایحه ای داد که اختیارات حکومت محلی را بیشتر می کرد.لایحه ای که در نظر مردم کاتالونیا خواسته ای معقول و منطقی بود،به شدت توسط دادگاه قانون اساسی اسپانیا رد شد.

پس از واکنش های سنگین اسپانیا به این درخواست،مردم کاتالونیا به این نتیجه رسیدند باید از امید دستیابی به توافق با مادرید دست بشویند و به دنیال راه های جدیدی باشند.شروع این حرکات در پاییز 2009 بود.مردم کاتالونیا شروع به سازماندهی حرکتی اجتماعی و سمبلیک به منظور حمایت از استقلال کردند.در این حرکت اولیه و نمادین بیش از هشتصد هزار نفر شرکت کردند.این حرکت اجتماعی موجی از تظاهرات های گسترده را در جولای 2010،سپتامبر 2012 و 2013 به دنبال داشت.حرکت هایی که سیاستمداران کاتالونیا را از اقبال اکثریت مردم آگاه کرد.به همین دلیل تصمیم بر آن شد همه پرسی در 9 نوامبر 2014 برگزار شود تا اقبال عمومی مردم مورد سنجش قرار بگیرد.

جامعه جهانی از این اقدام حمایت کرد.همان طور که از همه پرسی استقلال اسکاتلند و همه پرسی ایالات کیک حمایت کرد.در حقیقت چنین همه پرسی بسیار ضروری است و می تواند جایگاه و نظر سیاسی مردم را روشن سازد و چراغ راهی باشد برای اقدامات آینده سیاستمداران.با این حال دولتمردان اسپانیایی هنوز اجازه برگزاری چنین همه پرسی ای را به مردم کاتالونا نداده اند.مسئله ای که طبق قانون اساسی اسپانیا یک حق قانونی محسوب می شود.قوانین اسپانیا به حکومت نیمه خودمختار کاتالونیا توانایی اتخاذ چنین تصمیماتی را داده است.با این حال مادرید تهدید کرده است بررسی این قانون را به دست دادگاه قانون اساسی خواهد سپرد. اگر این دادگاه رای به غیر قانونی بودن همه پرسی بدهد،پارلمان کاتالونیا دو راه پیش روی خود خواهد داشت:یا اینکه به راه خود ادامه دهد و همه پرسی را در 9 نوامبر برگزار کند و یا اعلام انتخابات زود هنگام کند.اقدامی که می توان آن را به عنوان قدمی برای استقلال کامل دید.موسسات بین المللی عقیده دارند اقتصاد کاتالونیا از قدرتی بهره مند است که در صورت به کار گیری از پتانسیل های آن،این منطقه را پس از استقلال با مشکل مواجه نخواهد کرد.

در همین حال دولت اسپانیا نه تنها همه پرسی استقلال برای مردم کاتالونیا را یک اقدام غیر قانونی می داند،بلکه هیچ اقدامی هم در جهت هم زیستی مسالمت آمیز و برابر مردم کاتالونیا و اسپانیا انجام نمی دهد.دولت مادرید همواره از انجام چنین وظایفی سر باز زده است.اگر تصور کنیم حرکت استقلال طلبانه مردم کاتالونیا به هر طریقی خاموش و یا سرکوب شود، نباید فراموش کنیم که آتش زیر خاکستر خواهد بود و دیر یا زود شعله های آن زبانه خواهند کشید. این بار شاید بسیار قدرتمند و غیر قابل کنترل.
کد خبر: 82368

وب گردی

وب گردی