آمریکا خواهان تغییر رژیم در روسیه است

روسیه پس از سال 2000 و با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور گام به گام خود را به عنوان یکی از قدرت های مطرح بین المللی مطرح کرده است. این کشور با حضور در اتحادیه بریکس و سازمان همکاری های شانگهایی نشان داد که نگاه مسکو در مواجهه با جهان همکاری با کشورهای در حال توسعه است ، به همین جهت شاهد ظهور قدرت روسیه در کنار قدرت های نوظهور جهانی دیگر هستیم.

در این میان افول آمریکا مشهود است و این کشور دیگر همانند دهه 1990 قادر نیست به عنوان یک هژمون تک قطبی روند های سیاسی مورد علاقه خود را عملیاتی کند به همین جهت می توان ورود به عرصه جهان چند قطبی را با محوریت سازمان های منطقه ای و بین المللی شاهد بود. برای بررسی دقیق تر این مساله با سید بهزاد اخلاقی کارشناس مسائل بین الملل به گفتگو نشسته ایم که بخش هایی از آن را در زیر می خوانید :

روسیه با آن چه در آغاز دهه 90 شاهد آن بودیم تفاوت کرده است به طوری که شاهد حضور این کشور در عرصه های مختلف جهانی هستیم ، در حال حاضر اصلی ترین هدف پوتین در سیاست خارجی کرملین چیست و نشانه های این سیاست گذاری را چگونه ارزیابی می کنید؟

همانطور که اشاره کردید فدراسیون روسیه در عرصه بین المللی فعال تر شده است به طوری که شاهد حضور این کشور در عمده تحولات بین المللی همانند یک قدرت طراز اول جهانی هستیم. آن چه پوتین پس از پایان دوره اولش و در خلال دوره نخست وزیری روسیه دنبال کرد راهی است که مسکو را همانند گذشته و دوران شوروی به قدرتی تبدیل کند که در مرحله نخست دوشادوش آمریکا در عرصه بین المللی فعالیت کرده و پس از آن حتی بتواند واشنگتن را نیز پشت سر بگذارد. در حال حاضر تاثیر گذاری روسیه به گونه ای است که این کشور عملیات نظامی خود را در سوریه به موازات آن چه آمریکایی ها پیش می برند صورت داده و در همین حال توانسته است قواعد خود را نیز به دولت ترامپ در خصوص سوریه دیکته کند . از سوی دیگر حضور نظامی روسیه در خارج از مرزهایش و در خاورمیانه برای پوتین توجیه داخلی همراه با افزایش قدرت را به همراه دارد آن گونه که سرویس امنیت خارجی روسیه FSB می گوید 2500 شهروند روسی برای داعش در سوریه می جنگند پس برای روسیه بهتر است این تروریست ها را در خاک سوریه قتل عام کند. روسیه در این میان خود را در جمع کشورهای در حال توسعه و رهبران آن یعنی اتحادیه بریکس می بیند . مجموعه ای که بخش مهمی از اقتصاد جهانی را در اختیار دارد و رقابت های منطقه ای و جهانی و حتی تضاد منافع با آمریکا دارند به همین جهت استفاده از سازمان ها و اتحادیه های منطقه ای فراز دیگری برای ارتقاء جایگاه روسیه توسط پوتین است که در دوره آتی ریاست جمهوری وی نیز ادامه خواهد داشت.

برخی بر این باور بودند که پایان جنگ سرد به نزدیکی منافع روسیه و آمریکا در جهان منجر می شود چرا چنین نشد؟

جهان عرصه رقابت است و این رقابت با توجه به منافع ملی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود. گزارش های غیر محرمانه پنتاگون نشان می دهد که سران روسیه نسبت به دموکراسی آمریکایی و غربی بدبینند. آن ها بر این باورند که آمریکایی ها به دنبال تغییر رژیم در روسیه هستند و این اقدام را در خیابان های مسکو با تکیه بر جریان های دموکراسی خواه انجام می دهند. در همین حال امنیت روسیه پیوسته به حضور نظامی این کشور وابسته بوده است . همانطور که پیش تر اشاره کردم پوتین با تجربه دهه 90 خود در جنگ چچن از ابزار امنیت برای کنترل جریان های دموکراسی خواه استفاده کرد و افکار عمومی نیز در وضعیتی که امنیت به عنوان یک مقوله حیاتی در خطر است ، بر افزایش ضرایب امنیتی تاکید می کند. آنچه در دوران ویکتور یاناکویچ در سال 2014 در اوکراین رخ داد و فضایی که منجر به الحاق کریمه به روسیه شد نشان می دهد مسکو معیارهای هیاتی خود را تغییر نداده و حضور آمریکایی ها و نهاد های غربی در مرزهای خود را یک خطر جدی می داند. اما این مساله که آمریکایی ها به دنبال تغییر رژیم در روسیه به هر شکلی هستند صحت دارد.

به خاورمیانه باز گردیم حضور مسکو در این منطقه با توجه به اینکه این منطقه حساس به صورت سنتی آمریکایی بوده است ، چیست؟

پوتین در طول چهار سال گذشته با بیست و پنج نفر از سران خاورمیانه دیدار داشته است که این کشورها شامل عربستان سعودی ، لیبی و حتی ایران و ترکیه هستند. مناسبات پوتین با تمامی کشورهای منطقه قابل تامل ارزیابی می شود ، به طوری که روسیه توانست از سقوط اسد در روسیه جلوگیری کند ، همکاری های منطقه ای خود را با کشورهایی چون ایران و عربستان و حتی رژیم اشغالگر قدس پیش ببرد. این کشور در راهبرد خود ضمن وام های بلند مدت اقتصادی همکاری های سیاسی خود را نیز در خاورمیانه پیش می برد به گونه ای که در لیبی ژنرال خلیفه حفتر با آن که از آمریکا و با یک مشاور آمریکایی به لیبی آمد ، بخشی از حاکمیت خود را به مسکو مدیون است . حضور مسکو در خاورمیانه عملگرایانه تر و راهبردی تر از آمریکایی ها است به همین جهت با هزینه کمتر نتایج بزرگتری را بدست می آورند.

مساله ای که در حال حاضر پیش آمده ماجرای اختلافات میان آمریکا و روسیه است آیا این اختلافات جدی است و چه ابعادی را به دنبال دارد؟

روابط روسیه و آمریکا همواره با تنش های متعددی همراه بوده است .این تنش ها در دوران اوباما به تحریم روسیه در حاشیه ماجرای کریمه منجر شد و اکنون در دوران ترامپ با دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و حواشی آن دنبال می شود. آمریکا مجبور است تعداد کارمندان خود را در روسیه کاهش دهد ، ماجراجویی که آمریکایی ها خود سال گذشته با اخراج شماری از دیپلمات های روسیه آغاز کردند . اکنون دیگر ویزای توریستی برای اتباع روسیه صادر نمی شود و در مقابل هم روسیه احتمالا صدور ویزا برای آمریکایی ها را لغو می کند. این ماجرا همانند آنچه در دهه 1980 و المپیک مسکو پیش آمد می تواند ابعاد وسیع تری یابد و این پایان ماجرا نخواهد بود.

کد خبر: 828830

وب گردی

وب گردی