علي رنگچيان*
یکی از قوانینی که شاید هیچ دستورالعمل مکتوبی در مورد آن وجود نداشته باشد و سالهاست که به شکلی نانوشته برای مراقبان و نگهبانان اماکن تاریخی، مساجد و حتی برخی ساکنان کوچه و خیابانها به صورت عادت درآمده است، عبارت آشنای «عکاسی ممنوع» است که تقریبا به گوش همه عکاسان حرفهای و آماتور نیز آشناست و بسیاری بی هیچ اعتراض و پرسشی، به شکلی غریزی به آن تن میدهند.
یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه عدم توازن میان قوانین و اتفاقات بیرونی است. سیر پرشتاب توسعه باعث شده، بسیاری از این قوانین نه تنها وجهه منطقی خود را از دست بدهند، بلکه به صورتی غیرمعقول و توجیهناپذیر جلوه کنند که عکاسی ممنوع در بسیاری از اماکن تاریخی نیز جزو این موارد است.
سرعت رشد و توسعه فناوریهای نوین و ظهور کالاهای دیجیتال در همه زمینههای تکنولوژی با سرعت شگفتآوری تمامی عرصههای اجتماعی و انسانی را دچار دگرگونی کرده است. بیتردید یکی از مهمترین این پدیدهها در عرصه عمومی عکاسی است. عکاسی که پیشرو رسانههای ارتباطات بصری نوین است، تاثیر عظیمی بر جهانبینی ما داشته به گونهای که طرز تفکر ما را در بسیاری موارد درباره آنچه میبینیم دگرگون کرده است.
شاید هیچ پدیدهای به اندازه عکاسی توان ثبت لحظات و ماندگار کردن خاطرات را نداشته باشد. فرآیند توقف زمان در عکاسی رازی است که عکاسی را از سایر مکانیزمهای مشابه ثبت لحظات مستثنی میکند و آن را به ابزاری همهگیر و عمومی بدل میکند. اما مقصود از این بحث، نگاهی است به ممنوعیت عکاسی در اماکن تاریخی.
سالهای زیادی است که جذب گردشگر و توسعه گردشگری و ورود به جرگه کشورهای طراز اول در زمینه توریسم مطرح میشود، اما هنوز برخی از کوچکترین قدمها در این زمینه برداشته نشده است. نگاه این نوشتار به زیرساختهای گردشگری و مسائلی چون حمل و نقل و توسعه جادهای و ریلی و هوایی و مباحث رفاهی مانند اقامتگاه و هتل و رستوران نیست. بلکه مساله سادهتری با عنوان امنیت روانی و ذهنی و آزادی عمل گردشگر در چارچوبهای متعارف گردشگری است.
اگر بحث را محدود کرده و در یک قاب خاص به مساله نگاه کنیم، یکی از آسانترین و در دسترسترین سفرها، گردشهای شهری است. به این مفهوم که شخص به صورت انفرادی یا در قالب یک گروه در مسیری مشخص و با نقشهای هدفمند و برنامهریزی شده، شهر محل سکونت خود را به دقت بازبینی کند. از آنجا که آگاهی انسان از محیط پیرامون خود، به مرور زمان بیشتر میشود و نیز تغییرات محیط در طول زمان منجر به تغییر چهره مکانها میشود، بازدیدهای شهری در فصلهای مختلف و در بازههای زمانی متناوب میتواند جذابیت خاصی داشته باشد.
اما مشکل زمانی بروز پیدا میکند که برای ورود به بسیاری از اماکن و عکاسی از آنها با مانع روبرو میشویم. عکاسی از صحن مساجد، عکاسی از برخی مکانهای خاص و عکاسی از ساختمانها نه همیشه ولی در بسیاری مواقع با تذکر، روبرو میشود. گرچه در بسیاری موارد منع قانونی نیز وجود ندارد ولی مساله عرف، سلیقه و عادت در این زمینه همیشه مانعی جدی برای گردشگر مشتاقی¬ است که تنها ارمغان و یادگار گردش را عکسهای شخصی خود میداند و اینکه متصدیان یا صاحبان این مکانها از عکاسی ممانعت به عمل میآورند شاید بیشتر ناشی از مساله روانی عدم امنیت است، گویی هر فریم عکس تهدیدی است برای آنها.
امروز مساله این است که کسانی که عبارت «عکاسی ممنوع» را هنوز باور دارند از این نکته غافلند که با پیشرفت تکنولوژی گاهی دوربینهای بسیار کوچک گوشیهای همراه توانی بسیار بیشتر از دوربینهایی دارند که شکل و ابعادی بزرگ دارند و توجه همه را جلب میکنند و با استفاده از این دوربینهای کوچک امکان عکاسی بدون جلب نگاههای نگران نیز وجود دارد. در واقع دلایل ممنوعیت عکاسی در گذشته، در حال حاضر دیگر هیچ توجیهی ندارد و تنها مانعی است که باعث دلخوری و سلب آزادی قانونی گردشگران میشود.
شاید امروز تنها در برخی اماکن به دلایل کاملا عرفی این موضوع مورد پذیرش باشد که برای نمونه میتوان به قانون وزارت حج عربستان اشاره کرد. طی قانون این وزارتخانه آمده است: «ممانعت از فیلمبرداری، تصویربرداری و عکاسی از حرمین شریفین و صحن آنها با وسایل مختلف به منظور حفظ قداست این اماکن مقدس است و با این کار سعی میشود جو عبادی و بندگی پروردگار برای کسانی که به زیارت خانه خدا و مسجدالنبی آمده اند، فراهم شود. تصویربرداری از داخل حرم شریف منجر به تشویق، ازدحام و نگرانی میشود.»
نکته دیگری که در عکاسی عموم از مکانهای مختلف وجود دارد دستیابی به آرشیوی غنی از عکس در موقعیتها و زمانهای مختلف است که به دلیل به اشتراک گذاشتن آنها در شبکههای اجتماعی در دسترس عموم قرار خواهند گرفت و در بررسیها و پژوهشهای مختلف به کار خواهند آمد. چه بسیار عکسهایی که در آلبومهای شخصی افراد میتواند گره از یک مساله و پرسش اجتماعی یا تاریخی بگشاید.
در مجموع باید گفت نگاه به بسیاری از پدیدههای معاصر، نیاز به بازنگری و انطباق با شرایط روز جامعه امروز دارد و قوانین گذشته تنها یادآور این نکته است که ما به روز نیستیم. در جایی که دیگر تابلوی عکاسی ممنوع جلوی هیچ عکسی را نخواهد گرفت اصرار بر یک عادت قدیمی جز از بین بردن فرصتها دستاورد دیگری نخواهد داشت. در یادداشت دیگری با موضوع عکس به جنبه تخصصی این نگاه و آسیبهای آن به جامعه متخصص خواهیم پرداخت.
*کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی