با شروع ماه محرم  حال و هوای دل  ما ابری است  

کوچه و خیابان های شهر این شب ها حال و هوای دیگری دارد فقط کافی است دل بدهی و درخیابان های شهر  راه بروی و دلت را بسپاری به پرچم های سرخ و سبز و کتل ها و علامت های ایستاده در کنار هیئت های  عزاداری . فقط کافی است در این ایام که هوا رو به خنکا می رود  همراه با هیئت های عزادار به سینه بکوبی و "حی علی العزا "سر دهی .

به گزارش خبرنگار ایسکانیوز این روزها حال و هوای دیگری داریم دود اسپند ، دیگ های بزرگ غذا، ناله های مداحان در سوگ سید الشهدا(ع)،دسته های سینه زنی و ایستگاه های صلواتی تنها چند نمونه از تصاویری است که در خیابان ها و کوچه های شهر می بینم.

این نوشتار را تصاویری پر می کند که با دل همه ما آشناست از کودکی آشنا بوده و تا مرگ زیبایی این تصاویر با ما می مانند و قهرمان های آن مردم عادی کوچه و خیابان و مخصوصا کودکان و نوجوانانی هستند که مشق عشق می کنند .

تماشای عزاداری از پشت شیشه های مات

غروب که می شود دلت می گیرد این روزها صدای طبل و سنج که شهر را پر می کند دلت هوایی می شود دوست داری بروی گوشه ای بنشینی و به صداها و تصاویری که در سال فقط یک بار تکرار می شود نگاه کنی .

لیلا محمدی هم دلش می خواهد اما نمی تواند.دوست دارد برود گوشه ای در کنار هیئت عزارداران متوسلین به آقا ابوالفضل(ع) بنشیند و دلش را بسپرد به موج غمی که از اولین روز ماه محرم به جانش ریخته .

دوست دارد بنشیند و زار زار گریه کند اما به نشستن پشت پنجره اتاق پذیرایی و زل زدن به دود سفید اسپند اکتفا می کند و آرام در خلوتش اشک می ریزد .

لیلا محمدی مسن نیست اما یک حادثه او را از داشتن دو پا محروم کرده و باور کنید معلول شدن برای دختر 25 ساله ای که تا همین چند سال پیش راه می رفته و می دویده و یکی از پاهای ثابت کوهنوردی بوده غیر قابل تحمل است .

او با اشاره به اینکه براثر تصادف قطع نخاع شده و متاسفانه از انجام فعالیت های اجتماعی باز مانده می گوید:با رسیدن ماه محرم دلم می گیرد و دوست دارم همراه هیئت های عزاداری بیرون بروم اما این امکان برای من وجود ندارد و با اینکه از ویلچر برای حرکت استفاده می کنم خجالت می کشم کنار دسته دسته حرکت کنم .

امسال پرچم سبز را من می کشم

کمی دورتر کودکان و نوجوانان با سر و صدا خیابان را سرشان گرفته اند .انگار قرار است چلچراغی بزرگ را در خیابان ها بچرخانند و این موضوع در کنار نگاه کردن به ذبح گوسفندانی که کنار هیئت های مذهبی بسته اند آنها را بر سر ذوق آورده است .

نیما جلیلوند در مقطع اول راهنمایی درس می خواند او با اشاره به اینکه محرم های هر سال را دوست دارد می گوید: من دوست دارم روزی بتوانم چلچراغ بکشم و کمربندش را نشان می دهد اسمش هیکلی است و به زحمت توانستم پدرم را راضی کنم که برایم بخرد پدر و مادرم اعتقاد دارند که می توان نوع دیگری هم عزادرای کرد و در هیئت قدیمیمان زنجیر زد اما من دوست دارم چلچراغ بکشم.

آرش غیاثوند 9 ساله هم به عشق حمل پرچم سبز هیات و در کنارش دیدن کشته شدن گوسفندان در زیر پای هیئت آمده است .

آرش می گوید :با اینکه اول می ترسیدم اما از پارسال به لحظه کشته شدن گوسفند و حتی گوساله هایی که می کشند نگاه می کنم و با اینکه دلم برایشان می سوزد اما برایم جالب است .

بفرمایید نذری است

این روزها همه خیابان های اصلی و فرعی شهر شلوغ است اما برخی از خیابان هاشلوغ تر است خیابان هایی که مساجد و تکایای بزرگ و مطرح در آن واقع شده و یا به ارگان ها و سازمان ها نزدیکتر هستند .

صدای خسته مردی که با حالتی شبیه به فریاد مصیبت امام حسین (ع)را زمزمه می کند وقتی با صدای طبل و سنج آمیخته می شود ناله ازهر دلی بلند می شود . با خودت زمزمه می کنی : باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

و زنی با سینی شیر و کیک نزدیک می شود .نامش مینا سهرابی است و نرس بیمارستان .

او می گوید :پدرم از یک تصادف وحشتناک جان سالم به در برد و از همان سال نذرمان که شیر و کیک است را ادا می کنیم.

گرمی شیرسفید به جان عزاداران می ریزد برای بانی دعا می کنند . این رسم همه هیئت های عزاداری است .

اینجا مرکز بهشت امام رضاست

امسال بنرهای بزرگ نصب شده در خیابان ها رنگی تر شده اند و سرخی شان بیشتربه چشم می آید .

تصویر مداحان و سخنرانان هم چاپ شده و هر کس که نامش معروف تر است بزرگ تر نوشته شده است .

با دیدن و خواندن بنرها می توانی حساب کنی که کدام سخنران و مداح در دهه اول یا دهه های بعد در کدام هیئت می خوانند و می توانی برنامه ات را با برنامه های هیئت ها هماهنگ کنی .

اینجا مرکز بهشت امام رضا (ع) است و پسرهای داداش یوسف به حدی بزرگ شده اند که در دسته های عزاداری بیرون مرکز شرکت می کنند و برخی شب ها داخل مرکز عزاداری می کنند.

از عزاداری بچه های مرکز بهشت امام رضا(ع)(بچه های بی سرپرست و بد سرپرست ) در میدان معلم که بگذریم باور کنید یا نه عده ای هم هستند که در گوشه خانه خود می نشینند و در خلوت خود عزاداری می کنند .آنها افراد تنهایی هستند که زندگی شان را با شعر و مطالعه می گذرانند و در خلوت با زمزمه 12 بند محتشم عزاداری می کنند.

خبرنگار : زهره سادات حاجیان

700

700

کد خبر: 839452

وب گردی

وب گردی