تهران- ایسکانیوز:امروز 29 شهریور ماه، پنجمین سالگرد خاموشیِ هنرمندی است که با صدایِ دل انگیز ساز سنتورش، حرف هایِ زیادی برای گفتن داشت. نوازنده ای که با تصنیف ها و چهارمضراب های کم نظیرش، در حافظۀ موسیقایی ایران جاودانه شد.


پنج سال از خاموشی پرویز مشکاتیان می گذرد، مردی که در گفت و گو با عبدالرضا محقق این طور خودش را با موسیقی معرفی می کند:


parviz-meshkatian-04


«من در 24 اردیبهشت 1334 در نیشابور متولد شدم. بیشتر اعضای خانوادۀ ما اهل موسیقی بودند و پدرم بیش از همه. پدرم معلّم بود و سابقۀ طولانی ارتباط با دانش آموزان، از او معلّم خوبی هم برای موسیقی ساخت. استاد اوّل من، پدرم بود که آموزش مرا از شش سالگی آغاز کرد. یادم می آید که در آن موقع سنتوری داشتم که یکی دو تا گنجشک هم توی آن نگهداری می‌کردم! اولین اجرایم در 8 سالگی بود. در دورۀ دبیرستان به اردوی رامسر دعوت شدم و این، در روند پیشرفتم بسیار مؤثر بود.»


parviz-meshkatian-23


پرویز مشکاتیان، در سال های پیش از دوران دانشگاه، در نیشابور و نزد پدرش، موسیقی را آموخت،  پس از پایان دبیرستان، وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و به یادگیری موسیقی سنتی پرداخت.در آغاز ردیف میرزا عبدالله را نزد نورعلی خان برومند آموخت و هم زمان از دانش و تجربه استادان دیگری چون عبدالله دوامی، سعید هرمزی، یوسف فروتن و محمد تقی مسعودیه بهره برد و سرانجام در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران به کار تدریس مشغول شد.


در همین دوران بود که آهنگسازی را آغازکرد: «...آهنگسازی را زود شروع کردم، یعنی چیزی که در من-ناگزیر- اتفاق افتاد، نه این که تعمّداً بخواهم تصمیم بگیرم. از همان دورۀ دبیرستان، گهگاه یک چیزهایی می زدم و یک عدّه هم که احتمالاً تازگی هایی در آن می دیدند، آنها را می نوشتند یا روی نوار ضبط می کردند و سعی در گسترش آن داشتند. چیزهایی از همان موقع به وجود می آمد ولی هیچ وقت فکر نمی کردم که زمانی ارزش اجرا داشته باشند. وقتی که به مرکز حفظ و اشاعه رفتم و متعاقب آن در اولین اجرایی که در جشن هنر شیراز داشتم، حدود 15 دقیقه تک نوازی سنتور برای من منظور شده بود، فکر کردم چند قطعۀ جدید و متفاوت با آن چه که تا آن موقع ارائه شده بود، اجرا کنم. بعد، از طریق دوستانی که با هم کار می کردیم و بیشتر وقتمان با هم می گذشت- آقایان حسین علیزاده، داریوش طلایی، جلال ذوالفنون، رضا شفیعیان، داود گنجه ای، کیانی نژاد، ناصر فرهنگ فر و محمد مقدّسی  تشویق شدم که این کارها را ادامه دهم.»


images (1)


در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بود که مشکاتیان با حسین علیزاده و محمدرضا لطفی گروه عارف و شیدا را بنا گذاشتند:«این گروه از اوّل به نام عارف نبود. ما در مرکز حفظ و اشاعه، با نام «گروه مرکز حفظ و اشاعه...» برنامه اجرا می کردیم. هنرمندانی که از آنها یاد کردم، در آن جا بودند و با خوانندگان مرکز، آقای رضوی سروستانی و خانم پریسا، برنامه اجرا می کردیم. گروهی هم از رادیو آمده بودند، به سرپرستی محمدرضا لطفی، که متشکل بودند از کامکارها، افشارنیا و منتظمی. بعدها که برنامۀ «گلچین هفته» در رادیو هفت به همت سایه شروع شد، جمعه ها یک ساعت صبح و یک ساعت بعد از ظهر، موسیقی خاص کلاسیک ایرانی همراه با گفتار و اشعاری از شعرای خوب زبان فارسی پخش می شد. به دعوت آقای سایه، آقای علیزاده و آقای شکارچی و من به رادیو رفتیم. در آن جا «گروه شیدا» به سرپرستی آقای محمدرضا لطفی، «گروه سازهای ملّی» به سرپرستی استاد پایور، و «گروه سماعی» به سرپرستی آقای فریدون ناصری کار می کردند. ما چون با گروه شیدا مؤانست بیشتری داشتیم، سایه پیشنهاد کرد که در کنار آن گروه، گروه ما نیز به نام «گروه عارف» فعالیت کند. به این ترتیب گروه عارف با بافت جدید در سال 1356 تشکیل شد...»


همکاری مشکاتیان همچنان با رادیو ادامه داشت تا اینکه پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷به نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.سال۱۳۵۶مشکاتیان با حسین علیزاده و محمدرضا لطفی،گروه‌های شیدا و عارف را در یکدیگر ادغام کردند و گروه «چاووش» را به وجود آوردند اما پس از چهار سال، گروه با دشواری هایی مواجه شد و دوام نیاورد.


با وجود این، مشکاتیان از پای ننشست. به گروه عارف سر و سامانی داد و با خوانندگان بزرگی چون محمدرضا شجریان و شهرام ناظری همکاری خود را، آغاز کرد.


3


حاصل همکاری او با محمدرضا شجریان در فاصلۀ سال های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷ آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا، دستان، گنبد مینا و جان عشاق بود. مشکاتیان در همۀ این آثار، به عنوان آهنگ‌ساز و نوازندۀ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندۀ سه‌تار و در جان عشاق فقط در مقام آهنگ‌ساز) همکاری داشت.


او همچنین  با نوازندگانی چون حسین علیزاده،سرپرست گروه عارف و گروه شیدا و محمدرضا لطفی سرپرست گروه شیدادارد.


پس از قطع همکاری با محمدرضا شجریان، مشکاتیان با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد.


مشکاتیان 1


او در فستیوال جهانی موسیقی (روح زمین) که در کشور انگلستان برگزار می شد، شرکت کرد و مقام نخست را به دست آورد.


مشکاتیان از سال ۱۳۷۶ اجراهای صحنه‌ای و انتشار آلبوم را متوقف کرد و تا تابستان سال ۱۳۸۴ کنسرتی در کشور اجرا نکرد.


سکوت سرشار از ناگفته هاست


مشکاتیان، از آغاز چهل سالگی، سکوت پیشه کرد. او در گفتگو با  سهراب میرزا عابدینی دربارۀ این سکوت این طور می گوید: «نمی خواهم شاعرانه جواب بدهم و بگویم که «سکوت سرشار از ناگفته هاست» ولی اگر بخواهم صادقانه بگویم... فضا را قدری نامحرم می بینم. این یک مسئله احساسی است و ممکن هم هست هیچ دلیل منطقی نداشته باشد. البته من کارم را دارم انجام می دهم، اما چگونگی درآمدن و برآمدنش اصلا برایم مهم نیست... شاید به یک نتیجه هایی رسیدم. قبلا برایم خیلی مهم بود. الان برایم فقط مهم این است که کارم را انجام بدهم و حرف هایم را لااقل روی کاغذ بزنم.»


او در گفت و گویی دیگر دربارۀ کناره گیری خود از موسیقی می گوید: « نمي‌توانيم بگوييم كه به‌عنوان انسان‌هايی كه در جريان بوديم و همراهي كرديم و همراه و همگام مردم بوديم، بي‌تفاوت شديم. آثار ما در ابتدای انقلاب، زبان و ضربان دل مردم بود، براي آزادي‌خواهی، براي بهتر جستن يا بهتر بودن، نمونه اش رزم مشترك، ايران‌اي سراي اميد وغيره... ولي يك دفعه بي‌مهری آغاز شد و مسائلی رخ داد كه در كناره گيری ما بي‌تأثير نبود. ما در واقع ترجيح داديم كه در خانه بنشينيم و كارهاي تحقيقايی و نوشتاری خودمان را تا به‌آنجا كه به حيثيت و حريت و هويت مان لطمه نخورد، انجام دهيم.»


 آخرین یادگارها


مشکاتیان، کتاب‌های فراوانی به یادگار گذاشته است. از جمله این کتاب‌ها می‌توان به کتاب «بیست قطعه برای سنتور»، «گل آئین»، «گل آوا»، «مجموعه تصانیف»، «بیداد»، «لاله بهار» اشاره کرد.


از واپسین او آلبوم تکنوازی «تمنا» است که در سال ۱۳۸۴آن را نواخت و منتشر کرد.آذر ۱۳۸۶گروه عارف به سرپرستی پرویز مشکاتیان با خوانندگی حمیدرضا نوربخش کنسرتی در تهران برگزار کرد. همان سال بود که پس از حضور پرویز مشکاتیان در کنسرت محمدرضا شجریان، رابطۀ آن دو، مجدداً برقرار شد.


1484231_384909204978148_1545238301_n


در مراسم جشن خانه موسیقی در سال 1386، لوح تقدیری به پاس یک عمر فعالیت هنری پرویز مشکاتیان توسط محمدرضا شجریان به عنوان رئیس شورای عالی خانۀ موسیقی به او اهدا شد.


بیان روح کلمه در آهنگسازی


پرویز مشکاتیان،  در مصاحبه اش با آمن خادمی نیز  اعلام کرده بود که آنچه در آهنگسازی برایش مهم است، بیان روح کلمات است و برای بيان بهتر موسيقي ‌دست به هر کاری می زند: «من به ادبیات ایران خیلی علاقه مندم. بیان روح کلمه برای من خیلی مهم است. یعنی اگریک غزل با اینکه دارای انسجام روحی است را برای آهنگسازی انتخاب کنم، اگر ببینم که در بیت سوم با اولی فرق می کند، آنرا به بیان بهتر نزدیک می کنم. من خودم را در شعر رها می کنم. در آلبوم «قاصدک» و کارهایی که بر روی اشعار نیما شده، بیشتر به روح شعر فکر می کنم. من با شاملوی بزرگ موافقم که کلمات رنگ، بو و طعم دارند. بار ویژه دارند. سرد، گرم، بزدل، شجاع، ابله و فرزانه اند. بعد از اینکه خودم را در عالم شعر رها کردم؛ دیگر برایم ریتم و تسلسل گوشه و ردیف مهم نیست.»


268864_224059590961708_4407327_n


«من براي بيان بهتر موسيقي‌ام به هر كاري دست مي‌زنم. حتي اگر لازم باشد از 12 دستگاه و آواز موسيقي ايراني خارج شوم. شيوه بيان برايم مهم است، نه ريتم و دستگاه و غيره.... براي بيان يك كلمه اگر لازم باشد، ريتم را به هم مي‌ريزم.»


جاودانه شدن


سرانجام  پرویز مشکاتیان، ۲۹ شهریور سال 1388 دردر سن ۵۴ سالگی، بر اثر نارسایی قلبی،در تهران درگذشت.


38011_605


پیکر او در محوطه بیرونی باغ عطار و در جوار مقبره عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.


aramgah ostad meshkatian

کد خبر: 84012

وب گردی

وب گردی