بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است

شهید مطهری در مورد اینکه کدامین اقوام دارای حجاب بوده‌اند چنین بیان می‌کند: «در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته است و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت‌تر بوده است؛ اما در عرب جاهلیت حجاب وجود نداشته و به‌وسیله اسلام در عرب پیدا شده است.»

به گزارش ایسکانیوز و به نقل ازپایگاه خبری پلیس ،حجاب به‌معنای یک رفتار انسانی درطول تاریخ با فرازونشیب‌های فراوانی همراه و گرایش‌های مختلفی در هر دوره بر نوع حجاب افراد مؤثر بوده؛ اگرچه رسم حجاب در بین اقوام غیرعرب مانند ایران باستان، اروپا، قوم یهود و... مرسوم بوده است.

اسلام درجهت جلوگیری از افراط‌وتفریط‌هایی که درطول تاریخ در مورد حجاب به‌وجود آمده بود، به قانونمندکردن و تنظیم و تخفیف آن همت گماشته و آن را به‌صورت متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن ارائه کرده است.

معنای حجاب در لغت
حجاب در لغت به‌معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به‌معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که ازطریق پشت‌پرده واقع‌شدن صورت ‎گیرد. حجاب به‌معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دوبُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام‌بودن خودنمایی به نامحرم است و این دوبُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد؛ در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. به گفته مقام معظم رهبری «باید مسائل ارزشی اسلام در جامعه ما احیاء بشود؛ مثلا مسئله حجاب، یک مسئله ارزشی است. مسئله حجاب، مسئله‌ای است که اگرچه مقدمه‌ای است برای چیزهای بالاتر، اما خود یک مسئله ارزشی است.»(بیانات در دیدار اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان، 4/10/1370) اگر به‌معنای عام، هرنوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلا اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می‎تواند از لغزش‎ها و گناه‎های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری کند. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‎اند.

حجاب از دیدگاه بزرگان و مورخان
«حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین‌شدن کفه‌ آبرو و احترام او است؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به‌خاطر مسئله‌ حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمت‌های الهی است» (بیانات مقام معظم رهبری، 23/۰۲/1391) مورخان به‌ندرت از اقوامی بدوی یاد می‌کنند که زنان‌شان دارای حجاب مناسب نبوده یا به‌صورت برهنه در اجتماع ظاهر می‌شدند. تعداد این اقوام به‌قدری نادر است که در مقام مقایسه
- به قول اندیشمندان - قابل‌ذکر نیستند و شاید بتوان گفت وجود برخی موانع سبب جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و طبیعی آنان شده است یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است.

مهدی‌قلی ‌هدایت در کتاب خاطرات و فطرت زنانه پوشش در ملل مختلف می‌گوید: «اگر به لباس ملی کشورهای جهان بنگریم، به‌خوبی حجاب و پوشش زن را درمی‌یابیم. براون واشنایور نویسنده غربی، در کتابی به نام پوشاک اقوام مختلف، پوشاک اقوام گوناگون جهان از عهد باستان تا قرن بیستم را به‌صورت مصور ارائه کرده‌ است. نگاهی کوتاه به این کتاب، روشنگر این واقعیت است که در عهد باستان در میان یهودیان، مسیحیان، زرتشتی‌ها، یونانیان و اهالی روم، آلمان، خاور نزدیک و برخی مناطق دیگر پوشش زن به‌طور کامل رعایت می‌شده است؛ به‌گونه‌ای که زنان چین در معابر عمومی جز در پرده و ملحفه ظاهر نمی‌شدند و در خانه نیز دارای اندرونی و بیرونی بوده‌اند.»

حجاب و عفت
در اینجا باید به دو واژه‌ «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترکند، اشاره کرد. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است؛ ولی باتوجه به اینکه تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است، بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است؛ به‌این‌ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد و بالعکس هرچه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد، باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎شود. قرآن مجید به‌شکل ظریفی به این تأثیر و تأثر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می‎دهد که بدون قصد تبرج و خودنمایی، لباس‎های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند؛ ولی درنهایت می‎گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس‎هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.(نور، آیه60)

حجاب باطنی و درونی
برخی افراد برای ناکارآمد جلوه‌دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می‎دهند؛ اما باید گفت اساسا این حجاب ذهنی و عقیدتی، به‌منزله‎ سنگ بنای دیگر حجاب‎ها، ازجمله حجاب و پوشش ظاهری است که یکی از مهم‌ترین و اساسی‏ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می‌کند. البته همان‎گونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوما به‌معنای برخورداری از همه‌ مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل‌تصور نیست. نمی‎توان زن یا مردی را که عریان یا نیمه‌عریان در انظار عمومی ظاهر می‎شود، عفیف دانست.

رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است.»(بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه‌های استان یزد، 13/10/1386)

705

کد خبر: 840352

وب گردی

وب گردی