سبک زندگی مردم هر روز از شکل سنتی خود فاصله می گیرد و به سمت مدرنیسم و حتی پست مدرنیسم می رود. بصورتی که در گذشته حفظ و بقای خانواده ها با مداخله ومساعدت بزرگترهای فامیل عملی می شد و اگر مشکلاتی هم بود قبل از تبدیل شدن به بحران و از هم گسیختگی خانواده مهار می شد.

همین چند سال قبل بود که بزرگتر ها جایگاه احترام آمیزی داشتند و حرفشان شنیده می شد و در بسیاری موارد تجربیات آنان راهگشای تنش های خانوادگی بود که متاسفانه اکنون آن کارکرد و تاثیر مثبت را ندارد و جایگزینی نیز برای این مسئولیت بزرگترهای خانواده تعریف نشده است .

این تغییر وتحولات در شرایطی رخ داده که وقوع طلاق و جدایی ها به شدت رو به افزایش گذاشته است .اگر چه تحولات فرهنگی و تاثیر مدرنیسم بر عملکرد خانواده ها و انتقال فرهنگ غرب توسط رسانه ها می تواند ازجمله دلایل طلاق باشد اما متاسفانه ارزش ها و باورهای مردم مورد هجمه واقع شده است بطوریکه قبح طلاق از بین رفته است، در گذشته این پیامدهای فرهنگی بیشتر شامل خانواده های مرفه و متوسط به بالا می شد ولی اکنون عموم طبقات جامعه با این مباحث مواجه هستند ضمن آنکه بیکاری، فقر و مشکلات اقتصادی هم به شدت رفتار اجتماعی مردم را تحت تاثیر قرار داده است.

در شرایطی که نقش مصلحت اندیشانه بزرگتر ها کم رنگ شده است یک راهکار عملی و علمی برای جایگزین بزرگترها ، حضور مشاورین، روانشناسان و مددکاران اجتماعی است که باید به لحاظ کمی و کیفی افزایش یابد و دسترسی رایگان و بدون هزینه به آنان آسان شود و تبلیغ و اطلاع رسانی شود. متاسفانه تامین منبع مالی این اقدام مهم شاید توسط دولت میسر نباشد .

اگر چه تعداد مراکز مشاوره و مددکاری اجتماعی در سال های اخیر رو به افزایش گذاشته است اما طبقات پایین اجتماع قادر به پرداخت هزینه های آن نیستند.

همه این ها در شرایطی است که در کشور ما حدود 15000 موسسه خیریه خدمات اجتماعی به جامعه ارائه می دهند و اکثر موسسات خیریه همتشان را برای ساخت مسجد ومدرسه و درمانگاه قرار داده اند و جامعه هدفشان را ایتام، خانواده های بس سرپرست و نیازمند ،معلولان و سالمندان تشکیل می دهند. در حالی که نیاز امروز جامعه ما پیشگیری از وقوع طلاق و جدایی خانواده ها است که فقط با حضور مددکاران، روانشناسان و مشاوران قابل اصلاح است و چون اکثریت اقشار نیازمند جامعه قادر به پرداخت هزینه های این متخصصان نیستند و از اهمیت مراجعه به آنان اطلاع ندارند ،طلاق توسعه فراوانی یافته است بنابر این ضرورت دارد با هدایت رسانه های عمومی ودستگاه های متولی آسیب های اجتماعی، اهالی خیر و نیکوکار تشویق و هدایت شوند تا موسسات خیریه ای ایجاد شود که هدف آنها ارائه خدمات تخصصی باشد تا از بروز فزاینده طلاق و از هم گسیختگی خانواده ها پیشگیری به عمل آید که از مهمترین نیاز های کشور است.

بنابراین بعنوان یک کارشناس مسائل اجتماعی از همه متولیان ومسئولان و اهل خیر ونیکوکاری استدعا دارم به فکر حل ریشه ای معضل طلاق و ازهم گسیختگی خانواده ها باشند و یکی از راهکار های آسان وبدون هزینه تاسیس موسسات خیریه با ماموریت حفظ کیان خانواده ها است و اینجانب بدون هیچ انتظار و چشم‌داشتی آمادگی خود را برای کمک به چنین اقداماتی اعلام می کنم .

*کارشناس مسائل اجتماعی ومشاور موسسات خیریه و مدرس دانشگاه

700