صدای دست هایم را بشنوید/ من یک ناشنواهستم

دنیای ناشنوایان دنیای سکوت است، چشم‌هایی که با آن هم باید دید و هم شنید، دستانی که باید با آن هم کار کرد و هم حرف زد، دنیای سکوتی که از رضایت نیست، تقدیر است و سرنوشت، سرنوشتی که شاید بتوان آن را نوعی دیگر نوشت.

به گزارش خبرنگار ایسکانیوز بیش از نیم میلیارد ازجمعیت در دنیا به علت نارسایی های ذهنی ،جسمی و حسی، معلول به شمار می آیند.این نارسایی ها وبرخی موانع فیزیکی و اجتماعی آنها را معمولا از اجتماع دور نگه می دارد.

معلولان اغلب از اساسی ترین موقعیت های آموزشی محروم بوده و مشاغلی بی اهمیت با دستمزدی بسیار پائین به آنها محول می شود. نگرش اجتماعی نسبت این گروه آنها را از زندگی و روابت عادی اجتماعی به دور می داردیکی از این معلولیتها دنیای سکوت و خاموشی برای ناشنوایان و یا کم شنواها است برای ما که از نعمت شنوایی برخورداریم و هر لحظه که اراده کنیم میتوانیم خواسته هایمان را درقالب واژه و جمله به دیگران بگوییم بدون شک نمیتوانیم مشکلاتی که در دنیای سکوت فریاد میکشد را درک کنیم.

افت شنوایی تاثیر زیادی بر رفتارهای اجتماعی فرد می گذارد

هِلِن کِلِر، یکی از موفق ترین افراد استثنایی با وجود نابینایی و ناشنوایی است او در اهمیت حس شنوایی می گوید:«اگر این فرصت به من داده می شد که یکی از دو حس خود را بازیابم، ترجیح می دادم نابینا بمانم، ولی بشنوم»

اکثر مردم فکر می کنند که ناشنوایان باید فقط در مشاغل فنی و هنری فعالیت کنند و هیچگونه امکانی برای ناشنوایانی که علاقه یا استعداد در رشته های دیگر را دارند متصور نیست و این مسئله محدودیتی برای خیلی از استعدادهای موجود است

در حالیکه ناشنوایی ،آموختن را ناممکن نمی کند بلکه دشوار می سازد اگرچه ناشنوایی برقراری ارتباط شفاهی با دیگران را سخت می کند اما با بکارگیری از بعضی امکانات می توان این مشکل را تا حد زیادی حل کرد.

نام گذاری یک روز تحت عنوان روز جهانی ناشنوایان این حقیقت را به رخ ما می کشد که آنها نیازمند توجه بیشتری هستند.

باغبان گلهای خاموش

اکنون مشکل ناشنوایی با اهتمام مردانی چون جبار باغبان که یکی از خادمان پر تلاش فرهنگ ایران است آموزش شنیداری و دیداری به دستگاه آموزش کشور وارد شد و کودکان ناشنوا با آموزش های اولیه موفق شدند تا حدودی با جامعه و مردم ارتباط برقرار کنند و از دیگر تلاشگران در این حوزه می توان از خانم ایران بهادری(نویسنده)ذبیح بهروز (پژوهشگر)ثمینه باغچه بان(معلم و نویسنده)و محمود پاکزاد را نام برد.

نمک های روی زخم

به اعتقاد یک روانشناس یکی از موانع برقراری ارتباط ناشنوا با جامعه ،رفتارهای ترحم آمیز مردم است آنها نیاز به اعتماد و باور دارند نه ترحم که اینگونه رفتارها نه تنها کمکی به انها نمیکند بلکه شرایط افسردگی و گریز از اجتماع و منزوی شدن را برای آنها مهیا می کند.

سیمین فاضلی می گوید: ناشنوایان نیز مانند دیگر معلولان کشور برای یافتن شغل با مشکل رو به رو هستند در حالیکه آنها به دلیل اینکه صدای اطراف خود را نمی توانند بشنوند، از لحاظ کیفیت کاری از تمرکز بالایی برخوردار هستند.

وی تاکید می کند :عدم توانایی احقاق حقوق شهروندی ؛و امکانات شهری از قبیل مترو،اتوبوس، و...بخش دیگری از مشکلات آنهاست .

آنها حق دارند بدانند در اطراف شان چه میگذرد و از وقایع و اتفاقات آگاه شوند اما با چه امکاناتی؟جهان علم این حقیقت را پذیرفته و فهمیده است که ناشنوا باید تکلم بیاموزد و اشاره به هیچ عنوان کافی و رسا در گذران زندگی او نیست. زبان اشاره تنها به عنوان یکی از فاکتورهای ارتباطی بین خود ناشنوایان می تواند قابل قبول باشد.

بنا به نظریه جامعه شناسان و مردم شناسان انسان به چند جهت اشرف مخلوقات قرار گرفته است و توانسته است به این حد از پیشرفت و تمدن برسد که دیگر کرات را فتح کند ، بر بسیاری از ندانسته ها آگاهی یابد و اشرف مخلوقات شود.

ناشنوایان نیز همانند سایر اقشار مختلف مردم حق دارند از خدمات مختلف از جمله خدمات ارتباطی برخوردار شوند. آنان که می‌توانند سخن بگویند، سکوت را به رضایت تعبیر می‌کنند؛ اما سکوت گاهی اعتراض است و گاهی هم تقدیر که تقدیر را در دنیای ناشنوایان می‌توان دید.

خبرنگار:اکرم جدیدی ممتاز

705

کد خبر: 841232

وب گردی

وب گردی