محمد جواد جمالی دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در جریان بازدید خود از باشگاه دانشجویی ایران در گفت و گویی با خبرنگار پارلمانی ایسکانیوز به مسائل روز منطقه و سیاست داخلی جمهوری اسلامی ایران پرداخت که مشروح این گفت و گو به شرح ذیل است.
** با توجه به موقعیت حساس منطقه و بیان استقلال طلبی از سوی مسعود بارزانی برای اقلیم کردستان، نظر شما در خصوص این همه پرسی چیست؟
قدرتهای استعماری همواره به دنبال این موضوع بودهاند که با تکه تکه کردن کردن جغرافیایی کشورها و تضعیف قوای نظامی از طریق کاهش جمعیت بتوانند تهدید علیه رژیم صهیونیستی را به حداقل برسانند ضمن آنکه کلا و به خصوص در منطقه خاورمیانه برای آمریکا ثبات رژیم صهیونیستی و بقای این رژیم از اهمیت بالایی برخوردار است و اینها هر کاری میکنند تا اسرائیل پا بر جا بماند و تهدیدات هر چه میشود نسبت به اسرائیل کمتر شود و از این رو چه در ظاهر سازی و چه در تحرکات زیر پوستی و رخنه در برخی کشورها در صدد اضمحلال و فروپاشی دولت های قانونی بزرگ شده اند.
از سوی دیگر با مرور تاریخ می بینیم یکسری چالش ها در نظامات مانند سیستم فارک علیه کلمبیا حل شد، درگیریها در آفریقا در بسیاری از مسائل حل شد اما تنها جایی که چالش دارد و هر روز به این چالشها دامن زده میشود منطقه خاورمیانه است و اینجا بیشترین مکانی است که مسلمانان در این قاره وجود دارند ضمن آنکه در اینجا اماکن مقدسه ای مانند بیتالمقدس، عتبات عالیات، مکه مکرمه و... در منطقه خاور میانه قرار دارد ضمن آنکه اسراییل نیز در چنین جغرافیایی ریشه دوانده است.
گفتنی است بعد از یک واقعه بزرگ مانند جنگ جهانی این تقسیم شدن و کوچک شدن کشورها اتفاق افتاده و این یک امر یک روزه و تازه نیست بلکه دولت های غربی از همان ابتدا در صدد قدرتمند کردن خود از طریق تجزیه کشورهای مقتدر و با جمعیت بالا بودند به طوری که خانم "کاندولیزا رایس" وقتی که وزیر خارجه آمریکا بود با بروز جنگهای 33 روزه و 22 روزه که در لبنان شکل گرفت این امر را به مثابه یک درد زایمان تلقی کرد و عنوان کرده بود که ما میخواهیم خاورمیانه جدید ایجاد کنیم.
** مبنای تجزیه سازی هایی که غرب میخواهد اعمال کند بر چه اساس است؟
حتماً هدف خاورمیانه جدید ثبات رژیم صهیونیستی است؛ از سویی غرب در تفکر این است که به کشورهایی سلطه داشته باشد که از نظر قدرت سیاسی ضعیف باشند و از نظر مولفههای قدرت مرتبه پایین تری داشته باشند یعنی دارای جغرافیای بسته و از نظر جمعیتی و وسعت کم و کوچک باشند، مانند کشور بحرین که با کوچکترین کنشی موضع خودشان را تغییر میدهند.
وقتی کشورهایی با جمعیت 30 الی 40 میلیون در جهان وجود دارند و این کشورها از یک اقتصاد یک پارچه برخوردار باشند این امر یک خطر بالقوه است برای رژیم صهیونیستی تلقی می شود.
** آیا این کنش ها از سوی غرب در منطقه خطری را متوجه جمهوری اسلامی ایران خواهد کرد؟
بله؛ موضوع بعدی جمهوری اسلامی است چرا که غرب با حمایت زیر پوستی از همه پرسی اقلیم کردستان در تلاش است تا دوباره یک نیمچه اسرائیلی در مرزهای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند.
ونیز از سوی دیگر ما شاهد مخالفت آمریکا با این گزینه تجزیه اقلیم کردستان هستیم اما باید گفت که دو موضوع مطرح است:
1) عدم صداقت آمریکا
2) ناکید بر اتلاف زمان برای طراحی نقشه
باید تاکید کنم که آمریکا با سیاست های مرموز خود اعلام کرده است که با همه پرسی مخالف هستیم اما در واقع آنها تاکید شان بر زمان برگزاری همه پرسی در کردستان عراق است؛ چون نگران این هستند که با توجه به اینکه انتخابات دولت عراق نزدیک است این موضوع باعث تغییر دگرگونی در محاسبات آمریکا که چه تشخیصی به وجود میآید شوند ، از سوی دیگر این را باید بدانیم آنهایی که مخالف جدایی هستند با کسانی که مخالف زمان هستند متفاوت است .
** این تجزبه طلبی اقلیم کردستان از نظر سیاسی چه تاثیری خواهد داشت؟
ماهیت این موضوع بر این مبناست که اولاٌ آمریکا و اسرائیل به خواستههایشان در خصوص استثمار دولت های جدید میرسند،و ثانیاٌ همسایگان حتماً تحت تاثیر این اتفاق قرار خواهند گرفت و این امر در خصوص کردها که در منطقه در 5 کشور حضور دارند، عراق، ایران، ترکیه، سوریه و بخشی از ارمنستان شدت بیشتری گرفته است.
باید گفت که جمعیت کردها در ترکیه بیش از کشورهای دیگر است و این تعداد کرد به رقمی بالغ بر 25 میلیون نفر تخمین زده شده است.
نخستین هدف در این مرحله تحریک سایر کردها است که الان در خصوص کردهای سوریه این تحریک در حال انجام است و پایهریزی کردند، این سیاستهای استکبار بوده که از نظر جغرافیایی یک استخوان لای زخم بگذارند که همیشه درگیریهایی در این مناطق وجود داشته باشد.
مشکل بعدی تحریک سایر قومیتها در سایر کشورهاست که در اصل برنامه بعدی غرب در این مقطع زمانی خواهد بود آن هم ایجاد اختلاف قومیتی و مذهبی در بین مردم کشورها است ، که به نظر من بعد از این موضوع ماموریت سعودیها شروع میشود چرا که مسجل است که عربستان با پولهایی که دارند بر تحریک منطقه دامن می زنند و برای ایجاد نفاق مسیری را طراحی کنند که برخی بگویند ما کرد هستیم و یا ما مذهب مان شیعه، علوی و... است .
این جملاتی است که آقای "جو بایدن" معاون رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما اعلام کرد و گفته بود که ما مایلیم که 3 کشور کردی، سنی و شیعه در عراق تشکیل شود؛ در همین راستا قابل تحلیل است .
** بنابراین به نظر میرسد اینها به دنبال این نوع تجزیه طلبی و تفرقه میانه قومیتها و مذهبهای مختلف هستند
یقینا همین طور است؛ ضمن اینکه میتوان گفت که به وجود آوردن داعش برگرفته از همین تفکر است و همان طور که خانم کلینتون در کتاب خود عنوان کرده تاسیس گروههای تکفیری مانند داعش برای تقسیم این کشورهاست و کشورهایی که الان از این امر مانند عربستان حمایت می کنند و خوشحال هستند.
آمریکا هیچگاه با اصل این همهپرسی به شکل رسمی مخالفت نکرده و تنها بر سر زمان برگزاری آن اختلاف نظرهایی با سران اقلیم کردستان دارد، بنابراین به نظر میرسد با توجه به اینکه عمر داعش در عراق و سوریه رو به پایان است، کشورهای سلطهگر قصد دارند تا با ایجاد چالشی جدید در منطقه جایگاه رژیمصهیونیستی در منطقه را مستحکم کنند.
متاسفانه عربستان در خصوص اقلیم کردستان اعلام میکند که چه این کشور تشکیل بشود یا نشود رابطه خوبی با کردها خواهیم داشت که این امر از لحاظ زبان دیپلماسی حمایت از تجزیه، محسوب می شود،از سوی دیگر با کمی تامل باید بیان کرد که عربستان نیز یک کشور مستعمره و غلام حلقه به گوش غرب است و پس از گذشت زمان خود عربستان مطمئناً در معرض تجزیه خواهد بود چیزی که آمریکاییها برای آن در نظر گرفتند.
با تحلیل این مسائل پیش بینی می شود در آینده ای نچندان دور دوباره یک فتنه جدید در این خصوص در منطقه شکل خواهد گرفت.
** در حال حاضر شاهد آرایش های سیاسی امریکا علیه برجام هستیم،موضع ایران در این خصوص چگونه تعریف شده است؟
برجام از ابتدا نسخه شفابخش و نجات دهنده کشور ما از مشکلات نبود ضمن آنکه این توافق نامه موضوعی است که حاکمیت تصمیم گرفت تا این اتفاق به وقوع بپیوندد و در پس آن مجلس نهم و دهم آن را به تصویب برساند.
مقام معظم رهبری هم با شروط 9 گانهای که داشته اند مفاد این سند را تایید کردند اما همان موقع گفتند که من خوش بین به این معاهده نیستم و ما دیدیم و در عمل هم مشخص شد که ایشان درست میگفتند، اما من فکر میکنم هر چه جلوتر رفتیم مقداری واقع بینانهتر در مورد برجام صحبت میشود اما متاسفانه برجام در برخی محافل سیاسی به دستمایه ای برای تخریب جناح های سیاسی مبدل شده که این باب تضعیف و تفرقه را در جریانات سیاسی دامن می زند.
این را باید گفت که بر سر تنظیم سند و تایید 5+1 ممکن بود کسانی در ابتدای برجام موافق و یا مخالف باشند اما با اجرایی شدن برجام این به عنوان سند ملی تثبیت شد و باید به این امر واقع بینانه نگریست و دید که این معاهده تا چه میزان توانسته اهداف جمهوری اسلامی ایران را محقق کند ضمن اینکه ما موکدا و در تمام مقاطع گفته بودیم که امریکا یک شیطان بزرگ است و ما هیچ گاه دشمنی او را با کشورمان فراموش نخواهیم کرد بطوریکه در صحبت دیگری خود آقای عراقچی نیز اعلام کرد با برجام چیزی از دشمنیهای آمریکا نسبت به ما کاهش پیدا نمیکند ضمن آنکه ما صرفا در مورد مسائل هستهای با آمریکا صحبت کردیم.
** پافشاری ترامپ در مورد برجام چه معنی می دهد؟
دو موضوع در این خصوص قابل تامل است.نخست اینکه بعد از امضای برجام ایران در برخی از زمینهها چون کشتیرانی، فروش نفت، حرکت نفتکشها به سمت بنادر و تا حدودی همکاریهای علمی و هستهای توفیقاتی به دست آورد و این امر همکاری های اقتصادی دنیا با ایران را دو چندان کرد و امریکا چون هیچ سودی از این امر نمیبرد در صدد بر امد تا برنامه های تحریمی دیگری علیه ایران اتخاذ کند تا ما نتوانیم از نتایج برجام بهرهمند شویم.
موضوع بعدی این است که آقای ترامپ از دوران تبلیغات ریاست جمهوری خود گفت من این سند را پاره میکنم، آن حرف حرفی ناشایسته و غیردیپلماتیک است چرا که ما را یاد سرهنگ قذافی انداخت که قطعنامه شورای امنیت را پاره و آن را به سمت رئیس جلسه پرت کرد و این حرکات تنها حالت شوی و نمایشی دارد و به نظر میرسد که مشاورین ایشان به او گفتند این حرف ها را نزند بلکه از موضع دیگری وارد شود تا جایی که برجام را اجرا نکن و فشارها را ادامه بده تا تبعات منفی لغو شدن برجام بر دوش ایران بیافتد.
وقتی بتوان مسایل موجود را موشکافی کرد خواهیم دید که آمریکاییها مدام بازی میکنند تا به ایران فشار بیاورند،اگر ما بر روی پای خود نه ایستیم سیستمهای سیاسی دنیا میتوانند با ما بازی کنند و براین اساس مقام معظم رهبری فرمودهاند در کنار داشتن اقتصاد درونزا، بروننگر هم باشیم لذا زمانی که بخواهیم به صورت پیوسته متکی به خارج از کشور باشیم این مسائل پیش میآید.
** آینده نگری شما از برجام چیست؟
ما آمریکا را دشمن خود میدانیم و آن هم ما را دشمن خود میداند بنابراین آنها تمام تلاش شان را به کار می گیرند و از تمام زوایایی که میتوانند سوءاستفاده می کنند تا جمهوری اسلامی ایران را از مواهب مثبت برجام محروم کند پس در این جا تنها مولفه برای پیروز شدن وحدت ملی است چرا که چه در دولت قبلی آمریکا و چه دولت جدید شاهد بودیم که علیه ایران مواضع یکسانی دارند و این بدین معنی است که هیچگاه سیاست های غرب علیه ایران تغییر نمی کند و تنها همچنان بر دشمنی خود با ایران پافشاری دارند.
من فکر میکنم اینجا دیگر نباید بنا به موافق و مخالف اولیه برجام مطرح باشد بلکه باید حالت فعلی را بسنجیم و یک صدا داشته باشیم و از یک جهت در پیش برد اهداف نظام جمهوری اسلامی راهبردهای مشخص را تعیین کنیم.
** توصیف تان از این راهبردها چیست؟
برجام موضوعی نیست که فقط مربوط به امروز باشد، ما باید با در نظر گرفتن سالهای آینده مواضع خود را مشخص کنیم.راهبردی را باید مشخص کنیم و آنکه ببینیم آمریکا به همین شکل میخواهد ادامه دهد یا میخواهد آن را لغو کند و نیز اروپا در این خصوص چه موضعی خواهد داشت؟ از سویی دیگر مواضعی که در این چند سال از سوی اروپا شاهد بودیم این بود که اروپا تنها برای ابراز وجود خود در مقام موضع گیری اظهار نظر می کند.
نکته دیگر این است که با توجه به تصویب طرح مقابله با اقدامات خصمانه و ماجراجویانه امریکا در مجلس شورای اسلامی و اجرایی شدن آن باید گفت که خوشبتانه موارد و مفاد خوبی در این سند تبیین شده است اما وجود چنین سندی لازم است اما کافی نیست.
برجام قرار بود به رفع برخی از تحریمهاکمک کند، قرار بود تا بستر های سرمایهگذاری در بخش های مختلف هموار شود اما در دو سال گذشته با این مواضعی که غرب علیه ایران همچنان بر آن پافشاری می کند باید گفت امریکا دچار سوءتفاهم شده که نکند ما از موضع ضعف این کار را انجام میدهیم بنابراین باید آپشنهای مختلف آماده شود ضمن آنکه روش تقابلی ما ثابت نیست و با توجه به مواضع طرف مقابل و اقدامات آن شدیدتر هم خواهد شد.
گفت و گو و تنظیم : علی درخشان