تهران- ایسکانیوز: سال 59 بود که در روزهای بی سرگرمی تلوزیون، موش های مرضیه برومند به دنیا آمدند تا بخش زیادی از خاطرات متولدین دهه 60 را با خود همراه کنند. زمان زیادی طول نکشید که همراه موشها، به دنیایی که رنگی از کودکی نداشت شادی و هیجان دوید.


موشهای سال 59 آمده بودند تا صفحه سیاه و سفید تلوزیون را رنگی و بچه ها را برای بازگشت به کودکی ای که به شدت کمرنگ شده بود دعوت کنند. در سال هایی که بچه موش های برومند به مدرسه میرفتند شکستن ساختار جدی تلوزیون، انقلابی بود که تیم کارگردانی محمدعلی طالبی با هنرمندانه ترین سبک ممکن موفق به انجام آن شد.


ایرج طهماسب، حمید جبلی، فریبا جدی‌کار، عادل بزدوده، حسن حسن‌دوست و بسیاری دیگر، به کپل، سرمایی و نارنجی جان دادند. با تکیه بر توانایی جوانانی که امروز پیشکسوتان سینمای کودک هستند، مرضیه برومند شهر موشهای 1 را به اکران رساند.‌ فروش 11 میلیونی فیلم در سال 64 نشان میدهد کمتر کسی در کشور برای تماشای شیطنت و شادی موش ها به سالن سینما نرفته است. بزرگنمایی نیست اگر بگوییم این رکورد شکنی بی سابقه مبدا آشتی مخاطب عام با سینمای پس از انقلاب بود.


در دیماه سال 91 زمزمه هایی از آغاز پیش تولید قسمت دوم این فیلم سینمایی شنیده شد. برومند این بار با 2500 نفر شهر موشها را ساخت. حدود 20 نفر از صداپیشگان برای تست صدا در دفتر برومند حاضر شدند. دختر آزاده پور مختار، محبوب ترین شخصیت شهر موشها2 را صدا پیشگی کرده است. کپلک پسر بامزه کپل و نارنجی است. الکا هدایت با راهنمایی مادرش که سرپرست گویندگان پروژه بود به بهترین شکل ممکن از عهده صداپیشگی برای جانشین کپل محبوب برآمده است.


شهریور 93 موش های دوست داشتنی مدرسه به شهر بازگشتند تا شهر موشهای 2 در دو روز اول اکران رکورد فروش را از آن خود کنند. این بار خبری از مدرسه ساده موشها نیست. همه چیز لوکس و براق است. پر از زرق و برق. درست مثل شهر ما. حتی بر در و دیوار شهر زیبای موش ها تبلیغات اسپانسرهای فیلم دیده میشود. زمان در شهر موشها متوقف نشده است و موشها با مخاطبانشان بزرگ شده اند. با مخاطبانشان جنگیده اند و حالا به دنیای آرام خود خو کرده اند و دیگر توان جنگ و تلاش ندارند. طنازی قصه بر عهده موش های کوچک گذاشته شده است. قهرمان ها هم نسل بعدی شهر موشها هستند. موشهای شیرین و کوچکی که با جهان بینی تازه ای به دوست و دشمن را نگاه میکنند. شهر موشهای 2 شهر موشهای جوان است. با همان شجاعت پدرها و مادرها و همان میزان صمیمیت. موشهای جوانی که نگاه عاقلانه تر و هوشمندانه تری به طبیعت دارند.


سناریوی شهر موشهای 2 کپی گرد و خاک گرفته شده ای از کار قبلی است. دشمن ها، فضای ترسناک، هیجان ها، ترانه ها، علاقه مندی ها و حتی شخصیت پردازی ها در قالب همان مسئله سی سال قبل طرح میشوند. از این رو میتوان به کاهش خلاقیت در اثر دوم اشکالاتی وارد کرد اما تفاوت های کمی که در مفهوم داستان وجود دارد در کنار دگرگونی قابل توجه و قبول فرم میتواند تماشاگر را از تماشای یک فیلم جدید راضی نگه دارد.


محسن شاه ابراهیمی شهرساز موشهاست. دکور زیبا و خیره کننده این فیلم مدیون هنرمندی اوست. موشها در شهری که دکوراتور صحنه های سخت و تمام نشدنی ساخته است به مدرسه میروند. قصه موشها این بار در فضایی گسترده روایت میشود. انگار گروه دوست داشتند موشها هرکجا که میخواهند آزادانه حرکت کنند. این را میشود از رقص کپلک با پدر کپل و عمو دم درازش فهمید. سکانسی که با توانایی پیمان فاضلی به یکی از جذابترین سکانس های فیلم تبدیل شد. شهر موشها صحنه های به یاد ماندنی و تاثیر گذار کم ندارد. در کنار وحشت کودکانه ای که در برخی صحنه های داستان وجود دارد، تماشاگران سالن های سینما بارها و بارها هم آواز با موشهای محبوب برومند، آواز میخوانند و دست میزنند.


شهرموشهای 2 یک اثر موفق کودک به شمار میرود. در مقایسه با محصولات سینمایی و تلوزیونی دیگر در این حوزه، میتوان این فیلم را با تمام نقاط و قوت و ضعف محصولی قوی و منحصر به فرد شناخت. اشراف منیژه حکمت به مقوله مخاطب کودک و نیازهای او، خروجی قابل قبولی برای فرزندان کودکان دهه 60 ای تدارک دیده است.


شاید سبک زندگی در شهر موشها، سبک زندگی همه مردم جامعه ما نباشد. از این حیث به میزان بیش از اندازه غرب گرایی در فیلم انتقاد شده است. عده ای مختلط بودن مدرسه موشها را دلیلی بر اشاعه فرهنگ غربی میدانند و عده ای دیگر نگران حجاب موشوند های خانم شهر موشها هستند! با این همه در چشم های کودکانی که به تماشای فیلم نشسته اند توجه به هیچ کدام از این تفکرات وسواس گونه دیده نمیشود.


در روزهای آخرین ماه تابستان، اتفاقی به نام شهر موشها در 30 سینمای تهران و 55 سینمای شهرستان ها افتاد. اتفاقی خوشایند که صف های تشکیل شده در برابر گیشه های فروش بلیط را طولانی تر کرده است.


حتی اگر از رنگ پاشیدن به خاطرات دهه 60 بگذریم، شاید بتوانیم بخاطر اکران شهرموشهای 2 در سال 93 به سازندگان آن دستمریزاد بگوییم. اگر دور از ذره بین گذاری های سختگیرانه، به این نکته توجه کنیم که شاید رسالت یک هنرمند تنها در ایجاد پل پیوند میان نسل ها باشد. شهر موشها میراث شادی و خاطره های ماست برای کودکان نسلی که در عرصه سینما آثار کودکانه و خاطره سازی برای تماشا کردن ندارند.


بدون اینکه کسی دلیل روشنی از این موضوع بداند، همه میدانیم که آثار کودکانه سینمای ما محکوم به بلوغ فکری اند. شهر موشها درست همانند سالها قبل، کودکی محض را با تمام ابعاد روحی یک خردسال در قالب فرزندان شخصیت های اصلی به تصویر میکشد. در کنار این تصویر سازی، نقاط ضعف بزرگترهایی که سالهای قبل مخاطب موشوندهای مسن تر بودند، به نمایش در می آید. تا پدر و مادرها در کنار فرزندانشان از تماشای یک اثر کودکانه لذت ببرند.


یاداشت :ستاره بلادی

کد خبر: 85361

وب گردی

وب گردی