به گزارش ایسکانیوز به نقل از مجله همشهری محله منطقه 17، آرتین پسربچهایریز و شیرین است، از آن بچههایی که اگر زبان هم نریزند باز به دل مینشینند. زبان ریختن آرتین با همه همسالانش فرق میکند. او زیاد در جمع صحبت نمیکند، اما کافی است در محفل شعر و ادبی قرار بگیرد تا با لحن کودکانهاش غزل و مثنوی و قصیدههای حافظ و سعدی و مولانا را آنقدر زیبا بخواند که لطافت آثار بزرگان شعر و ادب پارسی دوچندان شود.
«آرتین نورنصریان» کودک خردسالی است که با حضور موفق در مشاعرههای رادیویی و برنامههای فرهنگی، ادبی مختلف مورد توجه و تحسین کارشناسان ادبی قرار گرفته است. گزارش زیر درباره آرتین و استعداد خاص اوست که با تلاش و همت مادرش به شکوفایی رسیده است.
پدربزرگ کشاورز نقال
خانم هاجر اصغری مادر آرتین نورنصریان است. او شیفته شعر و غزلهای پارسی است. پدربزرگ بانو اصغری پیرمردی کشاورز بود که سینهای لبریز از اشعار و حکایتهای حماسی داشت. او هر غروب وقتی خسته از کاشت و درو محصولات کشاورزی به خانه برمیگشت، نوهها را دور خودش جمع میکرد تا برایشان افسانههای زال و سیمرغ و رستم و سهراب را تعریف کند. گاهی روایتهای پیرمرد، جوانان خانواده را سر شوق میآورد و تا پاسی از شب به مشاعره و خواندن ادبیات آذری و فارسی مشغول میشدند. بانو اصغری در این شعر و غزلخوانی خواهر و برادرها فقط شنونده و تماشاچی بود و حسرت میخورد که نمیتواند همپا و رقیب آنها باشد. اشعار حماسی که پدربزرگ به زبان آذری میخواند شیرینترین حکایتهایی بود که نوه خردسالش شنیده بود. نوه پیرمرد مراغهای وقتی به دبستان پا گذاشت، در میان مطالب جورواجور کتابهای درسی با ولع به دنبال اشعاری میگشت که ذوق و قریحه ادبیاش را سیراب کند. او وقتی دوران راهنمایی را شروع کرد در کتابخانه کوچک مدرسه و لابهلای کتابهای شعر، لحظاتی شیرین و رؤیایی میگذراند. بانو اصغری در دوران کوتاه تحصیلش بسیاری از آثار منظوم نظامی، مولانا، سعدی و حافظ را به گنجینه اشعاری که در ذهن داشت، افزود. او پس از ازدواج و تشکیل خانواده همراه همسرش به تهران آمد و در محله وصفنارد ساکن شد.
نخستین بیتی که خواند
در روزهای دلتنگی و دوری از شهر و دیار کودکی، اشعار و غزلیات لسانالغیب شیرازی، زمزمه بانوی جوان مراغهای بود. کمکم شعرخوانی عادت و مایه آرامشش شد و وقتی دوران انتظار برای تولد آرتین کوچک را میگذراند، به محض اینکه فرصت و وقت فراغتی به دست میآورد به حفظ آثار شاعران جدید و قدیم مشغول میشد. لالایی دوران نوزادی آرتین، اشعار سنگین و پرمفهوم حماسی و عرفانی بود که با حال و هوای معمول شعرخوانی مادران کنار گهواره کودکانشان تفاوت بسیاری داشت. آرتین به شنیدن این ابیات عادت کرده بود و شبها تا غزل و قصیدهای بلند را از زبان مادر نمیشنید به خواب نمیرفت. آرتین خیلی زود زبان باز کرد و کلمات و جملات ساده را به آسانی ادا میکرد.
کودک شیرینزبان خانواده نورنصریان وقتی به 2 سالگی رسید از همسالانش شیواتر صحبت میکرد. روزی مادر در حال زمزمه نخستین مصرع دیوان حافظ بود که آرتین 2 ساله با همان لحن کودکانهاش شروع به همراهی او کرد: «الا یا ایها الساقی...» این اتفاق شور و شادی بیاندازهای در پدر و مادر آرتین کوچک به وجود آورد و سبب شد که مادر تصمیم بگیرد حفظ اشعار فارسی را به فرزندش آموزش دهد. پس از آن مادر ابیاتی را که در خلوت ذهنش زمزمه میکرد بارها با صبر و حوصله برای آرتین میخواند تا آنها را به خاطر بسپارد. این تمرین سخت گاهی برای آرتین دلچسب و سرگرمکننده و گاهی خستهکننده بود.
شرکت در برنامههای ادبی بزرگسالان
مادر وقتی از برگزاری جلسات مشاعره در سرای محله یافتآباد باخبر شد، تصمیم گرفت همراه پسرش در این جلسات شرکت کند. عضویت آرتین نورنصریان در خانه شعر و ادبیات سرای محله یافتآباد سبب تشویق و دیده شدن توانمندی او شد. آرتین همراه حیدری که مسئولیت خانه شعر و سرپرستی گروه مشاعره حافظان ادب پارسی را برعهده داشت، با شرکت در مشاعرههای مختلف و رقابت با نوجوانان و بزرگسالان در شعرخوانی تسلط و توانایی بیشتری به دست آورد و با رغبت و اشتیاق به تمرین میپرداخت. کودک 4 ساله ساکن محله سجاد، اکنون روزانه 3 ساعت همراه مادرش به تمرین و حفظ شعر میپردازد. او در طول یک سال عضویتش در خانه شعر یافتآباد در برنامههای مشاعره رادیویی، مشاعره تخصصی رضوی، شعرخوانی ویژه ولادت مولا علی(ع)، برنامههای فرهنگی و مناسبتی فرهنگسراهای بهمن و بهاران و دهها برنامه وزین ادبی دیگر شرکت و جوایز و تقدیرنامههای متعددی کسب کرده است. آرتین کتاب و مطالعه را دوست دارد و لحظهشماری میکند که زودتر به مدرسه برود تا بتواند دیوان اشعار را بخواند.
800بیت تعداد ابیاتی است که آرتین نورنصریان به خاطر سپرده است.
200بیت از شعرهایی که آرتین به خاطر سپرده، اشعار عاشورایی است.
مسئول خانه شعر و ادبیات سرای محله یافتآباد:
آرتین پدیده مشاعره است
«داود حیدری» مربی «آرتین نورنصریان» است و به هر محفل و برنامه ادبی دعوت میشود، شاگرد خردسال و دوستداشتنیاش را همراه خود میبرد. حیدری، دبیر ادبیات فارسی و مسئول خانه شعر و ادبیات سرای محله یافتآباد است. او پس از عضویت آرتین در خانه شعر، در هر جلسه مشاعره و تمرین شعرخوانی اعضا شاگرد کوچکش را هم بهصورت جدی شرکت میدهد تا با بروز توانایی خود به ادامه مسیر تشویق شود. حیدری میگوید: «آرتین نورنصریان از پدیدههای مشاعره است و در آینده شاهد پیشرفت و شکوفایی بیشتر او خواهیم بود. این کودک 4 ساله با وزن و آهنگ ادبیات منظوم آشناست و با وجود سن اندکش از دایره لغات و واژگان وسیعی برخوردار است. این ویژگیها، مقدمه شعرسرایی است و سبب میشود که آرتین در بزرگسالی توانایی شعر گفتن را هم به دست آورد.» سرپرست گروه شعر و مشاعره حافظان ادب پارسی درباره پیشرفت آرتین در طول عضویتش در خانه ادبیات میگوید: «آرتین در کارگاههای آموزشی با دقت زیادی به خوانش اشعار گوش میکند و سرعت یادگیری خوبی دارد. او با شرکت در جلسات مشاعره و مسابقات رسمی مختلف، شیوه شعرخوانی را به خوبی آموخته است.»
نویسنده: مهدی حبیبی
704