به گزارش ایسکانیوز ماجرا از ناپدید شدن مشکوک ابوالفضل ١١ساله در محله انبار نفت تهران شروع شد. روز جمعه، هفدهم شهریورماه امسال بود که این پسربچه از خانه خارج شد و به فضای سبز نزدیک خانه‌اش در خیابان زربافیان رفت. می‌خواست مثل هر روز چند ساعتی را آن‌جا بازی کند، اما دیگر به خانه‌اش برنگشت. به گفته شاهدان و اهالی محل او تا ساعت ٨ شب با بچه‌ها مشغول بازی بود، اما بعد از آن کسی او را ندید.

دیگر خبری از ابوالفضل نشد و او ناپدید شد. با ناپدید شدن این پسربچه، پدر و مادربزرگش و اهالی محل برای پیدا کردن او همه جا را جست‌وجو کردند. حتی یک کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرام با نام این کودک راه‌اندازی کردند تا شاید از این طریق از او ردی پیدا شود. همزمان این پرونده در شعبه نهم دادسرای جنایی نیز به جریان افتاد.

بازپرس سهرابی دستور پیگیری و بررسی‌های بیشتر درباره این پرونده فقدانی را به ماموران اداره یازدهم آگاهی اعلام کرد. در ادامه تحقیقات، پلیس به جوان ٢٢ساله‌ای به نام علی مشکوک شد و او را بازداشت کرد.

علی با ابوالفضل بچه‌محل بودند و خانه‌اش در نزدیکی خانه آنها بود. متهم در بازجویی‌ها اظهارات ضدونقیضی را مطرح کرد. با این حال آثار چاقو روی دست‌های پسر ٢٢ساله مشهود بود، اما متهم مدعی شد که آثار روی دست به‌واسطه خرد کردن گوشت به وجود آمده است، اما ادعای او برای ماموران تیم تحقیق قانع‌کننده نبود و به همین دلیل بازجویی‌ها از متهم ادامه پیدا کرد تا این‌که درنهایت متهم دستگیرشده، به قتل این پسربچه و انتقال جسد او به کمک برادرش به بیابان‌های جنوب تهران اعتراف کرد.

محل اصلی رهاکردن جسد کودک ٥٥ کیلومتری جاده تهران به قم بود. بنابراین اکیپی از کارآگاهان بلافاصله راهی محل شد و جسد ابوالفضل را کشف کرد. همچنین در بررسی‌های بعدی مشخص شد که متهم بیش از ٥٠ ضربه چاقو به پسر ١١ساله زده است. فقط ٢٥ ضربه آن به سر و صورت و داخل چشم‌های وی بوده است. پزشکی قانونی هم علت فوت را ضربات متعدد چاقو اعلام کرد. براساس اعترافات متهم، وی در کودکی در پارک رازی مورد تعرض قرار گرفت و عنوان کرد که عقده‌ای در وی ایجاد شده بود و به همین دلیل این پسر ١١ ساله را به بهانه دیدن کبوتر به خانه‌اش کشاند.
پسر جوان در تحقیقات انگیزه‌اش از جنایت را این‌طور بیان کرد: «در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودم. برای همین عقده درونی داشتم. آن حادثه مرتب در ذهنم بود. چون ابوالفضل مرا به یاد دوران کودکی‌ام می‌انداخت و تصور می‌کردم ممکن است او هم قربانی این جنایت سیاه شود، به همین دلیل به بهانه دیدن کبوتر او را به خانه کشاندم و با ضربات متعدد چاقو به قتل رساندم و جسدش را در جاده قم - تهران رها کردم.»

با اعتراف متهم، وی صحنه قتل را بازسازی کرد. در ادامه تحقیقات به دستور بازپرس دشتبان از شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران، متهم برای بررسی صحت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد. کارشناسان پزشکی قانونی نیز با انجام آزمایش، صحت روحی و روانی متهم را تایید کردند، اما پسر جوان به این نظریه اعتراض کرد، بنابراین او به کمیسیون سه‌نفره پزشکی قانونی معرفی شد که با انجام معاینات صورت‌گرفته، کمیسیون سه‌نفره پزشکی قانونی نیز صحت روانی متهم را تایید کردند.

شهروند

700