جاماندههای قافله عشق. جاماندههای مسیر نور. دلهایی که هرکدام داغی داشتند به وسعت زمان. عشق تنها سه حرف ساده نیست. عشق یعنی پای پیاده بهسوی بهشت.
پیادهروی مشهد، شاید مثل مسیر نجف تا کربلا آنچنان معروف نباشد.؛ اما حال و هوایی دارد که چیزی کمتر از مسیر کربلا ندارد. هر دو به یکجا ختم میشود. هر دو مسیر بهشت هستند از دل جادههای خاکی و گاه با خطرات فراوان و این را من بهعنوان یک نویسنده نمیگویم. این را جوان عاشقی میگوید که از کربلا جامانده. آنهم با کلمات نه. با زخمهایی که از خارهای جاده روی پاهایش بهجامانده میگوید. این عشق را پیرزن روستایی با پرچم کوچک یا علیابنموسیالرضا که مشخصا با ترکه خشکیده از درخت کنار جاده ساخته، تفسیر میکند. وقتی قریب به 1000 دانشجوی جوان از سرتاسر ایران در قدمگاه دور هم جمع میشوند، آیا دلیلی جز عشق برای آن مییابیم؟ هیچکدام حتی برای یکبار هم همدیگر را ندیدهاند. حتی گاه زبان و فرهنگ یک دیگر را متوجه نمیشوند. اما وقتی علم و پرچمی بلند شد، وقتی گفتند جاماندهها اینجا جایی است برای درددل کردن. هم ره ما جز خیال کاکل و زلف تونیست* خود پریشانیم و با جمعی پریشان میرویم. با داغی که در دل داشتند، دور آن گرد آمدند. حلقه عاشقان رضا بود که گردهم راه افتادند. با گویشها و فرهنگهای گوناگون.
ابتدای مسیر از قدمگاه حضرت عشق بود. جایی که صدها هزار دلداده پروانهوار دور نور الهی روی زمین میچرخیدند. جوانی چرتکه به دست محاسبه میکرد چند روز را باید طی کند تا این جاده به آخر برسد. دوستش با خندهای ملیح گفت چه میکنی؟ عشق را چرتکه میاندازی؟ عشق مگر با ارقام قابل توصیف است، قدمبهقدم و با هر نفس ذکر موسیالرضا داشتند. وقتی از آنها میپرسیدند چه چیز شما را اینجا کشیده است، در پاسخ فقط با نگاه خیره با جاده سری تکان میدادند و به راه خود ادامه میدادند. گویی پاسخ را در مسیر باید جستوجو کرد. باید از مسیر پرسید باید از جاده پرسید. باید از خاک و خار و سنگ پرسید. عشق مقدس است و عاشق اهل خیانت نیست. عاشق اگر میگوید یا لیتنا کنا معک لاف عاشقی نمیزند. اگر به کربلا نرسید اینجا تمام دلتنگیهایش را برای آقایی میبرد که وجودش از آن اوست.
پیاده در مقابل دیدگان همه عاقلان که به دنبال دلیل میگردند. عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است/ عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما. دو روز پیادهروی و طی بیشتر از 80 کیلومتر سرانجام جلوه از روی یار نمایان میشود. شوق دیدن جنب و جوشی برپا میکند بین عاشقان. روی تپه سلام غوغایی بهپا میکنند. سیل اشکهاست که مرهم آتش جانشان میشود. مرهم دلهای سوختهای که آتش هجران را سرانجام خاموش میکند. هر کسی جایی میایستد. نوای السلامعلیک یا علیابنموسیالرضا آغاز حرفهایی میشود از جنس دلتنگی؛ دلتنگیهایی که اگر میهمان آقا نمیشدند شاید بغض میشد که همیشه در سینه میماند. اما چشمان خیس یک معنی دارد؛ که دیگر خبری از دل تنگ نیست. و بعض در گلو نیست. هرچه هست الان یک گفتوگوی عاشقانه است.
سرانجام 1000 دانشجوی عاشق جامانده با چشمانی خیس، با پاهایی خسته و دلهایی که همه با سختی راه جلا داده شده است از ورودیهای شهر به سمت قبله عشق راهی میشوند. رسیدن به چیزی که به سختی بهدنبالش بودهای بسیار سخت است. جوان دانشجوی سادهای این را درک کرده بود. زمانی که میخواست وداع کند در دل حسرت داشت. بیرحمترین آفریده خدا را زمان میدانست که نمیتواند کاری کند تا از حرکت باز ایستاند. حتی اگر روزها خیره میماند بازهم زمان به حرکت بیرحمانه خود ادامه میداد. کار را به جایی میرساند که جوان دوست داشت با دست عقربههای ساعت را نگه دارداما نمیشد حالا باید بعد از کلی درددل، وداع میکرد و این جانسوزتر از دلتنگیهای اول مسیر بود «چون گل ز سادهلوحی در خواب ناز بودیم/ اشک وداع شبنم بیدار کرد ما را.»
مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با «فرهیختگان» تاکید کرد
تلاش برای حاکمیت تفکر اهلبیت در دانشگاه
مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی درباره کاروان هزارنفری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی که با پای پیاده به مشهد رسید، گفت: «دانشگاه آزاد اسلامی برای اولینبار تصمیم گرفت در امتداد پیادهروی زائران امامحسین(ع) که از نجف و کربلا هر سال برگزار میشود و تبدیل به یک حماسه بزرگ اسلامی شده است، این بار در راهپیمایی به سمت حرم مطهر امام رضا(ع) شرکت کند.»
رضا نصیری در گفتوگو با «فرهیختگان» ادامه داد: «دانشگاه آزاد اسلامی تصمیم گرفت امسال با مشارکت دانشجویان از سراسر استانها، به ظرفیت هزارنفر از دانشجویان پسر مسافت بین قدمگاه امامرضا(ع) در نیشابور تا مشهد مقدس را بهصورت پیادهروی طی کند.»
او با بیان اینکه در این مسیر دانشجویان به ذکر و تلاوت قرآن و تفکر در رابطه با فعالیتهای فرهنگی پرداختند، ادامه داد: «دانشجویان در این مسیر به چند برنامه محتوایی و معنوی شامل سخنرانی آقای ماندگاری و مداحی مداحان اهلبیت پرداختند و در همین مسیر دکتر فرهاد رهبر به جمع شاگردان و فرزندان معنوی خود پیوسته و بخشی از راه را بهصورت پیاده همراه با دانشجویان به سمت مشهد مقدس، کعبه دلها طی کرد.»
به گفته مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، در مشهد نیز چندین نشست فرهنگی بهصورت استانی برگزار شد. نصیری گفت: «هر استانی به سبک کاروانهای عمره و عتبات دانشجویی کاروان داشتند و روحانیون از ابتدای مسیر در کنار بچهها بودند و به ماموریت روحانی خود پرداختند.»
او ادامه داد: «نشستی هم با حدود 40 نفر از روحانیون که همراه این کارونها بودند، برگزار شد و در شب شهادت امامرضا(ع) دانشجویان پای درسهای حاجآقا قرائتی نشستند و قرار است این برنامه از صدا و سیما نیز پخش شود.»به گفته نصیری، در شب شهادت امامرضا(ع) نیز مراسم عزاداری توسط دانشجویان برپا شد و همزمان با روز شهادت امامرضا(ع) دسته عزاداری بزرگی به راه افتاد که در ردیف اول این دسته عزاداری پرچم امامحسین(ع) و در ردیف دوم پرچم دانشگاه آزاد اسلامی قرار گرفته بود.
او ادامه داد: «این دسته عزاداری به سمت بابالجواد رفتند و وارد صحن مقس امامرضا(ع) شدند و در داخل صحن علاوهبر اقامه نماز، با امامرضا(ع) عهد کردند که در رابطه با اسلامیشدن دانشگاه و ایجاد فضای معنوی و حاکمیت تفکر اهلبیت در دانشگاه تلاش کنند.»آنطور که مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی گفته است در این کاروان بیش از 900 نفر از دانشجویان حضور داشتند؛ کاروانی که از دانشجویان سراسر کشور بود و بهعبارتی از هر استان حدود 40 نفر در آن شرکت کردند.