بنابر اعلام دبیر جشنواره، بیش از سه هزار نشریه اعم از فصلنامه، گاهنامه و روزنامه در حوزههای مختلف به این جشنواره ارسال شدهاند. دستهبندی اولیه انجام شده است. براساس اساسنامه موجود که توسط دبیرخانه جشنواره در اختیار داوران قرار گرفته بود، هر داوری به تناسب گرایش علمی خود ارزیابیهای مقرر شده را اعمال میکند.
هر نشریه را دو نفر داوری میکنند بهطوری که یک نفر ارزیابی اولیه را انجام میدهد. داور دوم، بدون آنکه نظر داور اول را بداند نظرش را اعلام میکند و بعد جمعبندی به دبیرخانه گزارش میشود.
نکته جالب این است که به نظر میرسد نشریه دانشجویی در دانشگاه آزاد اسلامی نوپا هستند؛ چون اغلب این نشریات در سالهای اخیر شروع به فعالیت کردند. این مساله نشان میدهد نشریات دانشجویی در دانشگاه آزاد اسلامی در آغاز کار هستند. بنابراین نمیشود خیلی انتظار داشت که شقالقمری کرده باشند. به قول معروف تحول عظیمی باید رخ دهد. با وجود این کارهای بسیار خوبی بین همینها وجود دارد که بعضا در سطح حرفهای و ملی هستند.
نفس کار و اصل اینکه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی وارد این حوزه شدهاند به نظر من موضوع بسیار مبارکی است و تاثیر بسیار مطلوبی در فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و علمی دانشگاه آزاد اسلامی خواهد داشت، زیرا بسیاری از این نشریات علمی هستند و این یعنی انجام تحقیق و کار علمی. بنابراین انتظار میرود این اقدامات تحرک علمی هم در پی داشته باشد؛ ضمن اینکه باعث میشود بخشی از فعالیتهای علمی صورت گرفته در دانشگاه آزاد اسلامی دیده شود و خود مشوقی برای همه دانشجویان است. باید توجه داشته باشیم که یک تفاوت جدی بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی و سایر دانشگاهها وجود دارد و آن این است که دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی خیلی تمایل به فعالیتهای فوق برنامه از خود نشان نمیدهد. دلایل اصلیاش هم مشخص است. اغلب دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی درگیر مسائل روزمره هستند، بخش زیادی مشغول کارند و درواقع جریان سیاسی و فکریشان هم مشخص است، برخلاف دانشجویان دانشگاههای دولتی که در کنار تحصیل دغدغههای دیگری نیز دارند، بنابراین میبینیم استقبال از کانونها، تشکلها و فوقبرنامهها در دانشگاههای دولتی بیشتر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی است. در حالی که اغلب دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر برای این آمدهاند که درس بخوانند، تحصیلی کنند، مدرک بگیرند و خیلی خودشان را به دلیل اینکه وقت هم ندارند درگیر برنامههای فوقبرنامهای نمیکنند، بنابراین همین روحیه در فعالیتهای دانشجویی در حوزه رسانه و نشریات اثر میگذارد. دوره دانشجویی یک دوره کارورزی است.
به نظر من دوره تمرین فعالیتها برای بعد از دانشگاه است. معمولا اگر دقت کرده باشید آنهایی که در حوزه دانشگاه هستند میآیند در فضای دانشگاهی وارد کارهای رسانهای میشوند یا کار رسانهای میکنند. این کار بعد از دانشگاه هم خودش را نشان میدهد. آنان وارد این نوع فعالیتها میشوند و با اینکه شغل دیگری دارند اما باز کار رسانهای انجام میدهند. بنابراین من احساس نمیکنم این ارتباط قطع بشود. این دوره به نظرم، دورهای است که درخت فعالیت رسانهای دانشجو شروع میکند به رشد کردن. اگر فضاسازی و مدیریت خوب پشت این مساله باشد اینها به سمت منافع ملی میروند. آن مسائلی که واقعا مورد نیاز فضای دانشگاهی، علمی و کشور است به نظر من تاثیراتش را بعد از دوره دانشگاه هم میتوان دید. مثلا دیدهام که افرادی وارد حوزه طنز، فرهنگی و تخصصی شدهاند، اینها اگر از طریق نهادهایی که مسئول هستند مثل معاونت فرهنگی، حمایتهایی شوند چشمانداز خوبی را میتوان برایشان متصور بود. بعضی از نشریات به حالت ماهنامه و حتی دو ماهنامه و گاهنامه منتشر میشوند. در این میان کارهای خوبی روی آنها صورت گرفته است که حتی میتوانند در حد یک مجله یا نشریه قابل قبول داوری شوند و نمرات خوبی هم گرفتهاند.
به نظرم از ضعفهای اساسیای که در این نوع فعالیتها دیدهام، آماتور بودن فعالان دانشجویی در حوزه رسانه است. قطعا اینها اگر زمینهای فراهم بشود که آموزش ببینند و به قول معروف با علم جدید حوزه رسانه آشنا شوند کارهایشان قطعا جهش پیدا میکند. ما هم در باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران که وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی است اعلام آمادگی میکنیم که میتوانیم دورههای تخصصی و خدمات آموزشی و کارورزی خوبی با همکاری معاونت فرهنگی به علاقهمندان ارائه و گواهینامه برای آنها صادر کنیم.