جان مرشایمر: راهبرد بوش در قبال خاورمیانه در دولت اوباما تغییر نکرد، فقط باراک هوشمندتر بود

پرفسور آمریکایی تعداد جمعیت و حجم اقتصاد را دو عامل اصلی قدرتمندی در نظام بین‌الملل دانست و بر این اساس به تحلیل رقابت آمریکا و چین در شرق آسیا و خاورمیانه پرداخت.

به گزارش ایسکانیوز، جان مرشایمر پرفسور علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو آمریکا و پایه گذارنظریه رئالیسم تهاجمی طی سخنانی در دانشگاه تهران با اشاره به اینکه از ۱۹۸۹ میلادی جهان در یک نظام تک ‌قطبی قرار گرفت، اعلام کرد: از ۲۰۱۲ میلادی جهان وارد نظام دوقطبی شده است، البته اکنون سه قدرت بزرگ در جهان وجود دارد:‌ آمریکا، چین و روسیه، اما روسیه رو به افول است. به نظر او دو مؤلفه اصلی در شناسایی قدرت‌های بزرگ، تعداد جمعیت و حجم اقتصاد است:

۱- آمریکا: هم‌اکنون ۳۲۴ میلیون جمعیت دارد که همچنان رو به رشد است. اقتصاد آن نیز در رتبه نخست جهانی قرار دارد و هیچ نشانه‌ای از شکست و افول در آینده اقتصاد آن دیده نمی‌شود.

۲- چین: حدود ۴ برابر آمریکا جمعیت دارد اما طی دهه‌های آتی رشد چندانی در تعداد شهروندانش را شاهد نخواهیم بود و نهایتاً تا ۲۰۵۰، احتمالاً ۳.۵ برابرِ جمعیت آمریکا را خواهد داشت. اگر در آن سال‌ها، سرانه تولید ناخالص ملی در چین به اندازه سرانه تولید در کره جنوبی شود، با آن جمعیت بزرگ، قدرت عظیمی با دو تا سه برابرِ حجم اقتصادیِ آمریکا خواهد شد.

مرشایمر افزود چین برای رسیدن به این جایگاه، باید موانعی را از سر راه خود بردارد که برآورد او نشان می‌دهد توانش را ندارد، از جمله پیری جمعیت، کمبود آزادی‌های داخلی و تلاش‌های آمریکا برای مهار آن.

۳- روسیه: جمعیت آن ۱۴۵ میلیون است و تازه تعداد آن تا ۲۰۵۰ به کمتر یعنی حدود ۱۲۹ میلیون می‌رسد. از نظر ثروت‌های اقتصادی نیز تا ۲۰۶۰، منابه نفت و گاز آن تمام می‌شود ضمن اینکه به خاطر رقابت‌ها، از الان تا آن دهه نیز مجبور است عمده بودجه خود را خرج تسلیحات کند.

رقابت آمریکا و چین در شرق آسیا و حوزه خلیج فارس

استاد دانشگاه شیکاگو آمریکا در ادامه سخنرانی خود، شرق آسیا و سپس خلیج فارس را دو حوزه‌ای دانست که به ترتیب در اولویت سیاست خارجی آمریکا قرار دارند.

وی افزود، تعجب نکنید که نامی از اروپا نیاوردم زیرا به تدریج تعهد راهبردی فراآتلانتیک رو به افول است، آمریکا در منطقه خود یعنی دو قاره اروپا و آمریکا هژمون خواهد بود و چین نیز هژمونی آسیا و خاورمیانه را در دستور کار قرار داده است. در این میان، آمریکا هم در شرق آسیا و هم در خاورمیانه با چین رقابت خواهد کرد تا او نتواند هژمونی خود را تکمیل کند.

مرشایمر تصریح کرد: فعلا سیاست ترامپ در مورد خاورمیانه مشخص نیست و احتمالاً به سمت راهبرد "حفظ غیرمستقیم موازنه قوا" خواهد رفت اما بوش و اوباما مداخله مستقیم در خاورمیانه را برگزیدند و هر دو این راهبرد، تغییر رژیم را در دستور کار داشتند، چه در عراق و افغانستان در دوره بوش و چه در سوریه و لیبی در دولت اوباما، فقط با این تفاوت که اوباما هوشمندانه‌تر عمل می‌کرد.

روابط آمریکا و اسرائیل

مرشایمر اعلام قدس از سوی ترامپ به عنوان محل سفارت آمریکا در اسرائیل را "اشتباهی بزرگ" خواند که نه فقط او، بلکه عمده صاحب‌نظران و تحلیلگران مسائل بین‌الملل در این زمینه اتفاق نظر دارند. او گفت این تصمیم، نتیجه فشار لابی اسرائیل و همچنین تندروهای اطراف ترامپ بود، در حالی که وی بدترین جایگاه را در افکار عمومی نسبت به رؤسای جمهور گذشته دارد.

استادتمام دانشگاه شیکاگو در مورد آینده اسرائیل در مناسبات قدرت‌های جهانی گفت این مسأله بیش از هر چیز به تحولات داخلی آن مرتبط است زیرا اسرائیل با توجه به بیشتربودنِ فلسطینیان نسبت به یهودیان، مجبور به تشکیل یک "آپارتاید»" شده و از آنجا که تجربه آفریقای جنوی نشان داد تداوم یک نظام آپارتاید با چالش مواجه است، باید دید اسرائیل تا چه زمانی موفق به تداوم وضعیت فعلی است.

سیاست ایران در خاورمیانه

اساساً آمریکا اگر چه نمی‌تواند جلوی قدرت‌گرفتن ایران در خاورمیانه یا آلمان در اروپا را بگیرد اما تا بتواند، اجازه نخواهد داد هیچ دولتی در هیچ منطقه‌ای هژمون شود. الان ایران خواهان هژمونی در حوزه خلیج فارس است اما آمریکا نخواهد گذاشت.

مرشایمر گفت، ایران همچنین در حال نزدیک‌شدن به چین است و این با توجه به تشدید رقابت چین با دشمن ایران یعنی آمریکا، رویکردی منطقی است.

وی در توضیح این دشمنی گفت ایران در دوره محمدرضاشاه، عامل تقویت سلطه آمریکا بر منطقه بود اما پس از وقوع انقلاب و زمانی که آمریکا متوجه شد مقامات ایران، عامل آمریکا در منطقه نخواهند شد، همه تلاشش را برای مقابله با روند قدرت‌گیری ایران در حوزه خلیج فارس صورت داده و می‌دهد.

کد خبر: 884882

وب گردی

وب گردی