به گزارش ایسکانیوز ایران به عنوان یکی از کشورهای زلزله خیز شناخته شده است که بیشترین قربانیان را هم در رابطه با زلزله دارد. در ۱۵ سال اخیر لرزشهای مختلفی با ریشترهای کم و زیاد ایران را لرزانده است. از زلزله بم که با بزرگای ۶.۵ ریشتر در سال ۱۳۸۲ رخ داد و حدود ۳۰ هزار نفر کشته داشت تا زلزله مرداد ماه سال ۹۱ آذربایجان شرقی با بزرگای ۶.۴ که شهرستانهای اهر، ورزقان و هریس را لرزاند و ۳۰۶ نفر کشته، بیش از ۵ هزار نفر مجروح و تلفات جانی و خسارات زیادی را به دنبال داشت.
بعد از زلزله هایی که در دو دهه اخیر رخ داد، هشدارهای بسیاری درباره زلزله تهران داده شد. هشدارهایی که پس از هر زلزلهای دوباره تازه میشود. این هشدارها برای تبریز هم وجود دارد. شیراز هم هراز چندگاهی میلرزد، حالا این مسائل اهمیت پیدا میکند که واقعا تهران و به طور کلی تر شهرهای بزرگ ایران چقدر در معرض خطر زلزله قرار دارند، در ایران چند گسل خطرناک وجود دارد که خطر لرزش شدید دوباره آنها وجود دارد؟ آیا زمین لرزههای زیر ۴ ریشتر خطرناکاند و هشداری برای زمین لرزههای قوی تر است؟
در این رابطه مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله میگوید: بر اساس آمار جمعیت شهرها در سال ۹۴، ۱۰ شهر جزو مهمترین شهرهای ایران شناخته شدهاند. تهران با حدود ۸.۹ میلیون جمعیت، مشهد با حدود ۲.۹ میلیون، اصفهان با ۲ میلیون، کرج با حدود ۲ میلیون، تبریز با ۱.۹ میلیون، شیراز با ۱.۸ میلیون، اهواز با ۱.۴ میلیون، قم با ۱.۳ میلیون، کرمانشاه با ۱.۱ میلیون و ارومیه با حدود ۹۰۰ هزار نفر جمعیت از مهمترین شهرهای ایران هستند. به این ترتیب حدود ۱۵.۳ میلیون نفر از جمعیت ایران در داخل ۱۰ شهر اول ایران زندگی میکنند.
از طرف دیگر برآورد میشود که حدود ۹.۹ میلیون نفر در حاشیه همین ۱۰ شهر اول ساکن هستند. بنابراین جمعیتی بالغ بر ۲۵ میلیون نفر در داخل و حومه همین ۱۰ شهر اول ایران زندگی میکنند. نکته مهم این است که بر اساس نقشه پهنه بندی خطر نسبی زلزله در ایران در فهرست ۱۰ شهر اول، فقط شهر اصفهان است که در رده خطر نسبی بالای زلزله قرار نمیگیرد. بنابراین، با کسر جمعیت اصفهان و حومه، حدود ۲۲ میلیون نفر از جمعیت (حدود ۲۸ درصد) از جمعیت ایران در سال ۹۴ در پهنه خطر نسبی بالا و در داخل و حومه شهرهای اصلی و پرجمعیت ایران زندگی میکنند.
این آمار نشان میدهد که ریسک زلزله در ایران به ویژه در مورد شهرهای مهم و اصلی ایران بالاست. به این معنی که علاوه بر بالا بودن سطح خطر، با توجه به میزان در معرض بودن جمعیت زیاد و آسیبپذیری بالا در شهرهای ایران، ریسک زلزله متاسفانه در شهرهای بزرگ ایران بالاست.
سالانه حدود ۲ هزار زلزله در ایران
او درباره اینکه ایران روزی چندبار میلرزد، میگوید: در ایران به طور متوسط سالانه حدود ۲۰۰ زلزله با بزرگای بین ۴ تا ۵، ۲۰ زلزله با بزرگای ۵ تا ۶، ۲ زلزله با بزرگای ۶ تا ۷ و در هر دهه ۲ زلزله با بزرگای بیش از ۷ مورد انتظار است و ثبت میشود. زلزله با بزرگای کمتر از ۴ هنوز به طور مرتب ثبت نمیشود، چرا که پوشش شبکه لرزه نگاری با تعداد و چگالی یکنواخت از نظر تعداد ایستگاه یکسان در همه پهنههای مساحتی و جغرافیایی در کشور هنوز وجود ندارد.
ولی میتوان حدس زد که حدود ۲ هزار زلزله سالانه با بزرگای بین ۳ و ۴ در ایران رخ دهد، که در دهه گذشته به دلیل همین نقص در پوشش کامل شبکه لرزه نگاری حدود نیمی از کل رخدادها یعنی حدود ۱۰ هزار، یا سالانه حدود یک هزار تا از این رویدادهای کوچک ثبت و گزارش شدهاند. با این حساب باید گفت که حدود ۶ زلزله با بزرگای ۳ یا بزرگتر در پهنه ایران رخ میدهد.
گسلهای مهم و خطرناک ایران
استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله مناطق زلزله خیز و خطرناک را این گونه بیان میکند: مناطق خطرناک از نظر رخداد زمین لرزه در پیرامون گسلهای فعال ایران هستند. این گسلها بیشتر در نواحی مرز بین کوهها و دشتهای ایران قرار گرفتهاند. در راستا و مرزهای ساختار در نواحی البرز، زاگرس، کپه داغ، ایران مرکزی، حاشیههای کویر مرکزی ایران، آذربایجان، لوت و مکران مهمترین گسلهای فعال ایران را میتوان مشاهده کرد.
به گفته زارع آن گسل هایی که بتوان آنها را به عنوان گسلهای لرزه زا (یا گسل لرزه زمین ساختی) با حداقل یک فعالیت لرزهای در حدود ۱۰ هزار سال گذشته شناسایی کرد (که به آنها گسلهای عهد حاضر یا هولوسن هم میگویند) از نظر کارشناسی مهمترند.
زارع معتقد است، اگر بر روی چنین گسلهای شناخت دقیقی از دوره بازگشت رخداد زلزلههای مهم (با بزرگای بیش از ۶) وجود داشته باشد و به ویژه از آخرین رخداد زمین لرزه مهم مدت قابل ملاحظهای هم گذشته باشد (و ما با نبود لرزهای بر روی آن قطعه گسل مواجه باشیم) در آن صورت میتوانیم گسل مذبور را به عنوان گسل خطر ناک و مهمتر در نظر بگیریم. به ویژه وقتی چنین وضعی در نزدیکی شهرهای پر جمعیتی مانند تهران، کرج، تبریز و مشهد برقرار باشد.
تهران همیشه میلرزد
تهران گسلهای فراوانی دارد که بزرگترین آنها در شمال و جنوب تهران فعال است و هر آن احتمال دارد، مثل انفجار یک بمب، تهران روی هوا برود. استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله با اشاره به اینکه تهران همیشه میلرز، میگوید: درحالحاضر در شعاع ۱۰۰ کیلومتری از مرکز تهران سالانه حدود ۱۵ زلزله با بزرگای ۳ تا ۴ ثبت میشود. بنابراین اکنون پهنه تهران از نظر لرزه خیزی فعال است.
تعبیرهایی مانند روی هوا رفتن و… تعابیری علمی نیستند به خاطر اینکه با واقعیتها و مدل هایی که برای ترسیم کردن سناریوهای ممکن برای رخداد زلزله بعدی میشناسیم همخوانی ندارند. ولی اینکه چه زمانی رخداد مهم بعدی در تهران رخ خواهد داد، هنوز کسی نمیداند و نمیتواند حدس بزند، ولی قراینی وجود دارد که میگوید که در پیرامون تهران در هر ۲۰۰ سال انتظار یک زلزله با بزرگای حدود ۷ وجود دارد.
زارع با توجه به آمارها میگوید: آمارها نشان میدهد، در پهنه شهری تهران کنونی و حومه آن میتوانیم هر ۵۰۰ سال زلزلهای با بزرگای ۷ یا بزرگتر انتظار داشته باشیم. بنابراین با توجه به گذشت زمان نسبتا طولانی از آخرین رخدادهای مهم در پیرامون تهران (اخرین رخداد مهم در حدود ۵۰ کیلومتری جنوب شرق تهران در ۱۳۸۴ میلادی در ورامین، و در شمال شرق تهران در سال ۱۸۳۰ میلادی رخ داده)، لازم است با دیدی محافظه کارانه نسبت به احتمال رخداد زلزله مهم بعدی حساس باشیم.
زلزلههای زیر ۴ ریشتر نشانه لرزه خیزی منطقه
او معتقد است، زلزلههای با بزرگای کمتر از ۴ آسیب رسان نیستند، ولی میتوانند نشانگر لرزه خیزی منطقه باشند و عملا روند لرزه خیزی در پیرامون گسلهای منطقه را نشان میدهند. تمرکز این زلزلهها به صورت خوشهای میتواند نمایانگر پهنهای فعال در یک قطعه گسله باشد. بنابراین این زلزلههای هم از دید زلزله شناختی و هم از نظر ریسک زلزله جالب و با اهمیت هستند. برای ثبت و پایش این نوع زلزلهها وجود شبکه با تعداد زیاد دستگاه لرزه نگاری در کشور لازم است. برای رصد کامل زمین لرزهها بزرگای ۳ تا ۴ در کل پهنه ایران به حدود ۴ برابر ایستگاه لرزه نگاری نسبت به تعداد کنونی نیاز است. البته در پیرامون شهرهای مانند تهران و تبریز این حد از زلزلههای تقریبا به طور منظم درحالحاضر – به دلیل وجود شبکههای محلی لرزه نگاری – ثبت و گزارش میشوند.
زارع پاسخ این سؤال که آیا از این زمین لرزهها باید بترسیم یا نه، میگوید: اینکه ما از این زمین لرزهها بترسیم یا نه به نحوه رویکرد ما با پدیدهای مانند زمین لرزه بستگی دارد. اگر برای رخداد زمین لرزهها آماده باشیم، زلزلههای با بزرگای کمتر از ۴ میتواند برای ما هشدار دهنده و صرفا نمایانگر روند و محدودههای فعال بر روی گسلهای فعال باشند. اگر در مسیر آمادگی حرکت نکنیم، ترسیدن واکنش طبیعی ما خواهد بود.
استانداردهای اهمیت ریشتر زلزله در کشورها
استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ایران درباره استانداردهای اهمیت ریشتر زلزله در ایران و دیگر کشورها میگوید: از نظر رخداد زمین لرزه مخرب، همه جای دنیا زلزله با بزرگای ۶ تا ۷ را شدید و زلزله ۷ تا ۸ را اصلی و زلزله بزرگ تر از ۸ را زلزله بزرگ مینامند. ولی اینکه مثلا یک زلزله شدید با بزرگای ۶ چقدر بر روی مناطق مسکونی در کشورهای مختلف اثر میگذارد به تاب آوری آن کشورها در مقابل رخداد زمین لرزه مربوط است.
در طی ۶۳ سال گذشته، و از زلزله ۲۳ بهمن ۱۳۳۱ ترود در جنوب شاهرود که در زمین لرزهای با بزرگای ۶.۵ حدود یک هزار نفر کشته شدند، ما در هر زمین لرزه با بزرگای ۶ یا بیشتر که در پهنهای مسکونی یا نزدیک شهر و روستاهایمان رخ داده است، متاسفانه تلفات داشتهایم. مگر آنکه کانون زلزله مزبور حدود ۳۰ کیلومتر یا بیشتر از پهنههای مسکونی ما فاصله داشته (مانند زلزله ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ مورموری ایلام با بزرگای ۶.۲ که تلفاتی نداشت) و یا کانون زلزله خیلی عمیق بوده (مانند زلزله ۲۷ فروردین ۱۳۹۲ سراوان با بزرگای ۷.۸ و ژرفای حدود ۷۵ کیلومتر، که البته یک نفر کشته داشت). در غیر این حالتها ها ما معمولا تلفات داشتهایم (بعضی وقتها مانند زلزله ۵ دی ماه ۱۳۸۲ بم تلفاتمان فاجعه باربوده است: حدود ۳۰ هزار نفر تلفات برای زلزلهای با بزرگای ۶.۵ که در پهنه شهری رخ داد.)
پاسخ کشورها به تاب آوری آنها متفاوت است
زارع درباره تفاوت پاسخ کشورها در زمین لرزهها (ایران و کشورهای دیگر مانند ژاپن و امریکا) میگوید: در کشورهایی که تاب آوری کمتری از کشور ما دارند (مانند هائیتی) زمین لرزهای مانند زلزله ۱۲ ژانویه ۲۰۱۰ با بزرگای ۷.۲ در نزدیکی پایتخت عملا شیرازه نظم عمومی و ساختار حکومت را متلاشی میکند، حدود ۲۰۰ هزار کشته بر جای میگذارد و تبعات مخرب آن تا کنون (حدود ۶ سال بعد از حادثه) نیز ادامه دارد.
در کشوری مانند ژاپن زلزله با بزرگای ۹ در ۱۲۵ کیلومتری ساحل توهوکو در ۲۰ اسفند ۱۳۸۹ و سونامی مهمی که بعد از آن رخ داد موجب خسارتهای فراوان شد ولی تلفات به حدود ۲۰ هزار نفر محدود شدو عملا بسیاری از زیرساختهای مهم کشور در حدود یک هفته تا یک ماه بعد از رخداد زمین لرزه به حالت سرویس دهی معمولی بازگشت. البته نیروگاه هستهای فوکوشیما هم در اثر همین سونامی تخریب شد. ولی در همان پهنه این بزرگترین زلزله ممکن و فراتر از حد پیشبینی شده قبلی بود. به هر حال پاسخ کشورها با توجه به تاب آوری آنها متفاوت است.
خطر زمین لرزه و آسیبهای آن در تهران
اما سؤال پیش میآید خطر زمین لرزه و آسیبهای شکل گرفته از آن در یک شهری مانند تهران چگونه است، اسماعیل فرزانگان رییس شبکه شتابنگاری زلزله ایران معتقد است، خطر زمین لرزه و آسیبهای ناشی از آن در مناطق مختلف شهر بزرگی مانند تهران متفاوت است: پارامترهایی مانند فاصله نسبت به گسل مسبب زمین لرزه، شرایط زمین شناسی و خاک ساختگاه، توپوگرافی، سطح آب زیر زمینی و مهم تر از همه نوع ساختوساز و طراحی سازه و مصالح به کار رفته از پارامترهای اساسی مؤثر در گستردگی تخریب ناشی از زمین لرزهها هستند.
مطالعاتی که منجر به ارزیابی میزان خطرپذیری یک گستره شهری است بسیار پیچیده و گسترده است. یکی از این دست مطالعات ریز پهنه بندی لرزهای در مناطق شهری است که میتواند با دقت مناطق پرخطر را از کم خطرتر تفکیک کند. در شهر تهران نیز این مطالعات با گستردگی متفاوت توسط ارگانهای مسئول انجام شده و طبق این تحقیقات بخشی از مناطق مرکزی شهر مانند ناحیه ارگ قدیم ممکن است خطر لرزهای کمتری داشته باشد. البته برای شناسایی گسلهای مناطق مرکزی شهر تهران به دلیل قدمت بالای پوشش شهری و ساختوساز، باید مطالعات زیر سطحی انجام شود. با این حال عقل سلیم حکم میکند با توجه به وجود گسلهای توانمند در بستر و پیرامون این شهر هیچ ناحیهای را امن فرض نکرده و بهترین تدبیر که طراحی ایمن در برابر زلزله در ساختوسازهاست سرلوحه امر قرار دهیم.
۸۰ درصد شهرهای ایران در خطر زلزله
با این حال مهدی ایرانمنش کارشناس زلزله معتقد است: با توجه به زلزلههای زیادی که در ایران رخ میدهد، بیش از ۸۰ درصد یا بیشتر شهرهای ایران در خطر زلزله هستند. ایران جزو کشورهای پر خطری است که بیشترین قربانیان را در زلزله دارد و در مورد ایران دیگر جایز نیست بگوییم که زلزله اتفاق نخواهد افتاد و احتمال آن کم است. نمونه آن آذربایجان است که بعد از هزارو خردهای سال زلزله اتفاق افتاد. پس بنابراین باید حساس باشیم و به موضوع زلزله فکر کنیم.
ایرانمنش معتقد است، زلزله در تهران حتما اتفاق خواهد افتاد و از مردم میخواهد که همیشه نسبت به موضوع زلزله حساس بوده و آماده باشند.
به گفته ایرانمنش هر یک از گسلها با ویژگیهای خاص خود میتوانند به نوعی خطرآفرین باشند. گسل شمال به دلیل برج سازیهای فراوانی که در این منطقه انجام شده و کوچهها هم تنگ است. احتمال اینکه ماشینهای آتش نشانی و اضطراری نتوانند خودشان را وارد کوچهها کنند، هست. با وجود اینکه تراکم در این منطقه کم است ولی برجسازی زیاد است. گسل جنوب هم به دلیل بافت فرسوده آن مورد توجه است به خصوص در منطقه ۱۶ نازی آباد زیرا تقاطع گسل مشاء و جنوب است. گسل مشاء هم گسلی است که از سمت شرق میآید و زلزله فیروزکوه متصل به این گسل بود.
700