فریاد معیشت مردم؛ قربانی رادیکالیسم سیاسی

مردمی که معترض وضعیت معیشتی خود هستند و از دولتمردان درخواست رسیدگی دارند باز هم خواسته ی خود را قربانی رادیکال ها می بینند که از هر فرصتی برای عقده گشایی سیاسی استفاده می کنند.

اینکه مردم از وضعیت اقتصادی و کوچک شدن سفره خود گله مند هستند حرف جدیدی نیست و در تجمعات کوچک و بزرگ مقابل مجلس و قوه قضاییه و یا در نمایشگاه مطبوعات تا اندازهای این دغدغهها خود را نشان داد اما ابعاد خیابانی پیدا کردن آن نسبتا جدید است. اگرچه در برخی از شهرها، شعار "مرگ بر گرانی" سرداده شد تا جهتگیری و خواسته واقعی مردم بیان شوند اما دیری نپایید که اعتراضات رنگ و بویی دیگر گرفت.

ورشکستگی موسسات مالی و متضرر شدن مردم، افزایش قیمت بی رویهی قیمت برخی از کالاها و خدمات ضروری مردم در کنار انواع و اقسام تخلفات مالی و فسادهای صورت گرفته در نهادهای دولتی و حاکمیتی، همه و همه برای مردم سنگین تمام شده است. طبیعی است که مردم گله مند باشند.

از سوی دیگر مردمی که انتخابات را بلندگوی نظر خود میدانند، وقتی با این مسئله مواجه میشوند که نمایندگان منتخب آنها چه در دولت و چه در مجلس حرف آنها را نمیزند و با مردم فاصله دارند، طبیعی است که پیشمان شوند. وقتی نمایندهای از حقوق پایین نمایندگی مینالد و از حقوق بالای خود در ازای خواب سخن میگوید و یا دولتی که بدون ملاحظه وضعیت مردم، تصمیم به حذف حدود 30 تا 40 میلیون یارانه بگیر و افزایش قیمت بنزین و سایر حامل های انرژی میگیرد، عملا مردم را نسبت به خودشان ناامید میکند. از این رو مردم در فضای مجازی سعی میکنند حرف خود را به گوش حضرات مسئول برساند اما بازهم بی خیالی، گریبانگیر مدیران است. اینبار اعتراض خیابانی را برمیگزینند.

اگرچه در ابتدا اعتراضات رنگ و بوی معیشتی و اقتصادی داشت اما به مرور فراخوانهای مشکوکی در شهرهای مختلف کشور انجام شد که در برخی از آنها به تجمع تعدادی از افراد انجامید اما دیگر خبری از شعارهای معیشتی نبود.

از این رو تجمعات در برخی از شهرهای کشور ماهیتا باهم تفاوت دارد. برخی به دنبال رساندن صدای اعتراض خود نسبت به وضعیت معیشتی خود به مسئولان بودندبرخی از تجمع کنندگان اهوازی می گویند: «دولت مشکل گرانی را حل کند و تجمع ما به آمریکا و ضدانقلاب ربطی ندارد» اما از سوی دیگر اعتراضات خیابانی در برخی از شهرها با پمپاژ خبری رسانه‌‌ ی بیگانه، فرصت را برای عدهای آشوب طلب فراهم کرد وگرنه مردمی که از اتلاف بیت المال ناراضی هستند مگر به بیت المال و اموال عمومی آسیب میزنند؟

خواسته یا ناخواسته عدهای ناراضی در این کشور هستند که بنا به هر دلیلی با نظام جمهوری اسلامی مشکل دارند برخی مشکل فکری با نظام دارند اما برخی نیز زخم خورده هستند. زخم انقلاب 57 و یا زخم مرصاد و... اینان هر زمان که فرصت کنند به میدان میآیند کاری با موضوع اعتراض ندارند توهم تقلب در انتخابات باشد یا گرانی، آنها میخواهند در نگاه خودشان برای نظام هزینه درست کنند. حتی اگر این هزینه دادن اطلاعات نظامی به دشمن بعثی باشد.

حمله به فرمانداری و بانک ها در برخی از شهرها و همچنین شعارهای ساختارشکنانه در مقابل دانشگاه تهران، بیانگر راه جداشدهی عدهای آشوبگر با مردم است. مردم از فقر، رکود و بیکاری گله دارند و در مقابل خود مسئولانی را می بینند که صدای آنها را نمی شنوند و اعتراضات کردند که لااقل آنها را ببینند. نفوذ عدهای اخلالگر، یک انحراف است که اعتراضات معیشتی مردم را در برخی شهرها به انحراف کشانده است. به طور مثال چگونه است که در دانشگاه تهران یک بیانیه از سوی جریان های خرد و کلان دانشجویی مخالف و معاند نظام علیه گرانی منتشر نمیشود اما ناگهان تجمع اعتراضی به گرانی شکل میگیرد؟

چگونه است که نام اعتراض، انتقاد به عملکرد اقتصادی دولت و گرانی است اما اعتراض رنگ و بوی اقتصادی ندارد و بیشتر به فحاشی علیه نیروی انتظامی و شعار علیه مسئولان کشور میگذرد؟ مرگ بر روسیه چه جایگاهی در مطابات اقتصادی مردم دارد؟

البته مقصر اصلی این گله مندی در درجه اول مسئولان هستند و در مرحله بعدی نخبگان و رسانهها هستند که باید صدای مردم میبودند اما در کنج مصلحت و منفعت خود خزیدند. وقتی مطالبات مردم سانسور می شود طبیعی است که فرصت برای منفعت طلبان فراهم شود تا منفعت خود را به جای خواست مردم جا بزنند.

وقتی راه نظام مند اعتراض به سیاستهای اشتباه دولت بسته است و به منتقدان انواع و اقسام برچسبها زده می شوند و یا عدهای «از مردم بی خبر» به واسطه آنکه میز مدیریت را از آنها گرفتهاند، ناگاه عدالتخواه میشوند، طبیعی است که مردم به خیابان بیایند و این تجمعات خیابانی برای دشمن فرصت ساز میشود تا هم اعتراض را به ناکجاآباد ببرد و هم معترضین را.

رادیکال ها هیچگاه موافق شکلگیری یک ساختار نظاممند و بدون حاشیه برای اعتراضات مردمی نبودند هرگاه فضایی در رسانهها، دانشگاهها و جامعه برای انتقاد و اعتراض مسالمت آمیز و حقطلبانه مردم باز شده است این رادیکالها بوده اند که خواست مردم را کنار زدهاند و فضا را به سمت درگیری و کشمکش کشاندهاند. فضای انتقاد و اعتراضی که از ابتدای انقلاب به واسطه همین افراطیگری ها و حضور رادیکالها، با محدودیت مواجه میشده است. از گروههای چپ و منافقین گرفته تا جنبش سبز، ظرفیت فضای باز کشور را با رادیکالیسم به خشونت کشیدند و حق اعتراض را پایمال کردند. حال اعتراضاتی که برآمده از درد مردم بود و میرفت تا به زبان گویای اعتراض مستضعفین تبدیل شود با رادیکالیسم در برخی از شهرها و شعارهای ساختارشکنانه در مقابل دانشگاه تهران عملاً مطالبات مردم را به حاشیه برد تا فضا برای رادیکال ها باز باشد.

شانتاژ رسانهای در شبکههای مجازی به جایی رسید که سلاح کمری را برای تهدید ماموران نیروهای انتظامی به نمایش گذاشته بود و تهدید به تیراندازی می کردند. این رادیکالیسم که هیچ وقت در ایران طرفدار نداشته است منجر به آن شد تا رادیکال ها فیتیله را پایین بکشند و ناگهان خط خود را تغییر داده و دوباره بگوید این اعتراضات تنها برای گرانی و فساد است! و توصیه کردند تا سوت و کف نزنید تا 88 برای مردم مذهبی تکرار نشود...

البته هرکسی میتواند مطالبات سیاسی خاص خود را داشته باشد و از راههای قانونی پیگیری نماید اما این خط سیاسی که ابتدا به ملت اسلحه نشان می دهد و بعد یادآوری می کند که ما علیه گرانی و فساد هستیم، پیامی جز سواستفاده و فرصت طلبی سیاسی یک عده آشوب طلب ندارد. خود آنها هم میدانند که مردم دغدغه معیشت دارند و این رادیکالیسم برای آنها یادآور فتنه88 است که امروز خود رادیکال ها نیز از تکرار آن حراص دارند چرا که کسانی که میخواهند مطامع سیاسی خود را از طریق نارضایتی معیشتی مردم پیگیری کنند، هموار شکست خورده اند.

کد خبر: 891274

وب گردی

وب گردی