رقابت نزدیک و نفس گیر رسانه ها

امروزه با گسترش رسانه های جمعی امکان استفاده و بهره مندی مخاطب از مطالب، اخبار، تحلیل ها و نقدها براحتی فراهم است و مخاطب می تواند اطلاعات و اخباری را که توسط یک رسانه دریافت نمی کند از یک رسانه دیگر دریافت دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، افزایش روز افزون رسانه ها باعث شده در اتفاقات و رویداد های ناگهانی مردم از رسانه های بیشتری برای دریافت اطلاعات خود استفاده کنند اما به واقع این یک فرصت برای مخاطبان این رسانه به حساب می آید یا تهدید.

نمونه این چالش ها اغتشاشات و تجمعات اعتراضی چند روز اخیر بود که مخاطب با استفاده از کانال ها، خبرگزاری ها و رسانه های مختلف از ابعاد آن با خبر می شد.در این میان برخی رسانه ها بیشتر و برخی کمتر به این موضوع پرداختند. کانال های معاند نظام تمام اخبار خود را به اغتشاشات و حواشی و شایعات و حتی دروغ های پیرامون آن اختصاص دادند.

روزنامه های عربستان سعودی مانند المدینه، عکاظ، الریاض و الشرق الاوسط نیز بالغ بر 382 خبر تحلیل، یادداشت و کاریکاتور به اتفاقات ایران اختصاص دادند. اما در عین حال برخی خبرگزاری های داخلی با احتیاط بیشتر و در واقع کج دار و مریز به این واقعه پرداختند.

آنچه در میان تحلیل ها و نسبت دادن ها به رسانه ها برای پوشش یا عدم پوشش این مسائل مغفول مانده است، تحلیل ویژگی ها و شرایط و مخاطب و لوزام و هنجارهای ساختاری هر کدام از این رسانه هاست.

با فیلتر شدن تلگرام، نگاه های بیشتری به رسانه ملی جلب شد و نحوه عملکرد صدا و سیما مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

صدا و سیما به عنوان رسانه ای که وظیفه دارد صدا و تصویر همه مردم باشد و از طرفی تحت لوای قانون حرکت کند می بایست راه خود را در این مسیر پیچیده پیدا کند. راهی که از یک سو به مردم داری منتهی است و از سوی دیگر به قانون مداری.

رسانه ملی که در طول سال ها تجربه به سلایق متفاوت مخاطب خود دست یافته و خواستگاه آن را دریافته است.

صدا و سیما که تجربه عملکرد قابل قبولی را در اتفاقات و وقایع مهم و حساسی مانند 88، انتخابات و زلزله کرمانشاه را در پرونده دارد، می بایست اینبار هم عملکرد درست و قابل قبولی را از خود نشان می داد. همچون سال 88 که از تشریح ابعاد گوناگون وقایع در حال وقوع در خیابان ها غافل نشد و در عین تبدیل به بلندگوی دشمنان نظام و مردم نگشت و یا در زلزله کرمانشاه که با طمأنینه به موضوع پرداخت و از ایجاد حساسیت و ترس در مردم خودداری کرد.

در واقع کار رسانه ملی با افزایش رسانه های مجازی سخت تر از قبل شده است، این رسانه ها با انتشار تمامی ابعاد یک مسئله و فارغ از توجه به تاثیر آن بر جامعه رسانه ملی را با چالشی جدی روبرو می سازد و این رسانه علاوه بر توجه و حرکت در مسیر چارچوب های قانونی می بایست به مخاطب خود نیز توضیح دهد که چرا بخشی از ابعاد و یا اخبار واقعه را توصیف نمی کند.

در اغتشاشات اخیر با انتشار کلیپ های گاه ساختگی و گاه واقعی از تجمعات و پس از آن پوشش 24 ساعته این موضوع در فضای مجازی نگاه ها به دیگر رسانه هایی که کمتر این اخبار را منتشر می کردند منعطف شد. کانال هایی که به دروغ پروژه تکراری کشته سازی را از همان روز اول در دستور کار قرار دادند و همچنین تعداد معترضین را حضور گسترده و چندهزار نفری عنوان می کردند و این دروغ ها و خیال بافی ها را تا آنجا پیش بردند که سقوط شهر ایذه را اعلان کردند.

با فیلتر شدن تلگرام، مخاطبان بیش از پیش به رسانه ملی روی آوردند و خواستار شنیدن اخبار شدند. صدا و سیما از همان ابتدا با هوشمندی و حرکت در بین خط قرمزهای رسانه‌ای به عنوان و توضیح موضوع پرداخت و خط و ربط و مشی اعتراض کنندگان را تعیین نمود و همچنین حساب آنان را از معترضان اقتصادی که به دنبال خواسته به حق خود بودند و کاملا مسالمت آمیز و تحت یک تظاهرات با قواعد مدنی آن را مطرح می کردند، جدا کرد.

در ادامه با آتش زده شدن پرچم کشورمان ایران و تعویض شعارها با حرف‌ها و شعارهای معاندان و خارج نشینان نظام، تنها مرجع رسمی که می توانست با گستردگی بسیار زیاد خود به تشریح این مسائل بپردازد صدا و سیما بود، که در این مورد با فرستادن خبرنگاران به میان مردم، تشریح آنچه خارج نشینان عنوان کرده و عنوان می‌کنند صدا و سیما توانست برای مخاطب خود، مردم را از عده معدودی اغتشاشگر و تعدادی از نوجوانان و جوانان فریب خورده، تمییز دهد. این کار به جا و درست رسانه ملی که تحت تیم فکری کارشناسان آن سازمان صورت پذیرفت، توانست مخاطب را از خطری که در کمین آرمان ها و خواسته های به حق اوست آگاه کند.

صدا و سیما با گزارش‌های مردمی در مورد آتش زدن پرچم و اعتراضات و اغتشاشات توانست ماهیت اصلی این جریان را برای عموم مردم که در مرکز این اتفاقات نبوده و تنها گزارش‌هایی از این اخبار را رصد می‌کردند فراهم کند. گزارش‌هایی که از کشته شدن شش نفر در اصفهان، ده نفر در ایذه و در شهرهای دیگر خبر می داد.

در واقع با نگاه جامعه شناسانه به این پدیده می توان پی برد که تنها راه مقابله با این حرکت فتنه انگیزانه آگاه ساختن مردم برای رفع آن است، لذا در این زمینه صدا و سیما با هوشنمدی خاصی نه تنها باعث تشویش اذعان عمومی نشد، بلکه توانست ابعاد آن را برای مردم بازگو کند، از حمله ریتویئت شدن اخبار مربوط به این فتنه که بیش از 70 درصد آن توسط عربستان سعودی انجام گرفت.

در این میان نقدهای بسیاری بر عملکرد این سازمان وارد آمد که از جمله آنها عدم شفافیت و یا عدم رساندن صدای مخالفان بود، این در حالی است که رسالت صدا و سیما به تصویر کشیدن و رساندن صدای قاطبه مردم ایران است نه تعداد افرادی خاص که بعضا با پول های هنگفت سرازیر شده از خارج از کشور به جان مردم و اموال عمومی افتاده اند. و این قاطبه مردمی در راهپیمایی های ممتد و گسترده مردم در روزهای بعد از این فتنه انگیزی خصوصا در روز جمعه پانزدهم دی ماه در تمامی نقاط کشور پدیدار شد.

بنابراین باید این نگاه کارشناسانه و متعهدانه صدا و سیما را مورد ستایش قرار داد که توانست رسالت خود را در این واقعه خطیر با وجود خط قرمز ها و حساسیت های بسیار انجام دهد و مخاطب خود را همچنان آگاه و مشرف به اوضاع نگاه دارد.

از: حسین نوری

500

کد خبر: 894674

وب گردی

وب گردی