خانواده‌های دانشجویان مفقودی نفتکش ایرانی از عدم رسیدگی مسئولان گلایه می‌کنند

زمان امتحانات پایان ترم فرا رسید اما نه برای دانشجویانی که در حادثه برخورد نفتکش ایرانی با کشتی‌باری چینی ناپدید شدند. شنبه هفته گذشته بود که یک کشتی نفتکش ایرانی از جزیره «خارک» ایران به مقصد «داسان» در کره‌جنوبی حرکت کرد اما قبل از رسیدن به مقصد با کشتی باری چینی در آب‌های شرق چین برخورد کرد و بر اثر این حادثه بلافاصله کشتی نفتکش دچار انفجار و حریق شد.

٣2 قهرمان درون نفتکشى سوزان روى دریا حبس شدند و حالا بیشتر از یک هفته است که چشم خانواده‌های دانشجویانی که در این نفتکش حضور داشتند به در خشک شده است تا شاید آنها به خانه بازگردند.

هرچند امید به «زنده ماندن» آن هم در نفتکشی که چند روز در آتش سوخت، امید کم‌سویی باشد اما هنوز می‌توان امیدوار بود. سعید دهقانی، پوریا عیدی‌پور و سجاد عبداللهی سه دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خارک که برای گذراندن کارورزی در رشته مهندسی دریانوردی به‌عنوان بورسیه در شرکت ملی نفتکش ایران مشغول به کار بودند، در این حادثه در نفتکش ایرانی حضور داشتند؛ حادثه‌ای که موجب تالم جامعه دانشگاهی شد تا جایی که حسین سهولی‌زاده، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی علوم دریایی خارک همان زمان در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با بغض از این حادثه سخن گفت.
به سراغ خانواده‌های این سه دانشجو رفتیم تا از زبان آنها جزئیات این حادثه را بشنویم.

دوست‌داشتنی، ساکت و مظلوم

مادر سجاد عبداللهی از روز حادثه می‌گوید؛ روزی که این خبر را از رسانه ملی شنید و هنوز هم آن را باور ندارد. او از مسئولان انتقاد می‌کند و می‌گوید: «این فاجعه خیلی بدتر از پلاسکو است، چرا اینها گفته نمی‌شود؟»

مادر سجاد از روزی که خبر را از زیرنویس تلویزیون خواند، گفت: «از زیرنویس تلویزیون این خبر را متوجه شدم؛ نوشته بودند که یک نفتکش ایرانی با یک کشتی باری در حوالی کشور چین برخورد کرده که پس از تماس متوجه شدیم این همان نفتکشی است که سجاد نیز در آن حضور داشته است.»

دوست‌داشتنی، ساکت و مظلوم توصیفی است که او از فرزندش دارد. مادر سجاد می‌گوید: «اگر از دانشجویان خارک سوال کنید همه از او تعریف می‌کنند.» از اینکه رسانه‌ها در روزهای ابتدایی کمتر به این مساله پرداخته بودند، دلخور و ناراحت است و می‌گوید: «خیلی ناراحتم چون روز اول به‌هیچ‌عنوان هیچ رسانه‌ای حتی به اندازه یک دقیقه هم درباره برخورد این دو کشتی اطلاع‌رسانی نکرده و به آن نپرداختند. بعد از اعتراض خانواده‌های کسانی که در نفتکش حضور داشتند، تازه برای خاموش کردن این کشتی تلاش کردند. تمام مسئولان و رسانه‌ها تا سه روز اول در برابر جوان‌ها و عزیزان ما بی‌تفاوت بودند.»

بچه‌ها در کشتی می‌سوختند و ما هم اینجا می‌سوختیم

مادر سجاد از مسئولان گلایه دارد و معتقد است اگر اعتراض آنها نبود تا الان هم کسی برای خاموش کردن این نفتکش اقدام نمی‌کرد. او می‌گوید: «هیچ‌کس از درد ما خبر ندارد. ما از مسئولان می‌خواهیم اجازه ندهند این اتفاق برای دیگران تکرار شود و نسبت به این مسائل بی‌تفاوت نباشند.»

او حادثه نفتکش ایرانی را با پلاسکو مقایسه می‌کند و می‌گوید: «وقتی ساختمان پلاسکو آتش گرفت تمام اخبار و رسانه‌ها به آن پرداختند اما جای سوال دارد که چرا به فرزندان ما در این حادثه هیچ توجهی نکرده و تا سه روز هیچ اقدامی انجام ندادند؟ چین تمام وسایل خود را به کشور ما صادر می‌کند پس چرا این اجازه را به ایران نداد که بچه‌های ما را نجات دهند؟ از مسئولان می‌خواهم حداقل برای ایران کاری انجام دهند. تمام وسایل ما چینی است پس چرا جان فرزندان ایران برای این کشور مهم نیست؟»

مادر سجاد می‌گوید: «ما برای بچه‌ها زحمت کشیده‌ایم و نمی‌دانم اگر برای بچه‌های مسئولان هم این اتفاق رخ می‌داد بازهم این‌قدر بی‌تفاوت بودند؟»

هرچند او از مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خارک تشکر کرد و از دلجویی مسئولان این دانشگاه صحبت به میان ‌آورد و گفت: «رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خارک با ما تماس گرفت و همدردی کرد. فرزند من دانشجوی نخبه بود و فکر می‌کنم حداقل از طرف دانشگاه باید حمایتی از ما صورت گیرد.»

چراغ خانه پدر

سیاوش عیدی‌پور، پدر پوریاست؛ او می‌گوید از طریق زیرنویس شبکه خبر از حادثه برخورد نفتکش ایرانی مطلع شده و بعد از تماس و پیگیری متوجه شده که پوریا نیز در این نفتکش ناپدید شده است. پوریا عیدی‌پور از دانشجویان ممتاز دانشگاه آزاد اسلامی واحد خارک بود. پدر پوریا معتقد است هرچند طبیعی است که هیچ‌کس بد فرزند خود را به زبان نمی‌آورد اما او از نظر اخلاقی زبانزد دانشجویان بود.

او پوریا را چراغ خانه خطاب می‌کند و می‌گوید: «در ایمیل‌های خود که برای پوریا فرستادم او را «چراغ خانه بابا» صدا می‌کردم.»

سیاوش عیدی‌پور از آخرین تماس‌هایش با فرزند خود می‌گوید: «آخرین تماس من با پوریا زمانی بود که در عسلویه بارگیری می‌کردند و تا سنگاپور هم با او از طریق ایمیل در تماس بودم و ارتباط داشتم.»

او از مسئولان توقع دارد بیشتر به این موضوع پرداخته و زودتر برای نجات کسانی که در این نفتکش بودند، اقدام می‌کردند.

او می‌گوید: «کمیته‌ای که اینک در این خصوص تشکیل شده باید زودتر تشکیل می‌شد اما مسئولان کم‌مهری کردند. ما هنوز امید داریم که بچه‌ها سالم به خانه برگردند اما نمی‌دانم تا چه اندازه این امید رنگ واقعیت به خود بگیرد. مسئولان هنوز با قطعیت اعلام نکرده‌اند که فرزندان ما شهید شده‌اند.»

پدر پوریا از توجه مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خارک هم صحبت به میان آورد: «رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خارک با ما تماس گرفت و هم با من و هم با مادر پوریا صحبت و اعلام کرد، دکتر ولایتی هم پیگیر کار فرزندان ما هستند.»
او البته از دانشگاه آزاد اسلامی هم درخواستی ندارد و می‌گوید آنها از همان ابتدا با ما همدردی کردند.

کارگری زحمتکش

حسن دهقانی، عموی سعید دهقانی است که او هم در گفت‌وگو با «فرهیختگان» از روز حادثه می‌گوید: «خبر را از اخبار سراسری شنیدم و بعد از یک روز از این خبر از تهران با ما تماس گرفتند و اعلام کردند نفتکش آتش گرفته است و خبر مفقود شدن سعید را به ما اعلام کردند.»

او می‌گوید: «سعید دانشجویی بود که شیفته علم بود و در کنار تحصیل سه‌شیفت هم کار می‌کرد؛ چراکه خرج خانواده و تحصیل خواهر و برادر‌های کوچک‌تر برعهده س

ید بود. مکانیکی می‌رفت و شب‌ها نیز در یک هتل تا صبح کار می‌کرد و برای بیش از ۴۰۰۰ نفر صبحانه حاضر می‌کرد.»

پیشرفت در علم و تحصیل آرزویی بود که سعید همیشه به آن فکر می‌کرد. حسن دهقانی از آرزوی‌های سعید گفت: «سعید همیشه دوست داشت همه او را بشناسند و می‌گفت دوست ندارم مردم فکر کنند زندگی در روستا جلوی پیشرفت را می‌گیرد. او حتی گاهی با من تماس می‌گرفت و جویای احوال من می‌شد که مبادا مشکل مالی داشته باشم. با پول کارگری خرج تمام خانواده را می‌داد.»

عموی سعید از مسئولان گلایه‌مند است و می‌گوید: «مسئولان همکاری نکردند؛ اگر این اتفاق در کشور ما افتاده بود و کشتی چینی آتش گرفته بود 200 نفر ایرانی برای خدمه آنها سنگ‌تمام می‌گذاشتند و شهید می‌شدند؛ اما متاسفانه کشور چین اصلا با ایران همکاری نکرد و از روز اول هیچ اقدامی نکردند. مسئولان نیز ضعیف عمل کردند و حتی در رسانه ملی هم ضعیف به این موضوع پرداختند.»

او می‌گوید: «اگر با این شرایط و هزینه‌های سرسام‌آور درس بخوانی و به این جایگاه برسی اما مسئولان بی‌تفاوت باشند چه فایده‌ای دارد؟ البته مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی با ما همدردی کردند که جای تشکر دارد. ما تا ثانیه آخر امید داریم که سعید به خانه بازگردد.»

منبع: فرهیختگان

کد خبر: 896548

وب گردی

وب گردی