به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ راین که پیشتر با انتقادات گستردهای نسبت به عرضه برند Great Wall روبهرو شده بود، اکنون سراغ عرضه محصولات ساخت خودش رفته است. محصولاتی که به نظر نمیرسند در این بازار پرهیاهو بتوانند جایی برای خود باز کنند. البته هنوز در وبسایت رسمی این شرکت نام و نشان گریتوال ولکس دیده میشود. ولی اینبار قصد دارد سراغ دو محصل جدید این شرکت یعنی «ولا V5» و «جامپر D60» برویم. جانشینانی ضعیف برای مدلهای موفقی مانند هیوندای ورنا و آوانته.
ولا V5 یا فاو ویتا؟
یکی از «محصولات کنونی» شرکت راین، سدان ساده و پیش پا افتادهای است به اسم «ولا V5». شاید در جلو و عقب آن نماد معروف پرنده راین تعبیه شده باشد ولی طراحی و اصالت این خودرو اساساً ربطی به ایران ندارد. در واقع این خودرو یکی از تولیدات یکی از زیرمجموعههای FAW است. در حقیقت فاو تیانجین این خودرو را میسازد. در حقیقت نام اصلی آن Vita V5 است. حتی گفته میشود خود چینیها به آن Weizhi V5 نیز میگویند. به هر حال، فاو شرکت جالبی است. از یکسو با بهمن خودرو و زیرمجموعه آنها سیبا موتور قرارداد ساخت سواری و خودروی تجاری را دارد و از سوی دیگر دست در دست کرمانیها داده است. البته در مورد دوم اثری از برند تجاری FAW روی خودروهای راین نیست.
فاجعهای به اسم طراحی
ولا V5 یک عقبگرد اساسی از نقطه نظر طراحی است. حداقل در بازار پررونق ایران که چندی است میزبان مدلهای زیبایی از سرتاسر دنیا است، حضور یک سدان که از الگوهای سنتی و اولیه طراحی بهره برده، منطقی به نظر نمیآید. این خودرو چیزی حدود 20 سال از زمانهاش عقبتر است. او را میتوان پیرو مسیری دانست که فولکسواگن در ابتدای قرن 21 (سال 2000) آغاز کرده بود. مدلهای قدیمی Polo یکی از منابع الهامگیری ولا V5 بوده است. عدم تقارن و تعادل بین زوایایی بصری، بیش از هرچیز دیگری به چشم میآید. تناقض در رفتار زوایای تند و تیز در کنار زوایای نرم منحنی از جلوپنجره شروع میشود، در کنارهها ادامه پیدا میکند و با همین وضع در قسمت عقب خودرو به پایان میرسد. سبک و سیاق چراغهای ولا V5 درست مانند سلیقه یک دهه قبل چینیها است. یعنی استفاده از چراغهای بزرگ. ایدهای بسیار نامانوس که حتی در قیاس با یک محصول ایرانی مثل رانا که از نظر طراحی موارد انتقاد بسیاری دارد نیز عقبتر است. طراحان داخلی شرکت راین نیز با پیروزی از همین موضوع و برای همراه بودن با آن چراغهای بزرگ، لوگوی شرکت خود را نیز به اندازه غیرطبیعی بزرگ در نظر گرفتهاند.
داخل کابین این راین، شما را ناگهان به دهه 90 میلادی برمیگرداند. عجیب است که مگر هنوز این فرم از طراحی جایی استفاده میشود؟ چینیها که خود استاد آیتمهای «گولزنک» و تجهیزات پر زرق و برق هستند، در این مورد کاملاً قافیه را باختهاند. شما نمیتوانید بگویید اتاق ولا V5 ساده است چون قیمتش ارزان است. رنو ساندرو نیز خودرویی ارزان و ساده در کلاس خودش به حساب میآید ولی درون کابین آن شرایط بهکلی تفاوت دارد.
زیر ذرهبین
ولا V5 مانند بسیاری از همقطاران خود موتوری 1.5 لیتری دارد. با قدرتی آشنا معادل 100 اسببخار. این خروجی با وزنی که توسط شرکت 995 کیلوگرم اعلام شده مناسب به نظر میرسد. بنا بر این چندان عجیب نیست که سرعت نهایی آن 180 کیلومتر در ساعت باشد. البته همین سبک بودن و ترمزهای کاسهای عقب باید شما را کمی نسبت به ایمنی آن حساس کند. این خودروی 4.2 متری با یک باک 45 لیتری، مصرفی معادل 6.1 لیتر در هر 100 کیلومتر دارد.
نکته جالب توجهی در سایت راین به چشم میخورد. به گفته این شرکت: "تکنولوژی موتور،گیربکس و سیستم ترمز این خودرو متعلق به کشور ژاپن است". اما در وبسایت رسمی FAW و سایر منابع، موتور این خودرو را CA4GA5 معرفی کردهاند. یعنی پیشرانه ساخت فاو چین. بعید به نظر میرسد راین به خودیِ خود سراغ یک موتور ژاپنی رفته باشد. چراکه این خودرو از نظر قدرت، گشتاور، وزن و حتی دور موتور با نمونه درجشده در سایت مادر برابری میکند.
از نظر آپشن و تجهیزات نباید چندان روی این خودرو حساب باز کنید. به هر حال نسبت به قیمتی که پرداخت میکنید باید توقع داشته باشید. فقط به یاد داشته باشید که ولا V5 سنسور دنده عقب، قفل کودک درب های عقب، ایموبلایزر، قفل مرکزی با کنترل از راه دور، غربیلک فرمان قابل تنظیم ارتفاع، سیستم هشدار دهنده بسته نبودن کمربند ایمنی، گرمکن شیشه عقب و کمربندهای ایمنی جلو با سیستم پیش کشنده و قابل تنظیم ارتفاع را «دارد». البته راین روی فرمان برقی این خودرو نیز خیلی تعصب دارد. چراکه این آیتم را هم در قسمت مشخصات فنی درج کرده و هم در قسمت تجهیزات. بهعنوان «سایر تجهیزات» نیز میتوان به جا عینک، قطعات تزیینی دور بدنه و چراغ مطالعه جلو اشاره کرد.
در بازار
قیمت فروش نقدی ولا V5 دستی در بازار 41 میلیون تومان است و قیمت نمونه اتوماتیک آن 45 میلیون تومان. اختلاف تنها 4 میلیونی بین گیربکس دستی و اتومات در نوع خودش جالب است. اینکه پرستوی آبی ارگ بهعنوان مجری فروش شرکت راین چگونه این تصمیم استراتژیک را اتخاذ کرده، خود داستانی دارد. برای نمونه دنده دستی این خودرو حتی شاید سورن و دنیا نیز بتوانند رقبای قابلی باشند. چه از نظر آپشن و امکانات و چه از نظر ایمنی و خدمات پس از فروش. اگر کسی بخواهد با این پول خودرویی بدون آپشن ولی مورد اطمینان بخرد، چرا نباید سراغی از تندر 90 بگیرد؟ در مورد نمونه اتوماتیک نیز برلیانس نشان داده گزینه معقولتری به نظر میرسد. حداقل آنکه از نظر طراحی چشم و دل را نمیزند. هرچه هست ولا V5 و یا هرچه نامیده میشود، اگر نگوییم مسیری غیرممکن برای موفقیت در ایران دارد، مطمئناً راهی طولانی و فولالعاده سخت برای کسب یک سهم حداقلی در بازار را پیش روی خود میبیند.
401