دانشگاه آزاد فرصتی برای انقلاب

ردپای دانشگاه آزاد در سیاست فراتر از فعالیت چند عنصر ضدانقلاب در رسانه‌های آن است که گذشت زمان و انتشار اسناد، آن‌ها را عیان‌تر خواهد کرد؛ اما آنچه که مشخصاً از الزامات دوره جدید است، حذف حاشیه از مدار دانشگاه و احیای نمانام(برند) علمی دانشگاه است.

پس از درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی، رهبرانقلاب اسلامی، دکتر علی اکبر ولایتی را به ریاست هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی برگزیدند. با توجه به جایگاه هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد، انتخاب دکتر ولایتی که دارای چهره علمی و سیاسی است، یک انتخاب هوشمندانه بود.

دانشگاه آزاد اسلامی تاکنون، 6میلیون نفر را در مقاطع مختلف تعلیم داده و هم اکنون نیز 1.5 میلیون دانشجو دارد. ظرفیتی بزرگ برای آموزش، پرورش و پژوهش که باید با حرکت درست، جایگاه شایستهای در نظام علم و فناوری کشور پیدا کند. زمانی اهمیت دانشگاه آزاد اسلامی مشخص می شود که تاکید رهبر انقلاب در رشد علمی کشور و حل عالمانه مسائل کشور را مدنظر قرار داد.

از این رو یک حرکت اصلاحی در دانشگاه آزاد اسلامی برای جایابی در هندسه تفکر انقلاب اسلامی، یک ضرورت است. افزایش کیفیت آموزش و پرورش در دانشگاه آزاد اولین اولویت در دوره جدید محسوب میشود. انتصاب افراد شاخص علمی و پرسابقه در مدیریت آموزش عالی کشور، در پستهای مختلف دانشگاه آزاد یک اقدام موثر برای حرکت به سمت افزایش کیفیت علمی است. خروج انتصابها از قبیلهگرایی به سمت شایستهسالاری، یک الزام برای دانشگاه آزاد محسوب میگردید.

البته ترمیم و ارتقای کادر علمی دانشگاه آزاد باید به سطوح مختلف واحدهای دانشگاهی گسترش پیدا کند. در کنار ترمیم کادر علمی، تلاش برای افزایش مهارت دانشجویان و ایجاد رشته های موثر و کاربردی از جمله اقدامات الزامی در دانشگاه آزاد است.

با توجه به کاهش جمعیت دانشجویی کشور و شهریه محوری دانشگاه آزاد، نیاز است تا به راهکارهای قطع وابستگی به شهریه اندیشیده شود و از سوی دیگر انضباط مالی در اولویت قرارگیرد. با روی کارآمدن کادر جدید مدیریتی، سیاست ادغام برخی از معاونتها و اتقباض مالی در پیش گرفته شد و در کنار این اقدامات، حسابرسی نیز در دستور کار قرار گرفت که دکتر طهرانچی عضو هیئت امنای دانشگاه پایان آن را تا پایان سال اعلام کرد و گفت: متاسفانه در مواردی به بی‌انضباطی‌های مالی و تخلفاتی برخورد کردیم که در حال حاضر منتظر نتایج نهایی حسابرسی مستقل هستیم تا بررسی شود این موضوع به چه میزان سازمان‌یافته بوده است.

اقدام ضروری دیگر، سیاستزدایی از دانشگاه آزاد است. به هرحال در سالهای مختلف به واسطه اقدامات صورت گرفته، دانشگاه آزاد، جنبه سیاسی پیدا کرده بود که سم مهلک برای فعالیتهای علمی محسوب میگردید. رسانههای دانشگاه آزاد نمونهای از این سیاسیکاری بودند که برخی از اعضای آن یا حین کار پناهنده شدند و یا بازداشت و زندانی! در مدیریت جدید از افراد دانشگاهی و دانشجویی برای هدایت رسانهها بهره گرفته شد تا بتواند این رسانهها را به ریل اصلی خود بازگرداند.

البته ردپای دانشگاه آزاد در سیاست فراتر از فعالیت چند عنصر ضدانقلاب در رسانههای آن است که گذشت زمان و انتشار اسناد، آنها را عیانتر خواهد کرد. اما آنچه که مشخصاً از الزامات دوره جدید است، حذف حاشیه از مدار دانشگاه و احیای نمانام(برند) علمی دانشگاه است. اگرچه برخی از جریانها سیاسی، سکوت مجموعه دانشگاه را فرصتی برای تسویه حساب سیاسی میدانند و بهدنبال به حاشیه کشاندن مسئولان این دانشگاه هستند، اما توجه به اصلاح روندهای علمی در دانشگاه میتوان انگیزهای برای کم توجهی به حملات سیاسی باشد.

دانشگاه آزاد از فرصت ثبات در سیاستگذاری برخوردار است. فرصتی که بسیاری از مجموعههای دولتی و حاکمیتی از نعمت آن محروم هستند. از این رو این فرصت را باید برای رسیدن به یک دانشگاه تراز انقلاب اسلامی غنیمت شمرد. به هرحال دانشگاه آزاد را میتوان یک نهاد برآمده از انقلاب دانست. همانطور که دیگر نهادهای انقلابی، یک خلا را در کشور پرمیکنند و به دنبال اصلاح نقایص هستند، دانشگاه آزاد نیز باید نقایص آموزش عالی کشور را هدف قرار دهد.

کد خبر: 899063

وب گردی

وب گردی