سوریه می تواند از ترکیه شکایت کند/ تجاوز آنکارا نقض آشکار تمامیت ارضی کشور سوریه است

ارتش ترکیه در حالی عملیات《شاخه زیتون》را در منطقه کردنشین عفرین در شمال غربی سوریه آغاز کرده که از لحاظ حقوق بین الملل این اقدام دولت ترکیه،عمل مشروعی نیست زیرا نه با اجازه دولت سوریه و نه با اجازه از سوی سازمان ملل،صورت گرفته است.

به گزارش سرویس سیاسی ایسکانیوز ارتش ترکیه در حالی عملیات《شاخه زیتون》را در منطقه کردنشین عفرین در شمال غربی سوریه آغاز کرده که تا به امروز پیشرفت چندانی در مصاف میدانی با نیروهای کرد نداشته و نزدیک به 6 تانک این کشور هم در این عملیات منهدم شده است.

بهانه ادعای ترکیه برای نبرد با گروه های کرد، همکاریشان با پ.ک.ک است و برای این کار گروه های شبه نظامی مخالف دولت بشار اسد را در این جنگ همراه خود نموده و علیه کردها به کار گرفته است. به این منظور و برای بررسی آخرین تحولات جنگ در چندین هفته گذشته گفتوگویی با افشین غلامی پژوهشگر مسائل خاورمیانه انجام داده ایم که مشروح آن را در زیر میخوانید:

- حدود یک ماه از حمله ترکیه به منطقه عفرین در شمال سوریه می گذرد،به نظر شما اهداف ترکیه از این اقدام چیست؟

اقدام ترکیه را باید در دو سطح داخلی و منطقه ای دنبال کرد؛در سطح داخلی ترکیه انتخابات پارلمانی سال 2019 را در پیشرو دارد،لذا حزب عدالت و توسعه به رهبری آقای رجب طیب اردوغان،به دنبال تحریک احساسات ناسیونالیستی و جذب رای تندروهای ترک در قبال موضوع کردها در سوریه، بعنوان شاخه سیاسی حزب کارگران کردستان است.

اردوغان چون می داند احتمال ریزش رای های حزبش در انتخابات آتی محتمل است از همین الان بر روی ائتلاف با حزب حرکت ملی و یا بخشی از ناسیونالیست های جمهوری خواه کار می کند و موضوع عفرین را تبدیل به برگ برنده آینده می کند.

در سطح منطقه ای،اردوغان قدرت گیری کردها در سوریه را آتش زیز خاکستر و تهیج احساسات ناسیونالیستی کردهای ترکیه می داند که جمعیت بالغ بر 25 میلیون نفر را در این کشور شامل می شوند،به همین خاطر سعی دارد از شکل گیری مثلث کردی در منطقه جلوگیری کند.دولت ترکیه اعلام کرده که در عملیات "سپر فرات" اهدافش به طور کامل محقق نشده است.

به رغم ورود ترکیه به این عملیات سؤالات زیادی پیرامون دلایل، اهداف و مدت زمان آن وجود دارد که مهم ترین آن، مواضع نیروها و دولت های حاضر در بحران سوریه ، به ویژه روسیه است که در روابط خود با ترکیه شاهد تفاهم بزرگ در مذاکرات آستانه و توافق بر سر" مناطق کم تنش " است و از سویی تنش با دولت آمریکا در سوریه به خاطر کمکها و حمایت هایش از کُردهای سوریه می باشد.

از سویی عفرین به لحاظ جغرافیایی در مقایسه با دیگر کانتون های کُردی ( نظیر کوبانی و الجزیره) در موقعیتی حاشیه ای قرار دارد، اما در پروژه کُردستان سوریه از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است، چرا که عفرین پل جغرافیایی جهت اتصال نقشه کُردها به دریای مدیترانه محسوب می شود، همچنان که برخی از مسئولان کُردستان سوریه تا کنون این موضوع را بیان و بر آن تأکید داشته اند.

همزمان با این امر، عفرین یک وسواس دائمی نیز برای دولت ترکیه ایجاد کرده است که اگر این برنامه و نقشه کُردستان محقق شود، مدیریت امور از سیطره و نفوذ ترکیه خارج و هویت مستقل کُردی به صورت کاملا واقعی و میدانی شکل خواهد گرفت و شاید فدرالیسم بر روی میز منجر به تسویه و حل وفصل بحران سوریه شود. بنابراین سرنوشت عفرین در هسته مرکزی نقشه و گام بعدی ترکیه قرار دارد.

برخی عقیده دارند که ترکیه تضمین امنیت ملی خود را باور نخواهد کرد مگر پس از تسلط یافتن بر "عفرین" و از بین بردن نفوذ حزب کارگران کردستان "پ ک ک" و متحد آن در آنجا یعنی حزب اتحاد دموکراتیک. آنها استدلال می کنند که حضور نظامی در مرزها و داغ کردن تحرکات نظامی و سیاسی فراتر از مسأله "منبج" و تحقق مابقی اهداف عملیات "سپر فرات" بوده و عملیاتی وسیع تر را با هدف قطع مسیر نهایی پیشرفت پروژه و نقشه کُردستان دنبال می کند. امری که لازمه تحقق آن، وصول به "عفرین" است، جایی که برای کُردها حائز جایگاهی سرنوشت ساز و برای ترکیه دارای اهمیت و ارزش استراتژیک است.

همچنین برخی ها بر این عقیده هستند که ترکیه شرایط سیاسی و میدانی را برای یک تحرک گسترده و فراتر از "عفرین" کاملا مساعد می بیند و علاقمندی و تمایل ترکی- روسی جهت توافق بر سر مناطق "کم تنش" ممکن است به یک تفاهم گسترده تری نظیر تعیین سرنوشت استان "ادلب" منجر شود.به ویژه که طرفین ترکی-روسی از موضوع کُردستان و اتحاد و هم پیمانی آنها با دولت آمریکا ناراحت و نگران هستند. همچنان که این ائتلاف و اتحاد به نگرانی آنکارا، موسکو و حتی نظام سوریه منجر شده است، امکان تفاهم بر سر عملیات نظامی ترکیه در "عفرین" گامی نخست در راستای یک حرکت گسترده تر به سوی "ادلب" و با هدف سرکوب ونابود ساختن نفوذ "القاعده " و مابقی سازمان های افراطی در این منطقه و همچنین حمایت از آتش بس طبق توافق آستانه محسوب می شود. بدیهی است که تحقق یک چنین سناریویی بیطرفی روسیه، نظام سوریه و متحدین آن را در مرحله ورود نیروهای ترکیه و گروه های متحد ترکیه در عملیات "شمشیر فرات" به "عفرین" و تسلط بر آن می طلبد.

-در حمله ارتش ترکیه به شمال سوریه تعدادی از گروه های جهادی که با دولت سوریه می جنگیدند،حضور دارند،این موضوع چه توجیهی دارد؟

ترکیه در چند سال گذشته سیاست های متفاوتی در قبال سوریه در پیش گرفته و اخیرا هم در مذاکرات آستانه و مذاکره آتی در سوچی ،قدری بە محور مقاومت نزدیک شدە است.سیاست ترکیه، بهتر است بگوییم سیاست دولت عدالت و توسعه به رهبری آقای اردوغان در قبال سوریه، حکایت یک بام و دو هوا است.

روزگاری اردوغان(رییس جمهور ترکیه) مخالف سرسخت ماندن اسد در قدرت بود و امروز اگر موافق نباشد دستکم مخالفت جدی نشان نمی دهد.دلیل این امر هم به موضوع کُردها در شمال سوریه برمی گردد.

کسی نیست که نداند ترکیه چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ استخباراتی چه کمک هایی به داعش و النصره در جنگ 7 سالە سوریه کرد.یکی از ستون های اصلی ماندگاری رادیکالیسم در سوریه و فرسایشی شدن جنگ در این کشور،سیاست های ترکیه در راستای راهبرد منطقه ای حزب عدالت و توسعه بود.اما از زمانی که بە یکباره کُردها در شمال سوریه قدرت گرفتند تبدیل به پاشنه آشیل امنیت ملی ترکیه شدند، زیرا که از لحاظ عقیدتی نزدیکی زیادی به حزب کارگران کُردستان(پ.ک.ک) دارند و از اینجا بود که راه اردوغان و ائتلاف او با برخی گروه های رادیکال اسلامی پایان یافت و به سمت تقابل با کُردها تغییر مسیر داد.

اگر به حوادث سال 2016 نگاهی بیاندازیم ترکیه پس از کودتا 15 ژوئیه، آرام آرام وارد فاز جدیدی از سیاست ورزی شد و این بار مهمترین چالش سیاست خارجیش در قبال سوریه تغییر کرد، به همین خاطر ناچارا برخلاف راهبرد ترسیمی منطقه ای، سعی کرد به روسیه نزدیک شده و پیمان های اقتصادی و نظامی با این کشور امضاء کند.

ترکیه از این نزدیکی چند هدف عمده را در سر داشت:

1.بستن مسیر رسیدن کُردها به دریای مدیترانه.

2.فشار بر روسیه به عنوان حامی زمینی کُردها برای کنترل این جریان تازه شکل گرفته در شمال سوریه.

3.متقاعد کردن روسیه برای ورود نیروهای نظامی وابسته به خود به خاک سوریه. ترکیه در این زمینه موفق شد و توانست رضایت پوتین برای ورود به شمال سوریه و منطقه (جرابلس و الباب) را به دست آورد.

-اما چرا تا امروز بازیگران مهم عرصه سوریه هیچ کدام اقدام جدی و یا عکس العملی در برابر حملات اردوغان به شمال سوریه انجام نداده اند؟

عوامل زیادی می تواند در پشت پرده این کنش بازیگران تاثیرگذار باشد.اساسا ساختار سیاسی و پیچیده تفاوت منافع در عرصه نظام بین الملل چگونگی خواسته و نیاز طرفین را مجزا می کند.صحنه سوریه معادله چند مجهولی است؛از سویی نوعی تقابل سیستمی مابین آمریکا-روسیه در آن جریان دارد و از طرف دیگر مدلی از صف کشی منطقه ای بین دو رقیب قدیمی،ترکیه و ایران از سویی و ایران و ائتلاف عرب سنی از سوی دیگر در حال پیگیری است.یعنی در واقع چندین شکاف متقاطع همدیگر را در این عرصه در می نوردند.

اما امروز آنچه که مشخص است، بعد از سپری شدن هفت سال از این جنگ خانمانسوز چند ملیتی در سوریه،همه جریان ها بر سر موضوعی به "جبر انتخاب" رسیده اند.

در واقع می توان گفت جبر انتخاب امروز سوریه و نقطه عطف سیاست ورزی همه جریان ها"مسئله کرد" است.مسئله ای که ترکیه را مجبور به تغییر پارادایم 《سرنگونی اسد به قبول اسد》 به شرط ها و شروط ها نمود؛در واقع چرخش استراتژیک (اردوغان رییس جمهوری ترکیه) حول موضوع "احساس ایجاد خطر" شکل گرفت و این احساس خطر ،همان "قدرت گیری کردی" در جنوب ترکیه و در شمال سوریه تحت قیاده ی یک استاتوی دموکراتیک بود؛لذا شرط قبول اسد را در ازای مدیریت جریان کردی پذیرفت.

در واقع نشست های پایانی ژنو ،درآمدی بر بدبینی ترکیه و فرصت شناسی او در عرصه عمل زمینی می توان تصور کرد.بعد از آن که کردها توانستند از دل"نبرد کوبانی" آمریکا را وارد معادله زمینی سوریه کنند،همه ورق ها برگشت و بجای اسد، کردها مبدل به دشمن درجه یک اردوغان شدند.اما این شیفت پارادایمی زمانی روی داد که همه چیز در پی نشست "ژنو 2 " در سوریه دستخوش تحول شد و این موقعی بود که حوزه عمل دو قدرت آمریکا و روسیه در سوریه مشخص گردید.

یعنی طی توافق "سرگی لاورف" و "جان کری"بصورت مشخص نفوذ هر دو طرف در سوریه تعیین شد.لذا توافق بدین نحو صورت گرفت که شرق فرات برای آمریکا و غرب فرات حوزه عمل روسیه باشد که امروز در این معامله"عفرین" در حوزه نفوذ روسیه قرار دارد.

-حال با این وجود،پیشبینی شما از فرجام این اقدام،ترکیه چیست؟

از لحاظ حقوق بین الملل این اقدام دولت ترکیه،عمل مشروعی نیست چرا که نه با اجازه دولت سوریه و نه با اجازه سوی سازمان ملل،صورت گرفته است و صرف اینکه دولت ترکیه می گوید آن ها را در جریان گذاشته است،کافی نیست.این ازبُعد حقوقی ماجرا است اما از بُعد سیاسی هم،اقدام ترکیه یک رفتار توسعه طلبانه است که نه در رژیم سیاسی و نه در رژیم حقوقی وجاهتی ندارد و نقض آشکار تمامیت ارضی کشور سوریه است،

به همین خاطر حضور ارتش ترکیه در خاک سوریه،به عنوان تجاوز محرض محسوب می شود که اگر دولت سوریه در مراجع حقوقی جهانی پیگیر آن باشد،می تواند ترکیه را به نقض کنوانسیون های سیاسی و حقوقی و نقض منشور احترام به حفظ حاکمیت سیاسی متهم کند.

در طرف دیگر شرایط جغرافیایی منطقه عفرین کوهستانی است و این خاصیت جنگ متقارن زا برای کردها علیه ارتش کلاسیک ترکیه فراهم کرده است،هر چند ترکیه هم از تعداد زیادی از شبه نظامیان اسلامگرا استفاده می کند که در طی این 7 سال جنگ پارتیزنی و شهری را تجربه کرده اند،اما شرایط مبارزه نیروهای کرد در این چند روز نشان داده که اجازه پیشرویی را به ترکیه و گروه های دیگر نداده است.

کردها روحیه جنگندگی زیادی دارند و برای آن ها سقوط عفرین به منزله از دست دادن رویای رسیدن به آب های آزاد است.در سمت دیگر آمریکا و روسیه قرار دارند.روسیه در حال حاضر با رویگردانی از کردها در عفرین به دنبال آزمون خطا و بررسی شرایط است و به کردها فهماند که حضور آمریکا در سوریه را نمی پذیرد. آمریکا هم در قضیا عفرین به مسائل راهبردی فکر می کند و حضور بلند مدت در سوریه را در گروه حفظ هر دو بازیگر منطقه ای و محلی؛ترکیه و کردها می داند.

همچنان که در افغانستان این بازی را با دولت مرکزی و طالبان،در عراق با دولت مرکزی و اقلیم انجام داد، در سوریه هم با ترکیه و کردها انجام می دهد.شاید پرسیده شود که اردوغان امروز برخلاف منافع آمریکا عمل می کند، اما در واقع ایالات متحده ترکیه را کشوری قدرتمند در منطقه می داند که چه با اردوغان و چه بدون اردوغان همکار استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و در ناتو است لذا دغدغه های امنیتی این کشور را با حساسیت دنبال می کند و اگر روزی بخواهد بین ترکیه و کردها یکی را انتخاب کند به دلیل ساختار حقوقی و سیاسی ترکیه ناچار به انتخاب ترکیه خواهد شد.

اما در این بین آمریکا می داند که پاپس کشیدن از حمایت کردها در سوریه به نفعش نیست و بازی را مجبور است به روسیه ببازد و این در حالی است که چندین پایگاه هوایی و نظامی در شمال سوریه و شرق فرات دایر کرده و دسترسی خود به کشورهای غرب آسیا را ارتقا بخشیده است.

با این اوصاف من فکر می کنم اگر ترکیه نتواند در عملیات زمینی موفقیت چندانی به دست آورد،به ناچار تحت فشار قدرت ها و رسانه های عمومی از قضیه عفرین عقب نشینی کند و مذاکراتی را با کردها انجام دهد.

گفت وگو از: علی درخشان

301

کد خبر: 902124

وب گردی

وب گردی