از تصویب و انتشار سند تحول بنیادین آموزش و پرورش 6 سالی میگذرد؛ سندی که براساس راهکار 1-11 آن استقرار نظام ملی تربیت معلم و راهاندازی دانشگاه ویژه فرهنگیان با رویکرد آموزش تخصصی و حرفهای تربیتمحور توسط وزارت آموزش و پرورش و با همکاری دستگاههای ذیربط باید در دستور کار قرار میگرفت و چند ماه بعد از آن دانشگاه فرهنگیان با تجمیع کلیه مراکز تربیت معلم سراسر کشور ایجاد شد؛ دانشگاهی با حدود 98 واحد دانشگاهی در قالب 64 پردیس و 34 مرکز وابسته به پردیس که یک سال بعد از ایجاد، اولین دانشجویان خود را در بهمن 91 جذب و عملا کارش را با 21 هزار و 700 دانشجومعلم آغاز کرد.
البته براساس راهکار 2-11 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طراحی و ارتقای نظام تربیت حرفهای معلمان در آموزش و پرورش با تاکید بر حفظ تعامل مستمر دانشجومعلمان با مدارس و نهادهای علمی و پژوهشی طی این دوره و فراهم آوردن امکان کسب تجربیات واقعی از کلاس درس و محیطهای آموزشی از جمله وظایف این دانشگاه به شمار میرود. همچنین جلب مشارکت دانشگاههای برتر و حوزههای علمیه در امر تربیت تخصصی- حرفهای و دینی معلمان، کارشناسان و مدیران با همکاری دانشگاه فرهنگیان در این سند تعریف شده است. با این حال گویا دانشگاه فرهنگیان به اذعان دانشجویان و خود مسئولان آن نتوانسته آنگونه که باید، به اهداف در نظر گرفتهشده خود دست یابد.
حاجیبابایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش دو سال بعد از فعالیت این دانشگاه در مصاحبه با یکی از رسانهها اعلام کرد: «ما سال اول تاسیس دانشگاه فرهنگیان 23 هزار نیرو گرفتیم، اما یک سال بعد یعنی در سال 1392، تنها 12 هزار نفر جذب دانشگاه شدند و دلیل این مهم نیز نداشتن فضا عنوان شد، در حالی که 900 مدرسه را به بخش خصوصی واگذار کردند و اگر از این تعداد تنها 50 مدرسه را به دانشگاه فرهنگیان میسپردند، مشکل کمبود فضا وجود نداشت.»
او ادامه داد: «دانشگاه فرهنگیان به جای تربیت معلم آمده است که همیشه 50 هزار تا 100 هزار دانشجو داشته و با احتساب فنی و حرفهای که بعدا به وزارت علوم واگذار شد، آموزش و پرورش همواره حدود 200 هزار دانشجو داشته است.»
همین صحبتها کافی بود تا فاصله گرفتن دانشگاه فرهنگیان از مسیر اصلی ترسیمشده را نشان دهد؛ موضوعی که گویا طی دو سال اخیر با شروط عجیب و غریب این دانشگاه برای پذیرش دانشجو بیش از پیش خودنمایی کرده است؛ چراکه دانشگاه فرهنگیان از سال 1395 با تغییر سن پذیرش از 22 سال به 20 سال دردسرهایی را برای داوطلبان به وجود آورد؛ مسالهای که با واکنشهای مختلفی از سوی داوطلبان همراه شد؛ اعمال شرط سنی از سوی این دانشگاه در حالی صورت گرفته که تغییر دوباره آن برای کنکور سال آینده از 20 به 22 سال، باعث سردرگمی بیش از پیش داوطلبان شده است و باید منتظر ماند تا دید تصمیم مسئولان ذیربط برای در نظر گرفتن شرط سنی 22 سال قطعی خواهد بود یا باز هم امکان تغییر آن وجود دارد.
البته اگر کمی به عقب بازگردیم، متوجه خواهیم شد که یکی از مشکلات اصلی دانشگاه فرهنگیان نبود فردی در مقام ریاست آن است؛ به عبارت دیگر، این دانشگاه از بدو تاسیس تاکنون که نزدیک به پنج سال از آن میگذرد، با سرپرست اداره شده و اسدا... اسدی گرمارودی، جهانبخش محبینیا و محمود مهرمحمدی افرادی بودند که پست حضور داشتهاند؛ البته در میان آنها محمود مهرمحمدی از 24 شهریور سال 1392، بهعنوان «سرپرست» دانشگاه فرهنگیان منصوب شد و بالاخره بعد از نزدیک به 49 ماه حضور در این پست در آذرماه امسال جای خود را به حسین خنیفر داد. این جابهجایی باز هم به شیوه گذشته بود و خنیفر هم بهعنوان سرپرست این دانشگاه منصوب شد تا بار دیگر امیدها برای تعیین فردی به ریاست این دانشگاه از بین برود.
با این حال گویی مشکلات دانشگاه فرهنگیان و دانشجویان آن تمامی ندارد؛ چراکه تنها یک ماه بعد از انتصاب خنیفر، دولت «لایحه اصلاح و دائمی کردن قانون مدیریت خدمات کشوری» را به تصویب رساند و برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال کرد؛ لایحهای که براساس تبصره 2 ماده 105 آن، سنوات تحصیلی دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان و تربیتدبیر شهیدرجایی جزء سوابق شغلی ایشان محسوب نخواهد شد؛ لایحهای که با اعتراض دانشجویان و بیانیه 56 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان و جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید رجایی روبهرو شد.
بعد از این واکنشها سلیمانزاده، سرپرست اداره کل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: «بسیار بعید به نظر میرسد این لایحه بدون اصلاح و تغییر به تصویب برسد، زیرا حذف دو سال یا بیشتر از سابقه سنواتی افراد مشکلساز خواهد بود، بنابراین پیشبینی میشود مجلس شورای اسلامی لایحه مذکور را پس از اصلاح تصویب کند و در صورت مصوب شدن این لایحه شامل نیروهایی شود که از تاریخ تصویب قانون مذکور، جذب آموزش و پرورش میشوند.»
او با بیان اینکه فرهنگیان نگران نباشند، زیرا این لایحه هنوز در مجلس شورای اسلامی تعیینتکلیف نشده و فرآیند تصویب آن نیز زمانبر است، اظهار داشت: «البته این بند از لایحه به صورت عام نوشته شده و شامل همه کارمندان دولت میشود، اما بیشترین شمول آن فرهنگیان هستند.»
درست است که مشکلات پیرامون دانشگاه فرهنگیان زیاد است، اما نکته قابلتامل درباره آن صحبتهای حمیدرضا حاجیبابایی در اینباره است. او در مصاحبهای عنوان کرد: «تضعیف دانشگاه فرهنگیان به معنای تقویت سند 2030 و اقتدار دانشگاه فرهنگیان یعنی اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.»
او دانشگاه فرهنگیان را قلب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دانست و گفت: «در طول سالهای گذشته قرار بود سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تضعیف شده و سند 2030 را به این سند غالب کنند؛ مقام معظم رهبری در مقابل این اقدام مقاومت کردند، اما تفکر 2030 هنوز وجود دارد و خود را در مسائلی از قبیل تضعیف دانشگاه فرهنگیان نشان میدهد.»
دانشجویان این دانشگاه در کنار مسائل مطرحشده، با قانون متعهدین به خدمت وزارت آموزش و پرورش مواجه هستند؛ قانونی که در عمل مشکلاتی را برایشان ایجاد کرده است. به گفته یکی از دانشجویان، دانشگاه فرهنگیان براساس این قانون تنها چهار سال به دانشجو حقوق میدهد و اگر تحصیل دانشجویی بیش از آن طول بکشد، برای اول انفصال از خدمت در نظر گرفته میشود؛ از سوی دیگر دانشجویانی که وارد دانشگاه فرهنگیان و شهیدرجایی میشوند، تنها اجازه دارند در رشته خودشان ادامه تحصیل دهند و آن هم بدون اجازه وزارت آموزش و پرورش ممکن نیست.
او گفت: «همچنین از حقوق پرداختی به دانشجویان دانشگاه فرهنگیان حدود 45 درصد بابت حق خوابگاه و تغذیه کسر میشود و این مبلغ زیاد است.»
با همه این تفاصیل پیگیریهای خبرنگار «فرهیختگان» برای مصاحبه با حسین خنیفر، سرپرست این دانشگاه به نتیجه نرسید و او از مصاحبه غیرحضوری سر باز زد. ظاهرا مشکلات عدیده این دانشگاه که مهمترین دانشگاه فعال در حوزه وزارت آموزش و پرورش به شمار میرود، تصویر نامعلومی از آینده آن را به نمایش گذاشته است.
منبع: فرهیختگان