به گزارش ایسکانیوز، در ابتدای نشست مسعود اسداللهی کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا، شروع منازعات منطقه را دلیلی جهت برگزاری این نشست دانسته و از حضور اساتیدی که در این نشست شرکت کردند تشکر و قدر دانی کرد.
وی سخنان خود را درباره عملیات "شاخه زیتون" عفرین که از مرداد ماه امسال به تدریج توسط ترک ها کلید خورد شروع کرد و در ابتدا مناطق تحت تصرف داعش در عراق و سوریه در اوج خود را به نمایش گذاشت و درمورد شکست داعش و از دست دادن مناطق وسیعی که تحت سلطه این گروه بود سخن گفت.
این عملیات در ابتدا در مقابل عملیات درع الفرات کردها به نام "عملیات سیف الفرات" نام گذاری شده بود که اکنون همه این عملیات را با نام شاخه زیتون می شناسند که اصلا هیچ تطابقی با عملکرد این عملیات ندارد.
اسد اللهی به بررسی چرایی این اقدام ترکیه پرداخت و اظهار داشت: این اتفاقات برمی گردد به سوریه و عراق و تحولاتی که در آن ها در یک سال اخیر در مورد شکست های پی در پی عراق اتفاق افتاده است.
وی مراحل شکست داعش را به تدریج از خرداد سال 1395 تا اکنون بر روی نقشه نشان داد.
سپس با مشخص کردن موقعیت استراتژیک رودخانه فرات گفت که این رودخانه سوریه را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می کند.
پیامد های شکست داعش بخصوص در منطقه جزیره سوریه(بخش شرقی فرات) آنکارا را به شدت نگران کرده است.
سپس آمریکا با انتشار خبر استقرار نیرو های خود در نقاط مرزی سوریه و ترکیه، این کشور را به شدت نگران کرد، زیرا در واقع به تشکیل یک حکومت کرد در مرزهای ترکیه کمک کردند و از آنجا بحث حمله به عفرین مطرح و در 20 ژانویه این عملیات کلید خورد.
ترک ها در پی رسیدن به ساحل فرات می باشند و به گفته اردوغان، رییس جمهور ترکیه بعد از عفرین پیشروی ها به سمت شهر منبج است.
وی پس از بررسی اهداف عملیاتی ترکیه اهداف سیاسی و راهبردی این عملیات را برشمرد:
در زمان شروع عملیات درع الفرات ترکیه اعلام کرد که طی 2 ماه این منطقه را تصرف می کند اما به دلیل استحکامات نیروهای ترک در این منطقه این زمان 7 ماه به طول انجامید.
در ابتدای این عملیاتنت روس ها به یکباره نیرو های خود را ز این منطقه خارج کردند.
ترک ها به نوعی طی یک معامله، فرودگاه ابوظهور را به ارتش سوریه تحویل و به جای آن عفرین را گرفتند به همین علت زمانیکه ارتش سوریه به فرودگاه ابوظهور رسید شاهد هیچ گونه مقاومتی از سمت هم پیمانان ترکیه نبود.
وی در مورد موضع روسها گفت که آن ها یا چشم های خود را بر روی این عملیات بسته اند یا با ترکیه سازش کرده اند. علاوه بر این کنفرانس سوچی در راه بود و ترک ها از این مساله بخاطر نیاز مسکو به آنها سوء استفاده و 10 روز مانده به کنفرانس سوچی عملیات را آغاز کردند.
علاوه بر این روسیه برای اینکه نشان دهد کنفرانس سوچی یک کنفرانس فراگیر است به حضور نیروهای مسلح نیز در سوچی احتیاج داشت. یکی از دلایل دیگر سکوت روس ها به این عملیات جلب رضایت ترکیه و دور نگه داشتن آنکارا از واشنگتن است.
اسد اللهی سپس به بیان آمار این عملیات پرداخت:
در این عملیات 134 مسلح سوری هم پیمان ترکیه،7 سرباز ترک و 108 مسلح کرد کشته شدند.
هدف اول ترکیه از حمله به عفرین اشغال این منطقه و ممانعت از پیوند جغرافیایی کردها با سوری هاست.
هدف دوم، تغییر دموگرافیک و جمعیتی این منطقه است به این معنا که تعداد زیادی پناهنده سوری الان در خاک ترکیه هستند و ترک ها می خواهند این پناهندگان را به استان عفرین منتقل کنندتا ترکیب جمعیتی را به هم زده و بعد ها به مرور زمان این منطقه تبدیل به یک منطقه عربی شده تا خطری برای ترکیه نداشته باشد. در واقع ترکیه قصد تعریب یا عربی سازی این منطقه را دارد.
اسداللهی در مورد اهداف سیاسی و راهبردی ترکیه در عفرین افزود: یکی از این اهداف احیای سیطره عثمانی در آن منطقه بر پایه خلافت اسلامی منحصر به ترکیه است که در اسلام همچین چیزی وجود ندارد.
اردوغاناکنون در منطقه یک شکست خورده محسوب می شود و نیاز به یک پیروزی دارد و در داخل کشور خود تحت فشار یک اپوزسیون می باشد بخصوص که در سال 2019 انتخابات ترکیه نیز در راه است و وی میخواهد با یک چهره پیروز به این انتخابات وارد شود.
نکته بعد مبارزه ترکیه برای جلوگیری از تشکیل یک کانون کرد در نزدیکی مرزهای خود است.
وی در ادامه با بیان اینکه حمله به عفرین چه سودهایی برای ترکیه دارد گفت که ترکیه احتمالا با توجه به تراکم ادلب به راحتی نتواند به این منطقه برود و احتمالا خیز به سمت دمشق خواهند داشت.
اگر ترکیه به اهداف خود در عفرین برسد با این پیروزی به دنبال تقویت جناح هم پیمان عرب خود در خاورمیانه از جمله قطر، اخوان المسلمین و اخیرا سودان است.
موضع جمهوری اسلامی ایران در این جا یک موضع متناقض است به این معنا که اگر طرف کرد ها را بگیرد با ترکیه مشکل پیدا خواهد کرد و اگر طرف ترک ها را بگیرد با کرد ها به مشکل می خورد و با توجه به اقلیت کرد در ایران باید یک موضع دقیقی نسبت به این مساله گرفت تا هم منافع ملی حفظ شود و هم مشکلی به وجود نیاید.
سپس در ادامه محمد رضا رئوف شیبانی سفیر سابق ایران در سوریه، سخنان خود را با اشاره به رویکرد اتحادیه عرب و طرح های آن، از قبیل تغییر بنیان حاکمیتی سوریه از زمان آغاز بحران سوریه شروع کرد و گفت: عملا کار اتحادیه عرب به بن بست مواجه شد و شکست خورد.
عباس خامه یار کارشناس ارشد مسائل بین المللی نیز در این نشست در مورد جایگاه بحران سوریه در معادلات منطقه سخن گفت و به نظر وی این تحولات را از سه منظر می توان بررسی نمود.
یک: این تحولات پاتکی بوده نسبت به تحولات بزرگ و بی سابقه ای که منطقه را در بر گرفته است و از نظر وی آمریکایی ها در مورد اتفاقاتی که درحال رخ دادن است کاملا مطلع بوده اند ولی فکر نمی کردند روند این اتفاقات به این سرعت باشد.
دو:تصمیم بر تجزیه جهان اسلام
سه: ایجاد وعده بالفور شماره 2 و شعار از نیل تا فرات
خامه یار افزود همانطور که می بینیم در طول تاریخ 70 یا 80 ساله اشغالگری این رژیم حتی 1میلیمتر هم از جایگاه خود عقب نشینی نکرده است. در واقع سیاست آن ها به گونه ای است که همه ارتش هایی که برای این رژیم تهدید هستند باید فرو بریزند از جمله ارتش سوریه و ترکیه.
این کارشناس بین الملل در ادامه سخنان خود افزود که معتقد است 57 درصد خاک سوریه در دست دولت این کشور و 25 درصد در دست کردها و بقیه در دست تکفیری هایی است که در این منطقه حضور دارند.
وی از دو اشتباهی که درمورد داعش به وجود آمده است سخن گفت و افزود برای این گروه تروریستی به جای لفظ داعش باید از لفظ دواعش استفاده نمود و همچنین به کار بردن واژه ای مانند پسا داعش نیز خطرناک است چون این گروه تروریستی سکوی پرش خود را برای اعلام خلافت خود خوانده از دست داده است در واقع داعش یک اندیشه است.
