سرو زیر آب و حماسه انتظار

ششمین روز از جشنواره سی و ششم فیلم فجر برای اهالی رسانه رنگ و بویی از جنگ و دفاعی هشت ساله داشت که دو فیلم سرو زیر آب ساخته محمدعلی باشه آهنگر و تنگه ابوقریب ساخته بهرام توکلی بر این اساس خلق شده اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، فیلم «سرو زیر آب» از آن دسته فیلم هایی است که از نمایش جنگ به شکل مستقیم پرهیز کرده و ما شاهد تبعات آن و تاثیر عمیقش روی آدم های پشت جبهه هستیم.معراج شهدا مرکز ثقل فیلمنامه بوده و بخش مهمی از کار هم در آن می گذرد.فضایی عجیب و تاثیرگذار که پیکر پاک شهدا را در خود جای داده و مسئولیتی سنگین بر دوش کسانی گذاشته که وظیفه شناسایی و تحویل پیکرها به خانواده هایشان را دارند.

باشه آهنگر که فیلم درخشان ملکه را به عنوان اثری ضد جنگ در کارنامه دارد،دو برادر به نام های جهانبخش و جهانگیر را به عنوان شخصیت های محوری در قلب فیلمنامه خود قرار داده که صاحب دو تفکر متفاوت درباره مفقودالاثرها و خانواده هایشان هستند.اولی تحویل دادن پیکرهای مجهول الهویه را برای آرام کردن روح و روان پدران و مادران شهدا مجاز می داند اما دومی که با تجربه تر است، درست در نقطه مقابل قرار داشته و در جبهه مخالف برادر کوچک تر می ایستد.خانواده ای زرتشتی برای گرفتن خبری در رابطه با پسرشان بهرام به معراج شهدا آمده اند اما پیکر شهید بی سر برای تشییع به خانواده ای در منطقه لرستان داده شده که نام فرزند آنها هم بهرام است.این موقعیت دراماتیک در پرده میانی فیلمنامه،تنش خوبی را به فیلم تزریق کرده و مخاطب را کنجکاوانه به دنبال خود می کشاند.

بخش نسبتا طولانی مربوط به رفتن جهانبخش و سرگرد و همراهانش برای نبش قبر شهید و کشف حقیقت،عالی از آب درآمده و مخاطب را به همذات پنداری با دو طرف ماجرا وا می دارد. هرچند که ماجرای مربوط به برادر شهید(گودرز) و علاقه قدیمی وی به همسر برادرش پیش از ازدواج آن دو،از جنس این فیلم نبوده و ساز جداگانه ای می زند. ورود مادر شهید زرتشتی به داستان و رفتنش نزد پدر و مادر شهید برای گرفتن اجازه نبش قبر،فصل درخشانی را رقم زده که ساختار فنی چشمگیری هم دارد.

باشه آهنگر در سرو زیر آب سراغ موضوع حضور رزمندگانی پیرو ادیان مختلف رفته و تلاش کرده اثری تاثیرگذار با محوریت آن را روانه پرده سینما کند و تا حدود زیادی هم در این امر موفق بوده است.بخشی از این موفقیت نسبی به کیفیت پرداخت سه شخصیت اصلی اش (جهانگیر،جهانبخش و سرگرد)بازمی گردد.جهانگیر آرام و منطقی که زخم مفقودالاثر شدن همسرش در فاجعه کشتار حجاج ایرانی در عربستان نیمه دهه شصت همچنان تازه است و انتظار به شکلی غریب در تاروپود آن تنیده شده است.

سرگرد با بازی فوق العاده مسعود رایگان را می توان قوام یافته ترین شخصیت این فیلم به حساب آورد که در عین برخورداری از خصوصیات تیپیک یک نظامی از لایه های درونی خوبی برخوردار است که او را در سکانس های پایانی به اوج می رسد.از جمله نقاط ضعف فیلم می توان به ریتم کند و گاه کشدار فیلم به خصوص در نیمه آن اشاره کرد که مخاطب را تا حدودی از حال و هوای قصه جذاب آن خارج می کند.همینطور چند پایانه بودن فیلم که سه نقطه پایان برای تماشاگر دارد و باشه آهنگر باید فکری برای این موضوع در اکران عمومی فیلم کند.

از: محمد جلیلوند

500

کد خبر: 905556

وب گردی

وب گردی