بحران آب و تهدیدهای پیش رو/ آینده ای مجهول در انتظار فرزندان ایران

طبق شاخص عملکرد زیست‌محیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاه‌های ییل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب‌وهوایی را بررسی کرده بود، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ قرار گرفت.

به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ در حال حاضر کشور ما در راه تحقق اقتصاد مقاومتی، با دو مخاطره بالقوه بسیار جدی و مهم مواجه است: اول مخاطره بحران کمبود آب و دوم مخاطره بحران کمبود انرژی. در بین این دو مخاطره، بحران کمبود آب خطرناک‌تر است زیرا انرژی انواع و جانشین‌های مختلفی دارد، اما آب هیچ‌گونه جانشینی ندارد؛ از طرفی، کشور ما از نظر منابع آبی و میزان نزولات آسمانی هم دچار فقر است؛ زیرا در کمر خشک جهانی هم قرار دارد، بنابراین در صورت عدم صیانت از منابع آبی موجود، در آینده نزدیک با صدمات جبران‌ناپذیری مواجه خواهیم شد.

در مورد خاص بودن بحران آب باید گفت در گزارش سال 2013 اقتصاد جهانی، 50 مخاطره که اقتصادهای بین‌المللی را با بی‌ثباتی مواجه می‌کنند، شناسایی شد و در بین این 50 مخاطره، بحران کمبود آب چهارمین مخاطره با درجه احتمال بالا و دومین مخاطره از نظر شدت اثرگذاری شناسایی شد. بنابراین عدم توجه ویژه به مسأله بحران آب می‌تواند تحقق اقتصاد مقاومتی را با مشکلات جدی مواجه کند.

طبق شاخص عملکرد زیست‌محیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاه‌های ییل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب‌وهوایی را بررسی کرده بود، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ قرار گرفت.

اندیشکده صلح ایالات متحده آمریکا در مقاله‌ای به قلم دیوید میشل، سرپرست برنامه امنیت محیط زیست در اندیشکده مرکز استیمسون به بررسی معضلات زیست‌محیطی و تغییرات جوی و آب‌وهوایی ایران پرداخته و با اشاره به هزینه‌های تحمیل‌شده از سوی این معضلات بر نظام اقتصادی کشور، تأکید می‌کند در حال حاضر خطری که از جانب بحران قریب‌الوقوع محیط زیست و آب‌وهوایی ایران احساس می‌شود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است.

ایران اکنون با چالش‌های محیط زیستی فزاینده‌ای مواجه است که در حال حاضر برای ثبات کشور در بلندمدت، بسیار خطرناک‌تر از تهدید دشمنان خارجی یا منازعات سیاسی داخلی محسوب می‌شوند. طبق گزارش «سازمان جنگل‌ها، مراتع، و آبخیزداری ایران» که در اواسط سال ۲۰۱۳ منتشر شده بود، بیش از دو سوم خاک ایران، در حدود ۱۱۸ میلیون هکتار، به‌سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است. این شرایط هشدارآمیز به حدی جدی است که برخی از مسئولان ضمن تشریح مسأله، ایران ۳۰ سال دیگر را در صورت عدم اصلاح وضعیت، کشور ارواح دانسته اند، چرا که آینده هشدارآمیز دریاچه‌های خشک‌شده و سفره‌های خالی آب‌های زیرزمینی، احتمالاً میلیون‌ها ایرانی را وادار به ترک محل سکونت خود خواهد کرد!.

خشک‌شدن تالاب ها و به‌هم خوردن اکوسیستم های آبی و طبیعی با ارزش‌های بی بدیل اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و گردشگری و به تبع آن بروز پدیده‌هایی نظیر هجوم ریزگردها و تهدید سلامت و محیط زیست هموطنان، بروز منازعات و تعارضات اجتماعی در کشور بر سر تقسیم و تسهیم آب و به‌دنبال همه آن‌ها، مسأله اشتغال، مهاجرت و حاشیه‌نشینی گسترده، تنها بخشی از فرآیند بحران محسوب می‌شوند. در ادامه برخی از تهدیدهای متعاقب کمبود آب در کشور ذکر می شود.

اتمام ذخایر آب ۱۲ استان ایران در ۵۰ سال آینده

منابع آب شیرین ایران تحت فشار برداشت‌های غیرقابل تحملی قرار دارند. ۹۰ درصد خاک ایران را که منطقه‌ای اندکی کوچکتر از ایالت آلاسکا در آمریکا را دربرمی‌گیرد، سرزمین‌های خشک یا نیمه‌خشک تشکیل می‌دهند و تقریباً دو سوم حجم بارندگی کشور پیش از آنکه بتواند رودها را پرآب کند، تبخیر می‌شود. در نتیجه، ایران بیش از نیمی از آب مورد نیاز خود را با برداشت از آبخوان‌ها تأمین می‌کند و مصرف عمومی به سرعت در حال تحلیل بردن منابع زیرزمینی است. با نرخ کنونی مصرف بی‌رویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور، ظرف ۵۰ سال آینده ذخایر آبی خود را به پایان خواهند رساند.

سیاست‌های اقتصادی ایران بر وخامت این مشکل افزوده‌اند. بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی در اختیار مالکان چاه‌ها آزاد است و به علت وجود یارانه‌های دولتی، مصرف‌کنندگان تنها بخشی از هزینه‌های واقعی مصرف انرژی لازم برای پمپاژ آب به سطح را می‌پردازند. سالانه ۴ میلیارد مترمکعب از آب‌های زیرزمینی غیرقابل بازگشت ایران، به سطح زمین پمپاژ می‌شوند.

تهدید امنیت غذایی ایران

مشکلات آبی ایران در حال آسیب زدن به اقتصاد ملی کشور است. ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران حاصل فعالیت بخش کشاورزی است که نزدیک به یک‌چهارم نیروی کار ایران را نیز در استخدام خود دارد. به علاوه فعالیت این بخش، از امنیت غذایی ملی نیز پشتیبانی می‌کند، فاکتوری که به سبب آرمان انقلاب ۱۹۷۹، برای دفاع از حق «مستضعفان»، اکنون از اولویت بالایی در سیاست‌های داخلی برخوردار است. در حقیقت نیز تهران با راهبردی دوگانه برای پیشبرد خودکفایی در تولید محصولات اساسی از طریق افزایش همزمان عرضه و تقاضا، اقدام به اختصاص یارانه‌ای مساوی به تولیدکننده و مصرف‌کننده کرده است.

با این‌حال، اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است؛ زیرا بخش کشاورزی با اختصاص ۹۲ درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود ۶۶ درصد نیاز غذایی ۷۹ میلیون نفر جمعیت ایران را تولید می‌کند. کشور ناچار از وارد کردن ۳۷ درصد باقی مانده است و تشدید «تنش آب» خطر کاهش بیشتر توان تولید بخش کشاورزی را هشدار می‌دهد که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه واردات و وخیم‌تر کردن فشارهای مالی خواهد شد. در حقیقت، نیازهای بخش کشاورزی، اکنون حتی در حال صدمه زدن به امنیت غذایی کشور است؛ برای مثال، خاک برخی مناطق، چون دشت مرکزی کاشان، به سبب برداشت بیش از اندازه از آب‌های زیرزمینی که منجر به تحلیل رفتن سفره‌های آب شده است، به شوره‌زاری بدل شده و امکان کشاورزی در این مناطق کاملاً از بین رفته است.

جنگ جهانی بر سر آب!

طبق تحقیقات سازمان ملل تا سال 2025 تعداد کشورهایی که از کمبود آب رنج خواهند برد، به 30 کشور می‌رسد که 18 کشور از میان آن ها در خاورمیانه و شمال آفریقا جای گرفته و این می تواند حساسیت منطقه خاورمیانه را که ایران هم در آن است، برای بروز «جنگ آب» یا «جنگ پنهان» در دهه های آینده نشان دهد. ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ جنگ آب ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ، ﺍﻣﺎ اگر این شرایط به همین صورت تداوم یابد، ﺗﺎ ده سال ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ استان ها ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ و تمامیت ارضی ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻭ بسیاری از ﺳﯿﺎﺳتمداران و حتی نخبگان فکری و دانشگاهی ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ و یا نسبت بدان بی‌تفاوت هستند.

بحران آب در ایران در دو سطح «داخلی» و «ملی - منطقه‌ای» قابل طرح و بررسی است. در طرح داخلی مسائلی مانند درگیری استان های مختلف بر سر آب و تعیین حق‌آبه مانند منازعه اصفهان، بختیاری و خوزستان، تونل گلاب و اعتراضات بختیاری‌ها، خشک شدن زاینده‌رود و اعتراضات اصفهانی‌ها، موضوع بهشت‌آباد و بحران خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح است. در سطح منطقه ای نیز اختلافات کشورهای منطقه بر سر منابع آب شیرین خصوصاً رودخانه ها و نیز مسائل زیست‌محیطی که معضلات ناشی از کم‌آبی گریبان-گیر کشورهای منطقه شده، بررسی می‌شود. در 50 سال گذشته 37 مورد خشونت بین کشورها بر سر آب گزارش شده که همه آن‌هاجز 7 مورد، مربوط به خاورمیانه می‌شود؛ از طرفی، آب شیرین نه یک منبع جهانی، بلکه منبعی منطقه ای محسوب می شود و به‌دلیل همین ماهیت منطقه ای جامعه جهانی تاکنون کنوانسیون خاصی برای آن تصویب نکرده و بر استفاده منصفانه تأکید کرده است.

بخش عظیمی از اقتصاد ملی ایران وابسته به بخش کشاورزی است و کمبود آب و خشکسالی می تواند عامل چالش برانگیزی در امنیت ملی و اقتصادی ایران باشد. در واقع بخش کشاورزی بزرگترین بخش اقتصاد یک کشور پس از بخش خدمات است و به‌طور متوسط 12 درصد از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده و 25 درصد اشتغال،23 درصد صادرات کالاهای غیرنفتی، 80 درصد خوراک کشور و 90 درصد نیاز مواد اولیه صنایع را تأمین می‌کند. به‌دلیل نبود سازه‌های درست جابه‌جایی آب، بهره‌دهی آبی کشور را تا 30 درصد کاهش داده است.

حل مشکل آب آشامیدنی چند سالی است که به خواسته اصلی مردم خرمشهر تبدیل شده است. بخش های مختلف این شهر از جمله جزیره مینو و روستاهای بسیاری با قطعی مداوم آب روبه‌روهستند و بیشتر مردم از مغازه های آب‌فروشی و تانکرها، آب آشامیدنی خود را تهیه می کنند. رقابت برای دستیابی به منابع محدود آب از هم اکنون منجر به بالا گرفتن تنش‌ها و درگیری‌ها، چه در داخل ایران و چه در مناطق مرزی و مقابله با همسایگان کشور شده است. در اوایل سال 93، کشاورزان اصفهانی پمپی را که آب رودخانه زاینده‌رود اصفهان را به شهر یزد در فاصله 300 کیلومتری می‌فرستاد، تخریب کردند. این مسأله در ادامه به یک هفته تظاهرات و کمبود و جیره‌بندی آب در یزد منجر شد. در سال 91، مرزبانان ایرانی پس از عبور از مرز افغانستان و تلاش برای باز کردن یک کانال آب ۳۰ کیلومتری از رود هلمند (هیرمند) به ایران، با نیروهای افغان درگیر شدند. در دهه ۱۹۸۰، جرقه طولانی‌ترین جنگ تاریخ مدرن خاورمیانه، بر سر دو ادعای رقیب در خصوص کنترل آبراهه راهبردی اروندرود یا شط‌العرب، میان ایران و عراق، روشن شد.

افزایش فشارها بر منابع آبی ایران، انتخاب دشواری را در میان مصارف مختلف رقیب تعریف می‌کند. در حوضه کرخه، مدیریت منابع آبی باید تصمیم گیرد که با کاهش جریان آب رودخانه چه کند، آیا این آب را در سد کرخه نگه داشته تا بتواند از آن برای تولید برق استفاده کند یا اینکه مسیر آب به نواحی پایین‌دست را باز کند تا بتواند منطقه‌ای را که به‌عنوان سبد غذایی ایران شناخته می‌شود، آبیاری کند.

مرکز پژوهشی «آرا» در بخش دیگری از گزارش راهبردی آورده است: علاوه بر آنچه که گفته شد؛ تغییرات محیط زیست و آلودگی شهرها، تغییرات محیط زیست و آلودگی آب، از بین رفتن 7۰ درصد آب بزرگترین دریاچه خاورمیانه، تغییرات محیط زیست و کاهش غلات ایران تا سال ۲۰۵۰، تخریب محیط زیست، تحمیل هزینه تحریم‌ها و تخریب محیط زیست بر ۵ تا ۱۰% تولید ناخالص داخلی، خشکسالی هیدرولوژیک، نابه‌هنجاری‌های اجتماعی و اقتصادی، بیکاری و معضلات اجتماعی، افزایش بیابان زایی و گردوغبار، مرگ گونه های جانوری و... از جمله تهدیدهای مهم بحران کم آبی در ایران به شمار می روند.

402

کد خبر: 912771

وب گردی

وب گردی