ادبیات فارسی میدان تأثیر فرهنگ ایران در آلبانی است

رایزن اسبق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلبانی با بیان علاقه آلبانیایی‌‌ها به فرهنگ و ادبیات ایران، گفت: زبان و فرهنگ مردم آلبانی با فارسی عجین شده است.

به گزارش ایسکانیوز از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علی ‌اکبر ضیائی، رایزن اسبق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلبانی و کارشناس منطقه بالکان، به بهانه برگزاری همایش بررسی اندیشه‌های محمدنعیم فراشری، شاعر پارسی‌گوی آلبانیایی‌تبار درباره اهمیت زبان فرسی در آلبانی گفت.

**درباره حوزه جغرافیایی و مختصات فرهنگی آلبانی توضیح دهید

آلبانی کشوری است در جنوب شرقی قاره اروپا. پایتخت این کشور تیراناست که از ناحیه شرق با مقدونیه و از جنوب و جنوب شرقی با یونان همسایه ‌است. مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری هستند که از اقوام هندواروپایی بودند. ایلیری‌ها ساکنان منطقه آلبانی بودند و دارای تمدن بسیار تاریخی می باشند. این قوم از قدیم‌ الایام یک روحیه جنگ ‌جویی و حماسی و نظامی قابل ملاحظه‌‌ای داشته است.

آلبانیایی‌ها از لحاظ زبان، فرهنگ و هنر با همسایه غربی آن که ایتالیایی‌ها هستند، کاملاً متمایز است؛ همینطور با نژاد اسلاو که شامل مردمان سرزمینهای یوگسلاوی سابق می‌شود، دارای ساختاری فیزیکی متفاوت است.

ایلیری‌ها از نظر زبانی، هم‌زبان آلبانیایی‌ها و دارای هویت و تاریخ مستقل و با سابقه چندین هزار ساله هستند. آلبانیایی‌های امروزی از نوادگان ایلیری‌ها به شمار می‌روند و زبان آلبانیایی نیز، از ریشه ایلیری است. آثار باستانی که در منطقه موجود است، گویای آن است که این تمدن، بسیار شکوفا و پُر رونقی بوده است.

کشور آلبانی در دوره‌ای از تاریخ، حوزه هجوم و نفوذ قدرت‌های بزرگ شد. این منطقه زمانی جزو مستعمرات امپراتوری روم غربی بود و درگیری و رقابت میان دو امپراتوری روم غربی و شرقی، بارها سرنوشت منطقه را تغییر داد.

این سرزمین در طول تاریخ حیات زندگی خود همواره تحت تسلط نیروهای خارجی از رومی‌ها گرفته تا امپراطور عثمانی بوده است. پس از رومی‌ها، حکومت عثمانی یکی از اثرگذارترین قدرت‌های دوران تاریخ بر آلبانی است زیرا هیچ کشوری نتوانسته بود به لحاظ کوهستانی بودن برخی از مناطق مسکونی آلبانیایی و آزاد اندیش بودن مردم این کشور، بر آنها سیطره و نفوذ کند. اما عثمانی‌ها موفق شدند بر آن مناطق دسترسی پیدا کنند و یک حکومت مرکزی مورد علاقه خود مستقر سازند که کاملاً با آداب و رسوم قبیله‌ای مردم تفاوت داشت.

عثمانی‌ها به دلیل اینکه مردم مناطق مسکونی آلبانیایی دارای ویژگی‌های شجاعت، جنگ‌جو و مقاوم بودند، فرزندان آنان را پس از تولد برای ورود و خدمت به حکومت عثمانی، آموزش‌های ویژه‌ دادند و کودکان آلبانیایی به نام دوشیرمه زیر نظر استادان در استانبول پرورش یافتند که بعدها سرلشگرهای بزرگی شدند و برخی از آنان چون خواجه سنان پاشا به مقام سردار سپاه و وزیر اعظمی رسیدند.

آلبانیایی‌هایی که وارد حکومت عثمانی شدند، توانستند هم در حوزه فرهنگی ـ هنری و هم علمی و نظامی سرآمد باشند و منشأ خدمات برای این حکومت شوند.

**ریشه اسلام در منطقه بالکان به ویژه آلبانی به چه دوره ای باز بر می‌گردد؟

منطقه بالکان یکی از نقاط مهم دنیاست که از لحاظ مذهبی تنوع زیادی داشته و از گذشته دور تا به حال به دلیل گرایشات مختلف دینی، مذهبی و قومی، جنگ‌های مختلفی در این منطقه شکل گرفته است.

یکی از ویژگی‌های بارز مسلمانان این منطقه آن است که آنها علاوه بر زبان و قومیت، اسلام و تصوف را مهم‌ترین عنصر هویت‌ساز خود قلمداد می‌کنند و بر همین مبناست که تحت فشارهای حکومت‌های مختلف، هویت خود را همچنان حفظ کرده‌اند.

برخی نیز، معتقدند که پیروزی عثمانی‌ها موجب گسترش اسلام در بالکان شده است اما اسلام تاریخی که در منطقه بالکان دارد، شاید به 800 سال می‌رسد. آثار و سنگ‌ قبرهایی که از گذشته دور به جا مانده است، نشانگر این است که دین اسلام خیلی فراتر از دوره عثمانی بوده است. تقریبا می‌شود گفت، 300 سال قبل از نفوذ حکومت عثمانی، مهاجران مسلمان از خراسان و دیگر مناطق ایران به آلبانی سفر کرده بودند و بخشی دیگر مسلمانان ترکیه هستند که اغلب به عنوان بازرگان، علمای دینی و تاجران این کشور باعث ترویج اسلام در آلبانی می‌شدند.

بخشی از کسانیکه به آلبانی مهاجرت کردند، به طریقت صوفیانه وابسته بودند که با عنوان «بکتاشیه» یاد می‌شود. همچنین، طریقت قادری که عمدتاً خراسانی بودند، 500 سال قبل به منطقه بالکان مهاجرت کردند و با بینان‌گذاری تکیه‌های دینی و مذهبی، مکتب قادریه ترویج شد و یکی از عوامل گسترش اسلام، طریقت‌های تصوف در منطقه بالکان به ویژه آلبانی است.

طریقت دیگر، رفاعیه است که متعلق به سید احمد رفاعی است. طریقت خلوتی و تیجانی و سعدی از دیگر طریقت‌های مشهور آلبانی است. آن چیزی که امروز می‌توان از آن برداشت می‌شود، ۷۰ درصد مردم آلبانی مسلمان و ۳۰ درصد مسیحی هستند.

**درباره بکتاشیه و نقش این طریقت در گسترش دین اسلام در آلبانی بگویید

تاریخ طریقت بکتاشیه به شخصی به نام «حاجی بکتاش ولی» باز می‌گردد؛ طریقت بکتاشیه برجستگی خاصی در آلبانی دارد، زیرا پیروان آن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام معتقدند. این گروه مهمترین و با نفوذترین گروه از طریقتهای علوی در بین تشکیلات دینی آلبانی است.

بخشی از فرماندهان و سربازانی که از طرف امپراتوری عثمانی وارد منطقه آلبانی شدند، متعلق به طریقت‌های صوفیانه بودند و یکی از آن طریقت‌ها، بکتاشیه بود.

این طریقت از آناتولی نشأت گرفت و در پی کشور گشایی‌های سلاطین ترک، به شبه جزیره بالکان و از جمله به آلبانی راه یافت. راه‌یابی این طریقتهای صوفیانه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آن‌جا سهم عمده‌ای داشت.

بکتاشیه در آلبانی در روز عاشورا برای امام حسین (ع) و فرزندان و یاران آن حضرت دارای مراسم خاصی می باشند و غذایی به نام عاشور در آن روز که از گندم ساخته می شود میان مردم توزیع می کنند و این مراسم چنان شکوهی دارد که از تلویزیون رسمی کشور آلبانی پخش می‌شود و مقامات رسمی کشور آلبانی و سفرای خارجی و مردم نیز به دیدن رهبر بکتاشیه می آیند.

**تفکر جامعه آلبانی نسبت به ایران چگونه است؟

آثار حضور ایرانیان را در منطقه بالکان به ویژه آلبانی به صورت‌های مختلف می‌توان دید. از همان زمان که صوفیان منطقه خراسان و ترکیه به آلبانی مهاجرت و تکایای دینی و مذهبی را ساختند، فرهنگ ایرانی در این کشور تأثیر گذاشت.

به عنوان مثال صوفیای بکتاشیه ترکیه؛ مکتب اهل بیت (ع) را از ایران یعنی منطقه نیشابور فراگرفتند، بنابراین اشعار و منابع فارسی همیشه همراهشان بوده است که از جمله آن می‌توان گلستان سعدی، شاهنامه و حافظ را که طی سال‌های دور بین طریقت‌های مختلف دست به دست می شده است را نام برد و البته تاریخ حماسه کربلا و آداب و رسوم عاشورا را نیز از طریق مقاتل و یا به صورت شفاهی میان بکتاشیان متداول بوده است.

همینطور، تمام اشعاری که در تکایای بکتاشیه استفاده می‌شود بخشی از آن به فارسی قرائت می‌شود. شاید مردم عصر کنونی آلبانی خیلی به زبان فارسی تسلط نداشته باشند، اما از دوره حکومت عثمانی، زبان فارسی جزو زبان دوم آلبانی استفاده و کاربرد داشته است.

شاید وسیع‌ترین میدان تأثیر فرهنگ ایران در آلبانی، عرصه زبان و ادبیات فارسی است. این معروف است که می‌گویند: زبان فارسی، زبان فرهنگ است، زبان عربی، زبان دین است و زبان ترکی، زبان اداری است .

کسانیکه متعلق به دو سه نسل قبل سرزمین آلبانی هستند، تا حدودی با زبان فارسیآشنایی دارند، به طوری که اجداد آلبانیایی‌ها به زبان فارسی شعر می‌خوانند و در گنجه منازل خود، دست نوشته‌ها و نسخ خطی به زبان فارسی وجود داشته است.

زبان و فرهنگ مردم آلبانی با فارسی عجین شده و این به قبل از ورود حکومت عثمانی‌ها برمی‌گردد. همان دوران که مبلغان دینی و صوفیان از منطقه خراسان به آلبانی مهاجرت می‌کردند، سبب شدند زبان فارسی در این سرزمین، بسط و گسترش یابد.

مردم این سرزمین علاقه بسیاری به فرهنگ و ادبیات ایران دارند. تعداد زیادی واژه های فارسی در گویش رایج مردم آلبانی وجود دارد و خیلی از این طریقت‌‌ها اصالتاً از خراسان و ایران هستند که به آنجا مهاجرت کردند.

بنابر این، ما می‌توانیم اهمیت و نقش این زبان را در پیوند دادن اقوام بالکان شکوفا کنیم. تقویت پیوندهای تاریخی باعث تقویت عناصر تمدنی منطقه و تقویت هویت ملی می‌شود، چون یکی از مشکلات منطقه بالکان، فرو بردن تمدن‌های کوچک توسط تمدن‌های مجاور است.

**چه ظرفیت‌‌هایی از فرهنگ ایرانی می‌‌تواند در آلبانی فعال شود؟

تاریخ معاصر فرهنگ آلبانی را با مؤلفه‌های فرهنگی ایران چون محبت، عشق، صلح، احترام به خانواده و زندگی مسالمت‌آمیز و دوری از خشونت که بیانگر یک سری ارزش‌های انسانی هستند، پیوند بزنیم. مؤلفه‌های فرهنگی ایران سرپُل‌های مهمی هستند که می‌توانند فرهنگ ایرانی را به مردم بالکان به ویژه مردم آلبانی منتقل کنند.

همچنین، می‌توانیم در بحث ترجمه و نشر، همایش، نشست‌های تخصصی و تبادل استاد و دانشجو، کرسی‌های ادیان و گفت‌وگوهای فرهنگی به همکاری‌های مشترک بین دو کشور کمک شایانی کنیم.

**آثار بزرگان ادب فارسی چه جایگاه و اهمیتی در آلبانی دارند؟

پیشینه روابط فرهنگی دو کشور بسیار قبل‌تر از حضور ایرانیان و نهادهای ایرانی در آلبانی است و سفیران فرهنگی چون «برادران فراشری: نعیم و عبدل و سامی» «فان نولی»، «وجیه بخارایی» و «حافظ علی کورچا» هر کدام سهم قابل توجهی در معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی در آلبانی داشته‌اند.

اندیشمندان آلبانی کتاب رباعیات عمر خیام را بارها ترجمه و چاپ کردند و با آن زندگی می‌کنند. کتاب بوستان و گلستان سعدی نیز همین‌طور است. شاهنامه فردوسی سال‌ها پیش توسط متفکر بزرگی به نام «وجیه بخارایی» به آلبانیایی ترجمه شده و دارای سبک و سیاق حماسی و اسطوره‌ای است.

از آنجایی که ارتباط با نخبگان و اندیشمندان کارآمدترین روش داد و ستد فرهنگی است، چه برنامه‌ای برای حضور نخبگان فرهنگی، هنری و دینی ایرانی در منطقه بالکان دارید؟

به نظر می‌رسد، اگر بخواهیم منطقه بالکان اولویت‌بندی کنیم باید منطقه آلبانی، مقدونیه، کوزوو، بوسنی و هرزوگوین در حوزه فرهنگی ایران بیش از پیش دیده شوند.

به طورکلی باید دیپلماسی فرهنگی در تعامل با مردم منطقه بالکان، رویکردی فرهنگی به مفهومی که با ساختارهای بومی منطقه بالکان هماهنگ باشد، داشته باشد و ما در عصر کنونی به پشتوانه میراث فرهنگی مشترک و با توجه به پیوندهای تاریخی که با مردم بالکان داریم می‌توانیم روابط دوجانیه فرهنگی را توسعه دهیم.

502

کد خبر: 915702

وب گردی

وب گردی