نهضتی از جنس نفت

صنعت ملی شدن نفت و نهضتی که به دنبال داشت باعث شد تا حق گرفته شده از ملت به کشور داده شود اما این کار فراز و نشیب های زیادی را در طول تاریخ رقم زده است.

به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز ؛تاریخ ایران پر از تحولات کوچک و بزرگی هست که پشت تمامی آن ها عبرت هایی را برای نسل حاضر دارد. وقایعی که باعث شده اند تا سرنوشت کشور به گونه ای رقم بخورد که حالا با دیدن آن متوجه نکات عمیق و زیادی می شویم.

یکی از اتفاقات مهم در تاریخ معاصر کشور ملی شدن صنعت نفت است. کاری که در صدر آن نام دو تن می درخشد. یکی دکتر مصدق و دیگری آیت الله کاشانی که هر دو نقش بسزایی در این امر داشتند. اما این واقعیت تاریخ ریشه در کجا دارد. برای رسیدن به پاسخ این سوال باید نیم نگاهی به تاریخ صنعت نفت در کشور داشته باشیم.

امتیاز نفتی قاجار

به همین منظور باید به دوران قاجار نظری بیاندازیم. در این دوران است که امین السطان اتابک اعظم به تاریخ خرداد ماه 1280 خورشیدی، امتیاز نامه نفت ویلیام ناکس دارسی را به امضای شاه قاجار، مظفرالدین شاه رساند و درست هفت سال بعد بود که با تلاش های جورج رینولدز نخستین مسئول عملیات حفاری چاه های نفت در ایران در پنجم خرداد ماه 1287، در ساعت 4 بامداد، نخستین چاه نفت در مسجد سلیمان در عمق 360 متری به نفت رسید. نتیجه این شد که صنعت نفت ایران تا قبل از 29 اسفند سال 1329 متعلق به بیگانگان بود. اما چه اتفاق مهمی در این تاریخ افتاد؟

شروع نهضت

درست در این تاریخ بود که دکتر مصدق نماینده مجلس به همراه گروهی 16 نفره پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را بعد از تایید سنا به قانون تبدیل کردند. اما شایان ذکر است که در این راه آیت الله کاشانی و حمایت های مردمی در قالب نهضت ملی شدن صنعت نفت بسیار مهم بود. شاید بتوان گفت جرقه های مردمی برای این نهضت را آیت الله کاشانی رقم زد.

آیت الله کاشانی برای جلوگیری از تصویب قرارداد نفت در مجلس اعلامیه ای خطاب به ملت ایران، درباره ملی کردن صنعت نفت صادر کرد که در آن آمده بود: «ملی شدن صنعت نفت، تنها چاره بیچارگی های ما است؛ زیرا به این وسیله ثروت بیکرانی که خداوند تبارک و تعالی به ملت ایران عطا فرموده، از دست دشمنان بشر که مقصدی جز منفعت طلبی و مکیدن خون ملل ضعیف ندارند، بیرون آمده؛ به صاحبان حقیقی و مستحق آن می رسد.» بعد از این خطابه سخنرانی های زیادی در خصوص ملی شدن صنعت نفت انجام شد و باعث شد تا عامه مردم به این سمت حرکت کنند.

خروش مردمی

پاییز و زمستان 1329 مرحله اوج گیری نهضت ملی شدن نفت ایران است. با ملاقات آیت الله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه توافق اصولی برای تشدید جنبش با هماهنگی جناح های ملی و مذهبی صورت می گیرد. در نهایت امر ملی شدن صنعت نفت در ایران به قانون تبدیل می شود و دست بیگانگان از آن کوتاه ولی این امر عبرت های زیادی را برای کشور به همراه دارد.

یکی از نکات مهم در این جریان که امروز هم حائز اهمیت است توجه به رفتار های آمریکا در این ماجرا است.

امریکا در جریان ملی شدن نفت ایران سه رفتار متفاوت شامل همراهی با نهضت، بی طرفی و میانجیگری و در نهایت مخالفت و اقدام نظامی علیه نهضت را به نمایش گذاشت. کلید فهم این رفتار در شناخت منافع ملی آمریکا است. یعنی هر کجا که این موضع اقتضا کند دست به هر اقدامی حتی به ظاهر طرفدارای از ایران هم می زند. ولی جایی که می بیند نهضت ملی شدن صنعت نفت به بار خواهد نشست دست به اقدامی نظامی می زند و می خواهد از آن جلوگیری کند.

وابستگی نفتی

نهضت ملی شدن صنعت نفت حتی با رفتار های متناقض آمریکا در آن دوران هم به بار نشست ولی این تازه ابتدای قصه بود. قصه ای که در طول تاریخ روایت های زیادی برای شنیدن دارد.

درست بعد از این اقدامات بود که رفته رفته اقتصاد کشور به نفت وابسته شد و به نوعی در منجلابی نفتی افتاد. این امر در موارد زیادی به زیان کشور تمام شد. اگر بخواهیم دقیق تر به ان بپردازیم باید گفت وقتی کشور به فروش نفت و در آمد آن وابسته شد در طرفی دیگر برای کشورهایی که از ملی شدن آن ضربه خورده بودند فرصتی به نام تحریم به وجود آمد تا بتوانند از این طریق ایران را تحت فشار و در نتیجه دوباره منافع آن را چپاول کنند. از کشورهای پیشتاز در عرصه تحریم ایران آمریکا است.

تحریم های این کشور درست بعد از پیروزی انقلاب ایران اجرایی شد. طی طرحی دولت آمریکا واردات نفت از ایران را تحریم کرد. این تحریم ها به انواع و شکل های مختلف تا به امروز وجود داشته است به طوری که برای بازگرداندن پول فروش حاصل از نفت خود حتی بعد از برجام هم با مشکلات زیادی مواجه هستیم.

همت جهادی

برای این که بتوانیم از این منجلاب بیرون بیاییم باید وابستگی کشور به نفت را از بین ببریم و این کار هم نیاز به پشتونه علمی و هم به همت جهادی نیازد دارد که باید مسئولان امر به خصوص دولت آن را به کار ببندد. اما باید این نکته را هم خاطر نشان کرد به صورت کلی تحریم ها تاثیر زیادی بر روی ایران نگذاشته بود.در این خصوص باید به صحبت های اندیشمندان غربی توجه کرد. جفری کوهنر تحلیلگر روزنامه واشنگتن تایمز و رئیس اندیشکده آمریکایی موسسه «ادموند بورک‌» ۲۱ بهمن ۹۱ خطاب به اوباما و جان کری گفته بود «‌تهران در خنثی‌سازی و شکست تحریم‌ها موفق شده و باید از طریق نفوذ ایران را مهار کنید». پاتریک کلاسون مدیر موسسه واشنگتن هم تیر ۹۴ با مقایسه اقتصاد ایران و آمریکا نوشته بود « اوضاع ایران در زمان تحریم‌ها به بدی که القا می‌کنند، نیست. مثبت بودن رشد اقتصادی ایران در هشت سال گذشته (۹۲-۸۴) به اندازه رشد اقتصادی آمریکا بوده و ایران در دولت قبلی به این رشد، بدون برجا گذاشتن بدهی‌های دولتی زیاد، دست یافت.» می توان به این نتیجه رسید که تحریم های خارجی در قبال کشور تاثیر زیادی نداشته است اما سوء مدیریت در داخل و برخی از رفتارهایی که نباید سر می زد کشور را به ورطه ای که نباید می انداخت وارد کرد.

خلاصه آنچه که باید مد نظر داشت این است که باید برای بیشتر ضربه نخوردن کشور وابستگی آن را به نفت کم کم کاهش داد و بعد آن را قطع کرد تا بتوانیم با طرحی جایگزین کشتی شکسته اقتصاد را به ساحل امن برسانیم.

خبرنگار: مجید فاضلی

کد خبر: 916700

وب گردی

وب گردی