فروردین و روز بیستم آن یادآور موفقیتها و دستاوردها و البته از دست دادههای یکی از صنایع مهم و دانش بنیان کشور یعنی صنعت هستهای است. 20 فروردین 1385 که خبر راه اندازی یک زنجیره کامل غنیسازی اورانیوم در نطنز اعلام گردید و روز ملی فناوری هستهای در تاریخ ایران ثبت شد.
صنعت هستهای در ایران به پیش از انقلاب و قرارداد ساخت نیروگاه هستهای با سازمان انرژی اتمی آلمان غربی برمیگردد که پس از انقلاب با عهدشکنی طرف غربی متوقف شد تا سال 68 که قرارداد تکمیل آن با روسیه منعقد و پس از فراز و نشیب فراوان در سال 1390 راه اندازی گردید.
واضح است وابستگی در هر زمینهای میتواند یک نقطه ضعف برای کشور محسوب شود که منافع ملی را با گروگانگیری در آن زمینه از جمله زمینههای علمی و اقتصادی و امثال آن مواجه کند. صنعت هستهای نیز چنین وضعیتی داشت و حتی راکتور تحقیقاتی تهران که برای تولید رادیوداروها مورد استفاده قرار میگرفت به خاطر وابستگی به تامین سوخت از آرژانتین دچار مشکل شد. در سال 1387 پس از اعلام نیاز ایران به آرژانتین برای دریافت اورانیوم 20 درصد، با مداخله آمریکا، این کشور از در اختیار گذاشتن اورانیوم خودداری کرد و شرایط سختی را برای ایران ایجاد نمود:
- خاموش شدن هسته مرکزی راکتورتهران به علت نبود سوخت یک عقبگرد بزرگ در موضوع هستهای محسوب میشد و فعال کردن مجدد آن هزینهساز بود
- با از کار افتادن راکتور تهران تهیه رادیودارو برای بیماران خاص متوقف و با توجه به نیاز همیشگی این بیماران به داروهای هستهای عملا کشور با یک بحران مواجه میشد
- کشورهای غربی نیز با علم به این نیاز ایران به دنبال کسب امتیازات حداکثری و خالی کردن انبارهای ذخیره اورانیوم 3.5 و 5 درصدی بودند که از سال 85 در کشور تولید شده بود.
بنابراین دستیابی دانشمندان جوان به فناوری غنیسازی می توانست نیاز کشور به محصولات وابسته به دانش هستهای را تا حد زیادی مرتفع و راه پیشرفت به سمت خودکفایی کامل را باز کند و یکی از دستاوردهای درخشان این تلاش عظیم، غنیسازی مهم 20 درصدی اورانیوم بود(شهریور 1389). با این سطح از غنی سازی هم نیاز ایران به سوخت نیروگاه تهران برای تولید رادیوداروها مرتفع میشد و هم با توجه به اختیاراتی که NPTبرای کشورهای عضو در نظرگرفته، میتوانست با فروش سوخت 20 درصد درآمد کسب کند و همچنین میتوانست غنیسازی در سطوح بالاتر همچون 45 تا 50 درصد را تجربه کند که به عنوان مثال برای پیشران برخی زیردریاییها و کشتیهای غول پیکر مورد استفاده قرار میگیرد.
شهید شهریاری کسی بود که توانست با اتصال دو آبشار 164 سانتریفیوژی به یکدیگر (328 سانتریفیوژ) و دستیابی به فرمول پبچیده تزریق اورانیوم 5 درصد به اولین سانتریفیوژ این دستاورد را برای ایران به ارمغان آورد و با پی بردن به فرمول ساخت صفحات سوخت موردنیاز برای تبدیل اورانیوم 20 درصد به سوخت عملا ایران را در تولید این محصول خودکفا کند.
آغاز تولید انبوه اورانیوم 20درصد علاوه بر اینکه موجی از شادی عزتمندانه در میان مردم ایجاد کرد، کشورهای غربی را نیز با شکست در برنامههای باجگیرانه خود مواجه نمود و واکنش منفعلانه آنها را برانگیخت. بهانههای بی پایان کشورهای استعماری برای تحت فشار قرار دادن ایران که مدتی بود دامنگیر صنعت هستهای شده بود این بار از توقف کامل این صنعت به درخواست برای توقف غنی سازی 20 درصد رسید و این یک پیروزی برای ملت بود.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اول فروردین 1392 این موضوع مهم را مورد توجه قرار دادند و فرمودند: «ما در برنامهریزیها همیشه باید جلوتر از دشمن حرکت کنیم. در مقابل فعالیت دشمن، کشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه باید نقشهی دشمن را حدس زد و تشخیص داد و جلوتر از دشمن عمل کرد. ما در یک مواردی اینجوری عمل کردیم، موفقیتش را دیدیم؛ یک نمونه، همین مسئلهی تأمین سوخت بیست درصدِ مورد نیاز نیروگاه تحقیقاتی تهران است که رادیوداروهای مهمِ مورد نیاز کشور در آنجا تولید میشود. این نیروگاه کوچک احتیاج داشت به سوخت بیست درصد، که ما بیست درصد را تولید نمیکردیم و همیشه این را از خارج تهیه میکردیم. دشمنان ما فکر کردند که از این فرصت استفاده کنند این نیاز ملی را گرو بگیرند، برای اینکه جمهوری اسلامی را وادار کنند به قبول تحمیلها و تحکمهای خودشان؛ خواستههای خودشان را به این وسیله تحمیل کنند.»
مقام معظم رهبری با بیان اینکه دانشمندان ما، قبل از آنکه کار به نقطه فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شده بیست درصد را تهیه کنند، فرمودند: «مخالفین ما حدس هم نمیزدند که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم؛ اما مسئولین کشور به وقت متوجه این نیاز شدند، دستبهکار شدند؛ استعداد ایرانی شکوفا شد، بُروز کرد و این کار را با موفقیت انجام دادیم.آنها در حالی که انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بیستدرصد را درخواست کند، جمهوری اسلامی اعلام کرد که ما سوخت بیستدرصد را در داخل تهیه کردیم و احتیاجی به شما نداریم.»
اما تولید اورانیوم 20درصد طی توافق ژنو در آذرماه 1392 برای 6 ماه متوقف گردید و ایران متعهد شد نیمی از آن را به صورت اکسید 20 درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران ذخیره نماید و بقیه را به مواد کمتر از 5 درصد رقیق نماید و خط برگشت هم وجود نداشته باشد. همچنین ایران پذیرفت تاسیسات نطنز و فردو که در آن غنی سازی اورانیوم با غلظت 20 درصد صورت میگرفت را گسترش ندهد. عباس عراقچی، در اسفند 1392 در اجلاسیه خبرگان گفت: «غنی سازی 20 درصد را هم که متوقف کردیم چون به آن نیاز نداشتیم.»
بدین ترتیب توقف 6 ماهه این محصول، در برجام تبدیل به یک تعهد 15 ساله شد. طبق مفاد برجام ایران میبایست به مدت ۱۵ سال ذخیره اورانیوم غنی شده خود را تا حد ۳۰۰ کیلوگرم با غنای تا ۶۷/۳ درصد نگه دارد و تمام اکسید اورانیوم غنی شده به بین ۵ درصد و۲۰ درصد به سوخت صفحه ای راکتور تهران تبدیل کرده و یا براساس یک معامله تجاری به خارج منتقل کرده و یا به غنای ۶۷/۳ یا کمتر رقیق کند.
اجرای برجام باوجود اظهارات گاه متناقض دولتمردان در تکذیب روند یکسویه آن بلافاصله آغاز و سانتریفیوژها به سرعت برچیده شد و بسیاری از مدیران و دانشمندان فعال در سایتهای هستهای به سرنوشتی غمانگیز همچون اخراج دچار شدند.
جان کری در دانشگاه شیکاگو دلایل خوب بودن برجام را چنین توصیف میکند: « تحریم تسلیحاتی پابرجا ماند و آن را کنار نگذاشتیم. براساس رویکرد گذشته، این (تحریم) از بین میرفت. ما با مذاکره توانستیم آن را برای هشت سال دیگر پابرجا نگه داریم. ما در عین حال تحریمهای ایالات متحده علیه حمایت ایران از تروریسم را هم نگه داشتیم. توافق هستهای مایه حفاظت از اسرائیل، منطقه و ایالات متحده است.
بر خلاف برخی گزارشها، این ایران بود که مجبور بود پیشاپیش، [امتیازاتش را] پرداخت کند. قبل از برخورداری ایران از اولین دلار تخفیف تحریمها، آژانس تأیید کرد که این کشور ۹۷ درصد از ذخایر اورانیوم خود را نابود، قلب رآکتور اراک را تخریب و #غنی_سازی اورانیوم در سایت فردو را #متوقف کرده است و بیش از ۱۳۰۰۰ سانتریفیوژ را برچیده، و برنامهاش را در معرض نظارت شدید قرار داده است»
گرچه همه این هزینهها با هدف اعتمادسازی و رفع تحریمها پرداخت شد اما باوجود گذشت بیش از دو سال از توافق برجام نه تنها تحریمها رفع نشده بلکه بهانههای جدیدی برای تحریمهای بیشتر مطرح میشود. با وجود نقض عهدهای مکرر آمریکا و همراهی اروپا با آن هنوز اقدام متقابل جدی از سوی دولت مشاهده نشده و تنها شاهد تکرار تهدیدات محتاطانه و کمجان از سوی آنان هستیم. از جمله علی اکبر صالحی برای بار چندم طی یکی دو سال گذشته اعلام کرد: «میتوانیم در عرض چهار روز سانتریفیوژها در فردو را گازدهی کرده و غنی سازی ٢٠ درصد انجام دهیم.» این سخنان در صورتی موثر خواهد بود که قاطعانه اجرایی شود چراکه مسلما تکیه بر دانش و توانایی جوانان کشور میتواند موج تهدیدات و تحریمهای غرب را خنثی کند.
امتناع کنونی دولت از واکنش درخور و متقابل با عهدشکنیهای آمریکا به آنها فرصت داده تا شبکه تحریمها را گستردهتر کرده و مطالبات گستاخانهتری در قبال حقوق طبیعی و صریح مردم ایران داشته و در عین حال از عدم مقابله مطمئن باشند تا آنجا که نیکی هیلی در بخشی از سخنرانی خود در دانشگاه دوک، میگوید: «اگر ما از توافق ]برجام[ خارج شویم، ایران خارج نخواهد شد چراکه آنها خواهان منافع تجارت با اروپا هستند.» اروپا نیز درحالیکه به خاطر منافع تجاری و سیاسی خود از قِبَل برجام بر طبل حفظ آن میکوبد همچنان برجامهای موشکی و منطقهای را دنبال کرده و برای زمینه سازی تحقق آن تلاش میکند
آنچه در این بین برای آمریکا مهم است به زانودرآوردن ایران به عنوان کشور مقتدر و امن منطقه و تامین امنیت رژیم جنایتکار اسراییل است که یک نمونه از جنایات او بنا به اعتراف صریح «رونن برگمن» خبرنگار و تحلیلگر امنیتی و باسابقه اسرائیلی در کتابش ترور دانشمندان ایرانی است. او با اشاره به اینکه یکی از وظایف «مئیر داگان» رئیس وقت موساد مختل کردن برنامه هستهای ایران بوده، نوشته است: «داگان برای این کار چند روش را به کار گرفت. یکی از دشوارترین، اما به عقیده داگان موثرترین روشها، شناسایی دانشمندان کلیدی موشکی و هستهای ایران، ردیابی آنها و کشتن آنها بود. موساد ۱۵ نفر از چنین افرادی را شناسایی کرد و ۶ نفر از آنها را عمدتا در حالی که صبحهنگام در مسیر محل کارشان بودند، با بمبهایی با زمان انفجار کوتاه که به خودروهایشان الصاق میشد، هدف قرار داد.»
پس چگونه میشود هم از پیگیری پرونده شهادت دانشمندان کلیدی کشور و مطالبه مجازات عاملان صهیونیستی آن چشم پوشی کرد و هم با عهدشکنیهای مکرر آمریکا و همپیمانان اروپاییش مقابله نکرد؟ آنهم درحال که چشم انداز مثبتی از رفع تحریمها وجود ندارد.
در نامه تاریخی رهبرانقلاب به رییس جمهور درباره پذیرش مشروط برجام در یکی از شروط نهگانه آن آمده است: «در سراسر دورهی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبهی مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.».
نویسنده : حمیده سعید محمدی