ایرانیان به زبان سعدی سخن می گویند

علی عین علیلو - دکتری تخصصی زبان و ادبیات فارسی

عده ای بر این باورند که سعدی در سال 606 هجری قمری به دنیا آمد. سعدی در قرن هفتم می زیست و روزگار او با حملۀ ویرانگر مغول بر ایران مصادف بود. شایان ذکر است که جنگ های صلیبی نیز در این روزگار رخ داد.و سعدی در این زمان پر آشوب می زیست.

غالب عمر سعدی در سفر بود، او از چین تا شام و طرابلس و بعضی از نواحی افریقا، سفرکرد. این سفرها در ساختن فکر و اندیشۀ سعدی مؤثر بودند و بیشتر حکایاتش حاصل تجربه هایی است که در این سفرها به دست آورده بود. هر چند که بعضی از سفرهای او به نظر محققان مطابق با واقعیت نمی نماید.

سعدی در نظامیه بغداد که از مراکز علمی معتبر روزگار خود بود، درس خواند و استاد همان مرکز هم شد.

زبان فارسی مدیون گفتار شیرین سعدی است و سخنی به گزاف نیست اگر بگوییم ایرانیان به زبان سعدی سخن می گویند. فردوسی با همت خود، زبان فارسی را از نابودی تجات داد و سعدی ادامۀ حیات این زبان را میسّر کرد. قرن هفتم دورۀ نثر فنی و متکلف در زبان فارسی بود ولی سعدی از این سنت پیروی نکرد تا بسیاری از سخنانش به صورت ضرب المثل در بین مردم رواج یابد.

سعدی هم در نثر و هم در نظم استادی بی نظیر بود، به طوری که بسیاری از هم عصرانش، از روش او پیروی می کردند. بر خلاف خیلی از بزرگان ادب که در روزگار خود ناشناس بودند، سعدی در زمان حیاتش ادیبی خود، شناخته شده بود و حتی به گفتۀ ابن بطوطه، در کشور چین، ابیاتی از این شاعر زمزمه می شد.

از آثار سعدی آموزه های بسیاری را برای بهتر زیستن در جهان کنونی می توان دریافت. بوستان سعدی یک اثر عرفانی ـ اخلاقی است. ولی در هر دو حیطه چنان استادانه و با رعایت اعتدالی فکری و عملی سخن گفته است که بعد از گذشتِ حدود هفتصد سال، هنوز هم الگوی مناسبی برای زندگی آرمانی است. سخن او کاربردی تر از آموزه های سنایی، نظامی، خوجه نصیر طوسی است که از بزرگان عرصۀ عرفان و اخلاق و حکمتِ عملی بودند.

سعدی را می توان یک روشنفکر دینی و آسیب شناس اجتماعی دانست. مخاطب شناسی این شاعر، گذاره های اخلاقی و اجتماعی او را ملموس و قابل دسترس کرده است.

امیدبخشی و دوری از یأس و دل مردگی، پویایی و حرکت، آزادگی و مسؤولیت پذیری، خوش بینی و دروری از انزوا، رسیدن آدمی به هویت حقیقی خود، سر لوحۀ گذاره های اخلاقی و اجتماعی اوست.

کمال آدمی و غنای روحی او در دستگیری و احسان و یاری به هم نوعان است، در روزگاری که انسانها بیشتر از هر زمانی به یاری هم نوعان خود نیاز دارد، گفتار سعدی، الگوی مناسبی در این راستاست:

چو انسان را نباشد فضل و احسان چه فرق از آدمی تا نقش دیوار

فرهیختگی آدمی باید عاملی برای سعادت و عاقبت به خیری او باشد، بتابراین، سعدی علمی را که آراسته به عمل و کاربردی نباشد، نمی پسندد:

علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی

و از فخر فروشی عالمان بی عمل، انتقاد می کند:

یکی در نجوم اندکی دست داشت ولی از تکبر سری مست داشت

دیگر سخن اینکه در آثار سعدی، به خویشتن پذیری، تأکید بسیار رفته است. آدمی نقاط قوّت و ضعف خویشتن را بداند و از خیال بافی و رویا پردازی، دوری کند:

چو نتوان بر افلاک دست آختن ضروریست با گردشش ساختن

مشاهدۀ عمر زودگذار، سعدی را بر آن می دارد که که به مخاطبان خود، ارزش زمان را یاد آوری کند تا انسانها عمر خود را به بیهودگی تباه نکنند.

مکن عمر ضایع به افسون و حیف که فرصت عزیز است و والوفت سیف

عالی ترین آموزه ای که آثار سعدی را مزین و آراسته کرده است، ترغیب پادشاهان و حاکمان به عدل و دادورزی است. از این رو هزار بیت از بوستان را که در مجموع چهار هزار بیت دارد، به رعایت عدالت اختصاص داده است.

کد خبر: 933385

وب گردی

وب گردی