تهران-ایسکانیوز،پلاس+/جایگاه احزاب در کشور ما چگونه است؟ آیا می توان آرایش مشخص سیاسی برای احزاب در نظر گرفت؟ آیا می توان گفتمان اعتدال را هم در زمره گفتمان های سیاسی دانست؟ این ها  سئوالاتی بود که از اذر منصوری فعال سیاسی و عضو حزب مشارکت پرسیدیم. این گفتگو در دو قسمت بر روی ایسکا پلاس قرار خواهد گرفت.

ما در تمام دنیا احزاب چپ و راست داریم که در ایران به عنوان اصلاح طلبی و اصولگرایی خوانده می شوند.با ورود احمدی نژاد بحث گفتمان سوم تیر مطرح شد که منتقدین آن را نیز در زمره اصولگرایی قرار دادند.اما دولت جدید از گفتمان اعتدال سخن می گوید.سئوال این است که منظور از اعتدال چیست؟ آیا اعتدال گفتمانی جدید است یا تلفیقی از اصولگرایی و اصلاح طلبی محسوب می شود؟

همانطور که شما هم اشاره کردید, دو جریان ریشه دار و تاثیرگذار در فضای سیاسی کشور ما جریان اصلاح طلب و جریان اصولگرایی است و تجربه 3 دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم موید این واقعیت است که هر جریان دیگری که بخواهد در این کشور به عنوان یک جریان سیاسی تاثیرگذار شکل بگیرد, علی القاعده منتسب به یکی از این دو جریان و گفتمان سیاسی و رویکرد سیاسی است, بنابراین علی رغم تلاش هایی که تا کنون برای شکل گیری یک گفتمان جدید صورت گرفته و مشخص ترین آن ها هم گفتمانی بود که توسط رئیس دولت قبل به عنوان گفتمان سوم تیر صورت گرفت, شاهد بودیم آن هم به نوعی منتسب به جریان اصولگرایی است و علی القاعده این تفکیک و جدایی امکان پذیر نخواهد بود. اما گفتمان اعتدال هم این روزها به گفتمان روز سیاسی ما بدل شده است. اما به اعتقاد من هرکدام از گفتمان هایی که در کشور مطرح شده به ویژه جریان سیاسی اصلاح طلب, به نوعی ناشی از تاثیرگذاری شخصیت ها و افراد شاخصی بوده است که این افراد توانسته اند با حضور خود و نوع عملکردشان و نگاه خودشان در فضای سیاسی کشور به قدرت, همگرایی و انسجام جریان سیاسی کشور کمک بکنند که ما نمود بارز آن را در انتخابات سال 92 با تاثیرگذاری آقای خاتمی در شکل گیری اجماع و همگرایی بین تشکل ها و شخصیت های سیاسی منتسب به جریان اصلاح طلب مشاهده کردیم. اعتدال بیشتر از اینکه گفتمان را در کالبد خود داشته باشد, بیشتر یک رویکرد است که علی القاعده با هر جریان رسمی می تواند با به کارگیری رویکرد اعتدالی, اهداف و برنامه های خودش را پیش ببرد. بنابراین تلاش برای پیش بردن جریان اعتدالی با توجه به پیشینه جریان های سیاسی موجود در کشور و با توجه به تجربه ای که جریان های سیاسی در این 3 دهه پشت سر گذاشته اند و جریان های تاثیرگذار در این جریان های سیاسی به اعتقاد من گفتمان جدیدی شکل نخواهد گرفت, چرا که هر گفتمان جدیدی به هر حال باید نسبت و فاصله خودش را با جریان های موجود در کشور مشخص بکند. فرآیند دولت اعتدالی آقای روحانی و رویکرد اعتدالی که در طول این یک سال پشت سر گذاشته است, نشانگر این است که برنامه هایی که دولت در پیش گرفته است اصلاح طلبانه است, بنابراین می شود اینطور نتیجه گرفت که اساسا اصلاحات و اصلاح طلبی تندروی و افراط گری را برنمی تابد. اصلاحات گفتمانی است که در طی  اصلاح روندهای ناصحیح در طی اداره کشور و چه در ساختار حقیقی و حقوقی وجود دارد جاگرفته و در تلاش است که در چارچوب و ظرفیت موجود در قانون اساسی به دور از ایجاد تنش و تنش زایی و به دور از رفتار هیجانی بتواند این اصلاحات را انجام دهد. به اعتقاد من این مناسب ترین رویکرد برای تحقق این اهداف  برنامه ها, اتکا و تاکید بر رویکرد اعتدال است.بنابراین با توجه به مجموع بحث من اعتقاد جدی دارم که اعتدال بیشتر از این که یک گفتمان باشد, یک رویکرد است و می شود با اتکا به آن اهداف و برنامه های جریان سیاسی را پیش برد.

آرایش احزاب در جمهوری اسلامی چگونه است؟ آیا با توجه به نوع عملکرد نظام جمهوری اسلامی جایگاه تعریف شده ای دارند؟

ما برای تایین جایگاه احزاب در ایران باید به دو نکته توجه جدی داشته باشیم. اول آنکه آنچه که در افکار عمومی ما در خصوص احزاب مطرح است و نکته دوم آنچه که در ساختار حقوقی کشور ما در ارتباط با احزاب وجو دارد..توجه به این دو نکته می تواند تصویر ورشنتری از موقعیت احزاب را ترسیم کند و بدون توجه به این دو مساله نمی توانیم ارزیابی دقیقی از جایگاه احزاب داشته باشیم. آن چه که با توجه به پیشینه احزاب از زمان شکل گیری شان در یک صد سال اخیر در کشور ما و نوع نگاهی که مسئولین کشور ما در طول پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشتند و اعلام می کردند ما منتسب هب هیچ حزبی نیستیم و مستقل در عرصه سیاسی کشور حضور یافته ایم وجود دارد موید همین مطلب است. علی القاعده ما می بینیم در افکار عمومی هم نگاهی که انتظار می رود  وجود ندارد واز طرف دیگر  خلا نگاهی که در کشورهای توسعه یافته به احزاب وجود دارد را احساس می کنیم. این خلا هم در سطح طبقه متوسط جامعه که قاعدتا در این طبقه باید نگاه و گرایش شکل روشنتری داشته باشد وجود دارد و هم در طبقات زیر متوسط که اساسا گرایشی به احزاب به طوری که تاثیر گذار باشد وجود ندارد. احزاب به عنوان یکی از ارگان موثر در جامعه مدنی که علی القاعده در بزنگاه ها می تواند در قدرت سیاسی تاثیر گذار باشند, هنوز جایگاه خود را در قوانین حقوقی کشور پیدا نکرده است. از طرف دیگر آنچه که در قانون در مورد احزاب دیده شده هم با ابهام های فراوانی همراه است. این قانون اجازه می دهد که مجریان و دستگاه هایی که به نوعی متولی احزاب هستند, تاثیر گذار با توجه به نوع دیدگاه و گرایش آن ها به احزاب باشند. و با توجه به قانون اساسی کشور احزاب تا پای صندوق های رای تعریف شده و بعد از آن جایگاهی در نهادهای دموکراتیک در کشور ما ندارند. این دو مساله در کنار هم و به موازات هم در طول این دوران باعث شده است که احزاب نتوانند به جایگاه اصلی خود دست پیدا کنند.
کد خبر: 93459

وب گردی

وب گردی