چه کسی ایران را به انگلستان و روسیه فروخت؟/ماجرای محبوبیت شهید مدرس

خسرو معتضد در قسمت جدید برنامه «تاریخ تماشایی»، گفت: انگلستان قبل از اینکه در قرن نوزدهم به یک دولت امپریالیستی تبدیل شود نسبت به ایران خضوع زیادی داشت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، خسرو معتضد در قسمت جدید برنامه «تاریخ تماشایی» به یکی از صفحات سیاه تاریخ کشور پرداخت که مربوط به قرارداد ننگین 1919 یا 1298 هجری شمسی است.

وی در مقدمه سخنانش درباره این قرارداد که به ایران تحمیل شد توضیح داد: انگلستان در قرن نوزدهم یک دولت امپریالیستی بود که قبلا در قرن هفدهم نسبت به ما خضوع و خشوع داشت؛ زمانی که سر آنتونی شرلی که فردی کلاهبردار بود، تمام پولها و هدایای شاه عباس را برداشت و برای همیشه رفت، گرچه شاه عباس نامه های زیادی به او نوشت و از او خواست برگردد. جالب اینجا که این فرد بیش از 6 ماه در ایران نبود اما در تواریخ انگلستان نوشته اند که او ارتش ایران را پی ریزی کرد و توپخانه و سلاح جنگی که در جنگهای ما مقابل دولت عثمانی جزو نقطه ضعفمان بود توسط او وارد ایران شد.

**دروغ های تواریخ انگلستان درباره ایران چه بود
وی افزود: در این تواریخ آمده که او برای ایرانی ها 60 هزار تفنگ و 300 توپ ساخت تا ما توانستیم از عهده حملات عثمانی ها که توپخانه قوی داشتند بربیاییم. در حالی که این سخنان دروغ است. او فقط 6 ماه در ایران بود و 32 صندوق بزرگ کالاهای شاه عباس را نزد پاپ و پادشاهان اروپایی که مخالف عثمانی بودند را فروخت که هرگز هم دست دولت ایران به این کالاها نرسید.

این مورخ تاکید کرد: برادر سر رابرت شرلی، فرد شریفی بود که 30 سال در ایران زندگی کرد و با یک دختر ارمنی که می گویند خواهرزاده یکی از همسران صیغه شاه عباس بود، ازدواج کرد و فرد دیگری به نام سر تامس هانت، توپخانه را ساخت و انگلستان که در قرن هفدهم در مورد ایران حالت خضوع داشت با امانت کشتی هایش به ایران باعث شد جزیره قشم و هرمز را از پرتغالی ها پس بگیریم.


**نگاه ما به انگلیس از بالا به پایین بود

معتضد ادامه داد: نظر شاه عباس درباره انگلیسی ها این بود که آنان مردمان کاسب کار و آرامی هستند و کاری در ایران ندارند. حتی بندر جاسک را به آنها داد. آنها می گفتند تجارت جزیره هرمز مثل تجارت لندن و آمستردام است. پس ما به انگلیسی ها از بالا به پایین نگاه می کردیم و آنها را قوم تاجری می شناختیم که از ما فرصتی برای تجارت می خواستند و کشتی رانهای خوبی بودند. ما نیروی دریایی نداشتیم و از انگلیس کمک می گرفتیم و این روال تا زمان نادرشاه وجود داشت و نیروی دریایی برای ایران شکل نگرفت زیرا صفویه ها می گفتند انگلیسی ها که هستند

وی تصریح کرد: اما در قرن نوزدهم انگلستان یک کشور استعماری است که سراسر هندوستان و مالایا را گرفته و حتی تا اواخر قرن هجدهم آمریکای شمالی مستعمره انگلستان بود. زندانیان و افراد بزهکار را به آمریکا می فرستادند تا اینکه این کشور در 1778 مستقل می شود و مردمی که نژادا اروپایی و بیشتر انگلیسی بودند بر سر مالیات نمک و چای علیه انگلستان انقلاب می کنند و از آنجا که جرج سوم و دولتش طرد می شود بعدها استرالیا تبعیدگاه بزهکاران انگلیسی می شود.

**از چه زمانی انگلستان در ایران صاحب نفوذ می شود

وی با اشاره به دلیل رویکرد انگلستان به سمت ایران توضیح داد: انگلستان در آن زمان دولت قدرتمندی بود که هندوستان را تهدید می کرد. ناپلئون با تزار روسی اتحاد کرده بود و می خواستند جزیره ایلدوفرانس یا موریس که بعدها تبعیدگاه رضاشاه شد بگیرند. سرانجام دولت انگلستان به لطائف الحیل داخل ایران شد. ناپلئون آدم لاابالی بود و وقتی قرارداد تیلسیت را با روسیه منعقد کرد ایران را از یاد برد.

وی افزود: فتح علی شاه فردی کم خرد و مادی بود که از انگلیسی ها طلب جواهرات و پول می کرد. از این زمان انگلستان در ایران صاحب نفود شد و سعی کرد هندوستان را نیز جزو مستعمراتش داشته باشد.

این نویسنده تاریخ ادامه داد: ما در گلستان شکست می خوریم و 600 هزار کیلومتر مربع خاک این مملکت جدا می شود. آن زمان ایروان یکی از شهرهای آذربایجان ایران بوده است. آن دو کشور 13 سال بعد دوباره بهانه می گیرند و می گویند آن قرارداد موقت بوده و ایروان و نخجوان را هم از ایران جدا می کنند. اکنون ایروان مرکز جمهوری ارمنستان است و نخجوان هم دولت خودمختار قره باغ وابسته به آذربایجان است.

**تغییر نام آذربایجان به آزادیستان برای جلوگیری از سواستفاده
معتضد افزود: مرحوم شیخ محمد خیابانی وقتی از اسم آذربایجان استفاده شد بسیار گله کرد و گفت چرا این اسم را برداشتید؟ آنها هم گفتند آنقدر که ما شما را دوست داریم و دوست داریم جزو ایران شویم. خیابانی هم که مرد فهیمی بود آن زمان خیلی گلایه کرد و گفت شما نباید اسم استانی در سرزمین دیگری را به نام خودتان بردارید. بنابراین ما از امروز آذربایجان را به نام آزادیستان می نامیم تا با شما تفاوت داشته باشیم.

وی افزود: خیابانی مرد فکوری بود و گفت آنها یک برنامه ای دارند. وقتی رژیم شوروی آنجا را گرفت این کلمه را رها نکرد کما اینکه حالا هم می گویند آذربایجان شمالی و جنوبی و بعضی ها هم باورشان می شود. در حالی که آنجا آران با نام باستانی آلانیا است.

این کارشناس تاریخ خاطرنشان کرد: در این دوره تاریخی انگلستان وارد ایران و همه کاره می شود اما به اندازه روسیه قدرت ندارد و با روسیه اتفاق می کند و قرارداد 1907 بسته می شود که طی آن تمام قسمتهای شمالی ایران برای روسیه می شود، ناحیه کوچکی از مرکز از جمله تهران و قم و اصفهان و سمت شرق ایران جزو حوزه انگلستان می شود. اما آنها به خوزستان طمع ندارند، چون نظری روی آن نداشتند و بیشتر می خواستند مرزهای هندوستان را حفظ کنند.

**پایان جنگ جهانی و ادعای انگلستان درباره ایران

نویسنده «از سواد کوه تا ژوهانسبورگ» با بیان اینکه چاه های نفت خوزستان در خرداد 1287 فوران می کند، اذعان کرد: اینگونه دولت انگلیس در صدد برمی آید که خوزستان را هم جزو مستملکات خود کند. در سال 1915 قرارداد جدیدی بدون اطلاع دولت ایران بین سفیر انگلیس در سن پترزبورگ و سفیر روسیه بسته و خوزستان هم جزو کشور انگلیس می شود. بعد از پایان جنگ جهانی، روسیه در 1917 یا همان آذر 1296 دچار انقلاب می شود، از جنگ بیرون می آید و دولت انگلستان تمام ایران را از آن خود می داند.

معتضد یادآور شد: آن زمان حسن وثوق الدوله که فرد اصلاح طلبی بوده به صورت پنهانی با انگلیسی ها وارد مذاکره می شود و دلالی این مذاکره را هم مدیر روزنامه پرتیراژ رعد که در افکار عمومی نفوذ داشته برعهده می گیرد. در ویلایی در دربند مذاکره می شود و طرفین به این نتیجه می رسند که قباله ایران را به عنوان تحت الحمایه انگلستان به این کشور تقدیم کنند!

وی افزود: وضع مالی ایران آن زمان خیلی بد بود، نه مالیات، نه صادرات و نه حتی بهره ای از نفت داشتیم و انگلیس تا 1920 چیزی از نفت به ما نداد. دولت ایران فقیرترین دولت خاورمیانه بود و وضع ما از مستملکات ترکیه بدتر بود. درآمدی نداشتیم و از آنجایی که مظفرالدین، ناصرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمد شاه وام های مختلفی گرفته بودند ما کشور مقروضی بودیم.

**مخالفت احمدشاه با قرارداد 1917 دروغ است
وی ادامه داد: وثوق الدوله درخواست پول کرده و قرار بود دو میلیون لیره بابت این امضا به ایران داده شود. مجلس هم بعد از جنگ جهانی برگزار نمی شد و اکثرا طرفدار آلمان و عثمانی بودند. سرانجام احمدشاه به لندن دعوت شد؛ دکتر شیخ الاسلامی در دو کتاب به نام «سیمای احمدشاه قاجار» تمام اسناد را در انگلستان بررسی کرد و اینکه می گویند احمدشاه مخالفت کرده و گفته من حاضر نیستم این قرارداد را امضا کنم همه قصه است. او در رژیم مشروطه هیچ کاره بود و تا زمانی که مجلس شورای ملی تایید نمی کرد شاه نمی توانست چیزی را امضا کند. در روزنامه تایمز متن سخنرانی احمدشاه آمده که او خیلی از این قرارداد تعریف کرده. او علاقه زیادی به پول داشت.

این مورخ با اشاره به اتفاقات آن زمان در ایران بیان کرد: در قطحی 1296 و 1297 دو میلیون نفر از جمعیت ایران فوت کردند و من به کلی رقم 10، 11 میلیون را تکذیب می کنم و تمام استادهای جمعیت شناسی دانشگاه تهران که با من دوست هستند این رقم را رد می کنند. جمعیت ایران طبق وزارت معارف در آغاز قرن بیستم 9 میلیون و 800 هزار نفر بوده است.

**شهید مدرس چطور محبوب شد؟

معتضد یکی از این مخالفان را سید حسن مدرس نامید و گفت: شاید یکی از دلایل محبوبیت او همین مخالفت بوده است. در ابتدای آن قباله نوشته بودند ما استقلال ایران را تضمین می کنیم، مدرس گفته بود مگر ایران مستقل نیست که شما بخواهید چنین کاری کنید! هیچکس نتوانسته ایران را اشغال کند و هرکسی که به ایران آمده یا ایرانیزه شده، یا نوکر ما شده، یا حل شده یا با زن ایرانی ازدواج کرده و همه ایرانی شده اند. از تمام نحله ها و اقوام و نژادها در ایران حل شده اند.

502

کد خبر: 952211

وب گردی

وب گردی