به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، به تازگی مجموعهای از سرودههای افشین داورپناه، نویسنده، پژوهشگر و شاعر، با عنوان «در من این گونه پرواز کن» منتشر شد.
شعرهای این مجموعه شامل گزیده برخی از شعرهایی است که این مدرس دانشگاه بین سالهای 83 تا 93 سروده است و در انتهای بسیاری از آنها تاریخ سرودنشان ذکر شده است.
این مجموعه شامل 145 شعر کوتاه و بلند است که شاعر در آنها دست به تجربههای مختلفی زده است و مخاطبان در این مجموعه، فضاهای مختلفی را روبهروی خود میبینند.
بیشتر سرودههای این مجموعه اگر چه عاشقانه است اما فارغ از زمینههای سیاسی و اجتماعی نیز نیست؛ با این حال، اکثر این آثار در دل خود به داستانی عاشقانه اشاره دارند.
در این باره با شاعر این مجموعه گفت و گویی صورت گرفته که در ادامه آنرا می خوانید:
*نوشتن شعر را از چه زمانی آغاز کردید و فرآیند آن تا کنون چگونه طی شده است؟
کار شعر را از دهه 1360 در قالب های شعر عروضی به طور مشخص در مسیر تلاش برای سرودن غزل و رباعی آغاز کردم و به تدریج به سمت استفاده از قالبهای نیمایی و سپید کشیده شدم، این موضوع در یک فرایند تدریجی و ناخواسته اتفاق افتاد، یعنی قصد یا برنامه از پیش تعیین شدهای برای این خط سیر نداشتم. وقتی حرفی برای گفتن وجود داشت به طور ناخواسته یا در وزنهای عروضی اتفاق میافتاد یا در قالب نیمایی یا سپید.
اما به تدریج، شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی به صورت کاملا ناخواسته در این سرودهها نمود بیشتری پیدا کرد و در واقع زمانی که چیزی مینوشتم هرگز به انتشار آن فکر نمیکردم. برای خودم مینوشتم. پس راحت مینوشتم و طبیعی بود که در این راحت نوشتن همه شرایط سیاسی و اجتماعی احتمال داشت در آنها تبلور پیدا کند.
آنچه که امروز با عنوان دفتر «اینگونه در من پرواز کن»، منتشر شد در واقع منتخبی از نوشتههای عمدتا دهه 1380است. در این گزینش سعی کردم نمونههای از عاشقانهها و آنها که رنگ و بوی سیاسی اجتماعی داشت آورده شود. البته عاشقانهها به نحو اجتناب ناپذیری سیاسی ـ اجتماعی هم میشود و در برخی موارد رنگ طنز هم به خود میگیرد.
*چرا برای در برخی از سرودهها، تاریخ سروده شدن آنها آورده شده است؟
معمولا برای نوشتههایم تاریخ میگذارم. این تاریخمند کردن همیشه یکی از ضروریات نوشتن برایم بوده است؛ در واقع با تاریخ گذاشتن، نوشتههایم شناسنامهدار میشود؛ برخی از سرودهها البته زمانمند نیست؛ برای مثال برخی عاشقانهها یا اجتماعینویسیها، ممکن است در هر زمانی معنادار باشد اما برای خودم، حال و هوایی زمانی که متنی را نوشته ام ، مهم است. البته این تاریخ نوشتن در پای نوشتهها یک خطر هم دارد و آن این که در تحلیل نوشتههای شما بخواهند صرفا بر اساس تاریخ، درباره آن نوشته ها تحلیل کنند.
در نمونه نخست این کتاب، البته تاریخها آورده نشده بود، ولی بعد تصمیم گرفتم هر کدام تاریخ دارد، تاریخهایش آوره شود.
*در مورد وضع شعر در بازار نشر توضیح بدید به نظرتان مخاطبان هنوز هم شعر می خوانند؟
شعر، همچنان مخاطبان خاص خودش را در میان مردم دارد و در این میان تفاوتی میان شعر معاصر و کلاسیک وجود ندارد چه بسا در سال های اخیر، کتاب شعرهای پر تیراژ در قالب های کلاسیک و نیمایی کم نداشتهایم.
عناوین کتابهای شعر چاپ شده در چند سال اخیر به نحو ملموسی افزایش داشته است و این موضوع مورد اعتراض برخی قرار گرفته اما از نظر من به افزایش قابل توجه کتابهای شعر هیچ ایرادی به رویه وارد نیست و انواع شعر بالاخره مخاطب خودش را پیدا میکند و مردم و منتقدان درباره کتابها قضاوت خواهند کرد اگر چه ممکن است درباره برخی از آثار قضاوت منتقدان با انتخابهای مردم، همسو نباشد.
در این میان، یک نگاه جامعه شناسانه یا مردم شناسانه هم میتواند وجود داشته باشد و آن این که اقبال عموم مردم به سرودن شعر و انتشار کتاب شعر را باید یک نوع کنش اجتماعی به شرایط و وضعیت موجود قلمداد کرد.
* نظرتان درباره شعار سال و حمایت از تولیدات داخلی که می تواند منجر به افزایش تالیفات در بازار نشر شود، چیست؟
در حیطه فرهنگ و هنر، تولید داخلی به مراتب بیش از تولیدات صنعتی یا کشاورزی با مشکل مواجه است! شما اگر بخواهید یک کالای صنعتی تولید کنید ممکن است نواقص یا مشکلات قانونی یا فقدان حمایتهای مالی و نامکارآمدیهای سیستم بانکی مواجه باشید اما در تولیدات فرهنگی و هنری، با مشکلاتی بیش از اینها مواجه خواهید بود؛ نگاههای سلیقهای یا برخی از ممیزیها، عموما اسیر نگاههای سلیقهای است، مواجه میشوید.
تعدد نهادهای تصمیمگیرنده در حوزه فرهنگ و هنر از مشکلات جدی تولیدات در عرصه فرهنگ و هنر است؛ شما ممکن است به راحتی اثری فرهنگی ـ هنری تولید کنید، مجوزهای قانونی لازم را هم کسب کنید و اینها هیچکدام ضامن این نیست که اثر شما بتواند در جامعه بهراحتی ارائه شود چون یک روز صبح بیدار میشوید و میبینید یک نهاد یا جریان یا موسسه و گاه جایی که شما اصلا تشخیص نمیدهید کجاست و کیست، مخالف اثر شماست و شما هم هیچ مقاومتی نمیتوانید در برابر آن داشته باشید.
از طرف دیگر ممکن است اثر شما در کشور خودتان به دلایل متعدد اجازه انتشار نداشته باشد اما در کشور دیگری مود توجه و تشویق قرار گیرد. در حالی که اگر تولید شما یک محصول کشاورزی یا صنعتی باشد، تابع استاندارد و ارزیابی واحدی است. کالای صنعتی و کشاورزی خوب، در همه جای دنیا خوب است و اگر بد باشد هم طبق قاعده بازار و بر اساس استاندارد پایین آن، حذف میشود. اما در حوزه تولیدات فرهنگی و هنری شرایط به مراتب پیچیدهتر، سختتر و پیشبینی ناپذیر است.
به نظر میرسد در چنین شرایطی، ما در تولید آثار فرهنگی و هنری چندان موفق نخواهیم بود به نحوی که حتی قادر به پاسخگویی به نیازهای متعدد و متنوع داخلی خودمان هم نخواهیم بود چه رسد به این که با صادرات آثار فرهنگی هنری بیندیشیم. متاسفانه در بحث توجه به تولیدات داخلی و حمایت از آنها به طور مشخص، ذهن همه سیاستمداران و سیاستگذاران به تولیدات صنعتی، کشاورزی، دارویی و نظایر آنها جلب شده و موضوع تولیدات فرهنگی ـ هنری اصلا مورد توجه قرار نگرفته است در حالی که کشور ما بیش از هر چیز در شرایط حاضر از ناحیه تولیدات فرهنگی و هنری است که آسیبپذیر است و در معرض تهدید قرار دارد.
502