به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، متن این نامه به شرح زیر است: جناب آقای رئیس جمهور ، چندی است که تلخی پیشامد ناگوار مدرسه غیرانتفاعی در غرب تهران، خاطر ملت بزرگ ایران را مکدر ساخته است. مسلما بروز آسیب در هر سازمانی، پیامدهای ناصوابی در پی خواهد داشت، لکن مساله مدرسه چنان حیاتی است که اگر ذرهای از انحطاطهای ناهنجار اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی را در متن خویش جای دهد، فجایع عظیمی رقم خواهد زد که اگر نیک بنگریم گستره آن به مرز چندین سال نیز کشیده خواهد شد!
اما آیا تا به امروز تنها یک مدرسه از ایران درگیر چنین حوادثی تلخی بوده است؟ آیا مشاهده ناهنجاریهای اجتماعی در میان مدارس امری تازه به شمار میرود؟ آیا تاکنون نظاره آسیبهای فرهنگی و اخلاقی مدارس، رمق از اندیشه صاحبان تعلیم و تربیت به در نبرده است؟
شوربختانه یا خوشبختانه سالیانی متمادی است که فریاد دلسوزان "پرورش و آموزش" میهن اسلامی راه به جایی نمیبرد، چرا که گویی جامعه در گیر و دار مسائل حیاتی دیگری است! متاسفانه سهل انگاری در زمینه نظام آموزش و پرورش کشور چنان تار و پودی با سهل اندیشی رایج جامعه و مسئولین در هم تنیده کرده است، که گویی اگر چنین تلخی هایی رخ ندهد، جای تعجب دارد.
اما آقای رئیس جمهور، زمان توجه به آموزش و پرورش چه موقع فرا خواهد رسید؟ چند رویداد ناگوار دیگری باید پیش آید که بفهمیم آموزش و پرورش مساله حیاتی کشور است؟ براستی آیا زمان بیداری از خواب غفلت فرا نرسیده است؟
قطعا میدانیم و البته امیداوریم با پیگیریهای دستگاه قضایی، متهم این فاجعه انسانی به سزای عملش خواهد رسید، اما براستی کافی است؟ آیا دیگر شاهد این چنین رویدادهایی نخواهیم بود؟ و یا اینکه علت اصلی این رویداد را در جای دیگری باید جست و جو کرد؟ حقیقتا بر این باوریم در صورتی که اسباب و علل اصلی این رویداد شناسایی و اصلاح نشوند، برخورد با متهم این رویداد ناگوار هم مفید نخواهد بود، زیرا این عاملین اصلی هستند که موجب میشوند این اتفاقات ناگوار باز هم به وقوع بپیوندند.
ما میپنداریم خاک خوردن مفاد سند تحول بنیادین بر طاقچه نظام تربیتی کشور، نگاه نادرست به دانشگاه فرهنگیان، خصوصیسازی غلط و ناکارآمد، کمرنگ بودن برنامههای فرهنگی پرمحتوا با توجه به شرایط سنی و مقطعی دانش آموزان، به حاشیه رفتن اصل تربیت با بخشنامههای ناکارآمد و کم فایده و ... تنها قطرهای ناچیز از آسیبهای موجود در نظام تعلیم و از عاملین اصلی و مسببین این رویداد هستند.
معلم، دانشمند و هنرمندی با صدها مهارت است که با بهرهگیری از تلفیق هنر، دانش و مهارت، تعلیم و تربیت شایسته را فراهم میکند، اما نگاههای غلط در حوزه تربیت معلم، موجب شده است سازمانهای صادر کننده مجوز استخدام نیرو انسانی در کشور با یک دید سطحی به آموزش و پرورش به عنوان بنگاه اشتغال زایی نگاه کرده و تامین معلم از راه های غلط و آسیب زایی همچون خرید خدمت، ماده 28 و ... را دنبال کرده، به نحوی که اقدامات آنها گاها موجب شده است که از بسیاری از مولفههای گزینشی این حرفه چشم پوشی شده و به شیوههای گوناگون افرادی که صلاحیت حرفهای لازم را ندارند گاها بدون گزینش وارد این نظام شوند و آسیبهای جبرانناپذیری مانند این رویداد نامیمون را رقم بزنند.
حال چه پر درد است در چنین شرایطی این عزیزان ضمن پرداختن به این راهکارهای غلط، دانشگاه فرهنگیان را که از دید جامعه فرهیخته فرهنگیان کشور، اثربخشترین راه جذب معلم است، را تضعیف کرده و روز به روز بر مشکلات و بحرانهای نظام آموزش و پرورش میافزایند.
اما در پایان از جنابعالی درخواست مینماییم با نگاهی عمیق بر این اتفاق نظر کرده و ضمن تاکید بر فراهم کردن اسباب تبیین و پیادهسازی بند بند سند تحول بنیادین که قطعا موثرترین راهکار برای پیشگیری از چنین حوادث ناگواری است، دستور فرمایید سازمانهای صادر کننده مجوزهای استخدامی رویکردهای غلط پیشین خود را تغییر داده و زین پس توسعه دانشگاهی را دنبال کنید که قطعا گستردن بساط تبیین و پیادهسازی سند تحول بنیادین و سیاستهای موثر در آموزش و پرورش بدون همراهی آن ممکن نخواهد بود که براستی این تنها اقدامی خواهد بود که چنین رویدادهای ناگواری را برای همیشه از یادها خواهد برد.
202