به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ مشکلات پیشروی رشد و پویایی اقتصاد ملی و تولیدات داخلی را میتوان در چهار بخش تولیدکنندگان، دولت، مردم و موانع خارجی تقسیمبندی کرد. تولیدکنندگان در سمت عرضه تولیدات داخلی باید روی کیفیت و کاهش هزینههای تولید تمرکز کنند، دولت باید نقش حمایتی از تولیدکننده داشته باشد و مردم نیز بهعنوان خریدار باید زمینههای فروش رفتن و مصرف کالای داخلی را ایجاد کنند. طرف دیگر کارشکنیهای خارجیهاست که با ایجاد تحریمها و ایجاد مانع در انتقال تکنولوژی، خریدهای ضروری تولید کالاهای داخلی و... مانع رشد آنها خواهند شد. بنابر توضیحات ارائهشده قصد داریم در سلسلهیادداشتهایی به بررسی موانع موجود در رشد تولید ملی بپردازیم و در حد امکان سیاستهایی را برای رفع این موانع ارائه کنیم.
یکی از مفاهیمی که رهبر معظم انقلاب درخصوص حمایت از تولید ملی بیان کردهاند، بحث تعصب در خرید کالای داخلی است. ایشان در بیانات خود در ابتدای سال 97 در حرم رضوی بیان کردند: «ما نسبت به اقتصاد ملی خودمان باید تعصب داشته باشیم؛ مصرف جنس خارجی یکی از عیوب مهم ما است؛ ما بایستی تعصب داشته باشیم نسبت به مصرف داخلی و جنس داخلی و اقتصاد ملیمان. جوانهای ما تعصب دارند نسبت به فلان تیم فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز است، یکی طرفدار تیم آبی است، [آنهم] با تعصب؛ و حتی [تعصب به] تیمهای خارجی؛ یکی طرفدار تیم رئال است، یکی طرفدار تیم [دیگر]؛ اینها تعصب نسبت به این تیمها دارند؛ اگر همین مقدار و همین اندازه تعصب را نسبت به اقتصاد ملی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد؛ این هم یکی دیگر از موانع.»
با توجه به این فرمایش معظمله در این یادداشت به راهکارهای ایجاد تفاخر و تعصب به خرید کالای داخلی اشاره میشود.
الف- تغییر در سبک زندگی مردم
در یک تقسیمبندی درخصوص وظایف و موانع موجود درخصوص مردم باید گفت که ریشه حمایت مردم از کالای داخلی را در سبک زندگی مردم باید دنبال کرد. زمانی که مفاهیم ایرانی و اسلامی جایگاهی در زندگی مردم نداشته باشد مردم نهتنها تعصبی در خرید کالای ملی ندارند حتی تمایل چندانی نیز به خرید اجناس ایرانی نخواهند داشت. تفاخر به غرب و فرهنگ غربی و استفاده از برندهای خارجی به فرهنگی میان مردم تبدیل شده است. متاسفانه یکی از مشکلات امروزه کشور که پس از انقلاب اسلامی تغییر بسزایی نداشته، عدم تفاخر به فرهنگ غربی و کشورهای غربی است. تفاخر به زبان خارجی، فرهنگ خارجی و کالای خارجی از دغدغههای امام راحل نیز بوده است. امامخمینی(ره) در وصیتنامه خود در این خصوص میفرمایند: «در مراکز آموزشی، ابتدا فرهنگ و تمدن خودی بهعنوان امور سنتی و ارتجاعی و ناکارآمد معرفی شده و سپس تقلید کورکورانه از شرق و غرب بهعنوان یگانه جانشین آن مطرح میگردید و دستپروردههای چنین مراکزی بهنوبه خود به نویسندگان و عالمانی بدل میشدند که با تفاخر به غربزدگی یا شرقزدگی خود فرهنگ و تمدن بومی را به باد انتقاد گرفته و سرکوب و منزوی میساختند.» لذا میتوان نتیجه گرفت تا زمانی که فرهنگ القایی به مردم همراه با تفاخر به غربزدگی یا شرقزدگی باشد، انتظار خرید کالای داخلی و تفاخر به آن امری بعید است.
بر این اساس برای ایجاد حس تعصب نسبت به خرید کالای داخلی و تفاخر به کالای ایرانی در گام اول باید در یک بحث فرهنگی از طریق تبلیغات غیرمستقیم مردم را به فرهنگ خودی تشویق کرد و استفاده از مدلهای ایرانی و اسلامی، فرهنگ زبان فارسی، کالاهای داخلی را بهعنوان یکی از مفاخر معرفی کرد و این امر باید از طریق برنامهریزی در تولیدات سینمایی، پوشش و منش افراد تاثیرگذار همانند فوتبالیستها، بازیگران و افراد مطرح که موضعگیری سیاسی نسبت به آنها کمتر است، تقویت شود.
ب- تقویت حس میهندوستی
ناسیونالیستی و وطنپرستی افراطی یکی از خصایص مذموم بشری است بنابراین حس میهندوستی و عرق به وطن ازجمله محسناتی است که مورد تاکید دین اسلام نیز است. لذا یکی از مراحل ایجاد تعصب و تفاخر به خرید کالای داخلی ایجاد این حس است که هرکس کالای داخلی را خریداری میکند فردی میهندوست و وطنپرست بوده و قابل ستایش و احترام است. همانطور که مردم برای سالگرد فردی مثل کوروش کبیر (که در جای خود انسانی محترم است) با وجود حساسیتهای گسترده، بهخاطر حس وطنپرستی بر سر خاک او جمع میشوند باید این حس را به سمت تقویت اقتصاد ملی و کمک کردن به همنوع ایرانی گسترش داد و این تفکر نهادینه شود که میهندوستی واقعی به گرامیداشت فردی مثل کورش کبیر خلاصه نمیشود بلکه فرد میهندوست و به کارگر ایرانی و اقتصاد ایرانی تعصب دارد و کالای داخلی را خریداری میکند. به عبارت دیگر میتوان گفت برخی ممکن است اعتقاد چندانی به مفاهیم اسلامی و جنگ اقتصادی و... نداشته باشند و این امور را توهم توطئه قلمداد کنند؛ اما همین طیف نیز نباید از دید فرهنگسازی مغفول واقع شوند و برنامه مناسبی برای همراهی آنها نداشته باشیم. لذا ایجاد حس میهنپرستی در این افراد به جهت ایجاد تعصب در خرید کالای داخلی بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
ج: افزایش آگاهی مردم نسبت به چرخه اقتصادی و منافع خرید کالای داخلی
راه دیگر ایجاد تعصب در خرید کالای داخلی، افزایش بینش اقتصادی مردم است. در کشور ما رایدادن و شرکت در انتخابات بهعنوان یکی از وظایف مردم نهادینه شده است، حضور مردم در عرصه سیاسی بهدلیل بینش سیاسی آنها، بسیار پررنگ است.
مشابه همین حرکت باید میان مردم این بینش تعمیق داده شود که خرید کالای داخلی بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی مردم چه تاثیراتی دارد و عدم خرید کالای داخلی چه ثمرات ملموس و غیرملموسی را در پی خواهد داشت. به عبارت دیگر باید نشان داده شود زمانی که نفت در کشور به پایان برسد و تولید ملی مستحکمی نداشته باشیم، شرایط اقتصادی ما از بسیاری از کشورها اسفناکتر خواهد بود و در حال حاضر که از نعمت نفت بهرهمند هستیم نسبت به تقویت تولیدات داخلی حرکت کرده و از آینده تاریک اقتصادی دوری جوییم.
شعار «آب هست ولی کم است» میان مردم زبانزد شده و فرهنگسازی مناسبی در این زمینه انجام شده است. چنین شعارهایی باید درخصوص تولید ملی تعمیم داده شود و این حقیقت اقتصادی روشن شود همانطور که مصرف بیرویه آب، خشکسالی نسلهای بعدی را در پی خواهد داشت، عدم مصرف کالای داخلی، وابستگی و خشکسالی اقتصادی را بهدنبال دارد.
د- افزایش کیفیت کالای داخلی
نکتهای که همواره درخصوص تولیدات ملی باید به آن توجه داشت افزایش کیفیت تولیدات ملی است. این توقع ناصحیحی است که کیفیت تولیدات داخلی ضعیف باشد و از مردم انتظار داشته باشیم نسبت به جنسی بیکیفیت تعصب و تفاخر داشته باشند.
اساسا انسان به چیزی تفاخر خواهد داشت که آن جنس ارزش یا جایگاه بالایی داشته باشد. زمانی که تولیدات ملی برای تولیدکننده ارزش چندانی نداشته باشند و با کیفیت پایین روانه بازار شوند، طبیعتا مصرفکنندهها نیز رغبت چندانی در خرید و تعصب نسبت به آنها ندارند. در مثالی که رهبری درخصوص تعصب به تیمهای قرمز و آبی بیان کردند نیز این امر صادق است؛ اگر تیمهای قرمز و آبی بازیهای خوبی را از خود نشان ندهند و برای تماشاگران خود ارزش قائل نشوند، تماشاگران نیز نسبت به آنها تعصب نخواهند داشت، بنابراین افزایش کیفیت کالای داخلی مسیر ایجاد تعصب و تفاخر به کالای داخلی را هموار خواهد کرد. در جمعبندی میتوان گفت که تعصب در خرید کالای داخلی یکی از راهکارهای حمایتی است که باید از طرف مردم پیگیری شود. زمانی که مردم تعصب در خرید کالای داخلی داشته باشند و به استفاده از آن تفاخر کنند مصرف کالای داخلی را بر کالای خارجی ترجیح دهند و حجم انبوهی از واردات کالاهای خارجی کاهش مییابد و راه افزایش تولید کارخانههای داخلی و رشد و پویایی اقتصاد ملی هموار میشود. البته این مساله در گرو حمایتهای دولت از بخش خصوصی و افزایش کیفیت تولیدات داخلی است که در قسمتهای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد.
402