به گزارش گروه اقتصاد ایسکانیوز؛ بازار ارز همچنان آشفته است و قیمتها کماکان روی مدار بالای 6500 تومان خودنمایی میکند. اگر چه دولت سعی میکند بگوید دلار 4200 تومان است و تمام نیازها را با دلار 4200 تومان پاسخ میدهد، اما واقعیت میدانی چیز دیگری است. دکتر عطیه وحیدمنش، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصادی دانشگاه ایالتی و موسسه پلیتکنیک ویرجینیا درباره دلار 4200 تومانی میگوید شاید در کوتاهمدت این دلار بتواند روند را باثبات نگه دارد اما سرانجام این دلار شکست خواهد خورد. وی در این گفتوگو درباره عملکرد دولت روحانی در پنج سال اخیر نیز گفت انتظار داشتیم عقلانیت بیشتری را شاهد باشیم.
در روزهای اخیر شاهد این بودیم که نرخ دلار تا حدود 6700 تومان هم افزایش یافته است. تحلیل شما از روند موجود در بازار چیست؟
بخش اعظمی از این افزایش در نرخ دلار به نااطمینانی موجود در بازار ارز برمیگردد. بهخصوص در سال 97 مشخصا به نظر میرسد که برآورد جامعه این است که سال سختی از نظر متغیرهای اقتصادی پیشرو است و با توجه به این وضعیت، برجام در هالهای از ابهام است و در سال قبل هم دولت سعی در کاهش نرخ سود بانکی داشته و آن را انجام داده است. اما به علت بیثباتی موجود در بازار دلار، باز هم نرخ سود بانکی را بالا بردهاند. این مساله هم خود باعث دامن زدن به بیثباتی شده است. بهنظر میرسد این بیثباتی مردم را مشتاق کرده تا دارایی خود را به سمت بازارهای دیگر ببرند. حالا این اتفاق افتاده و داراییهای مردم یا تبدیل به سکه شده یا دلار. هدفشان هم یک چیز است و آن حفظ ارزش داراییهایشان است. با توجه به اینکه برجام توسط آمریکا نقض شده است، مردم این احساس را دارند که تورم افزایش و نرخ سود بانکی کاهش یافته است که همه اینها میتواند تاثیرگذار باشد و ارزش دارایی مردم کم شود.
بهنظر شما قبل از اینکه این نوسانات به این اندازه در بازارهای کشور پدیدار شود؛ آیا دولت میتوانست نوسانات موجود در بازار را کنترل کند؟
در تابستان 96 که قیمت دلار بالا رفت و در دی نیز به علت ناآرامیهایی که رخ داد قیمت دلار شروع به افزایش کرد. شاید بهتر بود دولت در همان مقطع کمی نرخ دلار دولتی را بالا میبرد که سیاست یکسانسازی نرخ ارز را از همان زمان آغاز کند.
کاری را که الان انجام شد نمیتوان یکسانسازی نرخ ارز نامید، زیرا بازار سیاه هنوز وجود دارد با وجود این وقتی ما دو نرخ ارز داریم، رانت نامناسبی ایجاد میشود که اصلا به نفع طبقه ضعیف نیست و بیشتر به نفع طبقه بهرهمند جامعه است. احساس بنده این است که دولتیها هم این نگرانی را داشتند که اگر قیمت دلار دولتی را بالا ببرند، به این بیثباتی دامن میزنند و انتظارات مردم هم تحریک شود. در مجموع تا زمانی که چند نرخ ارز داشته باشیم، وضعیت مناسبی نخواهیم داشت به خصوص از لحاظ رانتی که هم اکنون وجود دارد.
به نظر شما دلار 4200 تومانی که بهصورت دستوری اعلام شد، چقدر میتواند در بازار موفق باشد؟
به نظر من دلار 4200 تومانی شاید در کوتاهمدت تا حدودی بتواند بازار را کنترل کند و از التهاب آن بکاهد، اما بدون شک نمیتواند در بلندمدت باثبات بماند، زیرا هم تقاضایی که در بازار وجود دارد و هم ریسک موجود در ماندن برجام و انتظارات مردم نسبت به امسال، در مجموع نرخهای بالاتر را پیشنهاد میکند که در بلندمدت نمیتواند باثبات باشد.
عملکرد اقتصادی دولت در پنج سال اخیر را چگونه ارزیابی میکنید و چه نمرهای به تیم اقتصادی دولت میدهید؟
البته باید اذعان کنم دولت در حوزههایی عملکرد خوبی داشته است، اما در یک سال اخیر اوضاع خوب نبود و روند را مطلوب ارزیابی نمیکنم. احساس میکنم در دوره دوم آقای روحانی سردرگمی و آشفتگی عجیبی در تیم اقتصادی دولت دیده میشود. دولت آقای روحانی در چهار سال ابتدایی، نمره بالاتری نسبت به این دوره داشتند، از این حیث که توانستند انتظارات مردم در مورد تورم را تاحدودی برآورده کنند و تورم را کاهش دهند و وضعیت را مقداری باثبات کنند. در آن زمان برجام امضا شد و ثباتی در بازار ایجاد کرد و تورم هم کنترل شد، البته همچنان نقدینگی بالا بود. در کل به نظر من با وجود اینکه مردم انتظار داشتند عقلانیت بیشتری در این دولت دیده شود، اما ناهماهنگیهایی در دولت مشاهده میشود که من را بهعنوان یک پژوهشگر اقتصادی به این نتیجه میرساند که فعلا نمره و عددی را نگویم، ولی انتظار بنده این بود که از دولت کنونی در حوزه اقتصادی عقلانیت بیشتری دیده شود.
بزرگترین اشتباه اقتصادی دولت در پنج سال اخیر را چه میدانید؟
اول بحث بیکاری بود که نتوانستند اصلاحاتی انجام دهند و دیگری تعلل در اصلاحات وضعیت سیستم بانکی بود که نیاز به اصلاحات ساختاری داشت و دولت این مساله را عقب میاندازد که از ضعفهای بزرگ دولت است. در مورد بیکاری هم بعد از اینکه تورم تاحدودی به ثبات رسید و از رکود تورمی خارج شدیم، باید بیشتر به بحث بیکاری رسیدگی میشد.
دولت ادعا میکرد که پس از اجرای برجام شاهد این خواهیم بود که بهبودهای خوبی در اقتصاد کشور صورت گیرد. چرا این امر صورت نگرفت؟
اولا برجام ظرفیت مشخصی داشت و از همان روز اول نیز شاید یکی از اشتباهات دولت این بود که انتظارات را در این زمینه بالا برد. من متخصص علوم سیاسی نیستم اما کارشکنی اتحادیه اروپا و آمریکا در این زمینه وجود داشت و از طرف دیگر بدترین گزینه برای ریاستجمهوری آمریکا در 2016 انتخاب شد که مجموع این عوامل باعث شد انتظارات برجام اتفاق نیفتد. ما هنوز در مراودات مالی مشکل داریم و هنوز بحث سرمایهگذاری در هالهای از ابهام است و هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست سرمایه خود را به ایران بیاورد. مجموعا این عوامل باعث شد که برجام آنقدر مفید نباشد اما اتفاقاتی هم رخ داد که بدشانسی دولت آقای روحانی بود.
دولت طبق قانون مکلف است یارانه افراد پردرآمد و ثروتمند جامعه را حذف کند، اما این کار را نکرده است. به نظر شما چرا این کار را نکرد و حذف نکردن یارانه افراد پردرآمد چه تبعاتی برای کشور خواهد داشت؟
الان که دوره دوم دولت آقای روحانی است دیگر از فشار سیاسی خبری نیست و دولت رای خود را کسب کرده است و شاید بتواند با خیال آسودهتر این کار را انجام دهد. شاید بیشتر علت این مساله در این باشد که مشروعیت خود یا رضایت عمومی جامعه را کسب کند که در کل سیاست درستی نیست؛ زیرا دولت با کسری بودجه مواجه است و این یارانهها هم فشار کسری بودجه را بیشتر میکند و توجیه عادلانه هم ندارد که به طبقات مرفه جامعه یارانه پرداخت شود. با این کار فقط کسری بودجه زیاد میشود و در آینده ممکن است اثرات تورمی هم داشته باشد.
402