به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ محمد آزاد، از قدیمیهای بازار آهن است. او که اکنون رئیس اتحادیه فروشندگان و تولیدکنندگان آهن است از بازار گلایه دارد و میگوید: «اوضاع خیلی خوب نیست. قبلا رکود بود، اما حالا علاوهبر رکود گرانی هم به بازار اضافه شده است.» او میگوید: «زمانی یک تریلی آهن را 25 تا 30 میلیون میخریدیم و الان یک تریلی آهن 70 میلیون تومان است.امروز یک تریلی آهن سودش همان مقدار گذشته است در حالی که سهبرابر باید پول پرداخت کنید.» گفتوگوی ما را با وی بخوانید.
گفته میشود رکود تورمی عجیبی در بازار آهن و میلگرد وجود دارد و بازار همچنان روی رونق را به خود ندیده است. تحلیل شما از فضای موجود چیست و فکر میکنید در شرایط کنونی چه باید کرد؟
واقعیت این است که الان بهدلیل گرانیها اغلب مردم و فعالان اقتصادی ناراضی هستند. دو سال پیش قیمتها ارزان ولی بازار در رکود بود و ناراضی بودیم، ولی الان کم و بیش دادوستد میشود، ولی قیمتها بهجایی رسیده که صدای مردم درآمده است و همه ما ناراضی هستیم.
چندیپیش در سازمان امور مالیاتی بودم. به آنها گفتم تصور میکنید هر کاسبی اگر جنس گران شود، درآمد او بیشتر میشود و میخواهید مالیات بیشتری دریافت کنید، چون قبلا مالیات بر درآمد بود و الان اینچنین نیست، بلکه براساس گردش کار مردم مالیات میگیرند.
یعنی میگویند چقدر گردش مالی در یک سال داشتید و آن را در ضریبی ضرب میکنند و مالیات را تعیین میکنند. گفتم این کاری که انجام میدهید ظالمانه است، چراکه آهن یکی از کالاهایی است که گردش کار آن براساس گردش پولی نیست، بلکه کیلویی و وزنی است.
آن زمان که آهن ارزان بود سود آهنفروشان کیلویی بود. الان گرانتر شده ولی کیلویی 10 تومان یا 15 تومان شده است. اینچنین نیست که اگر زمانی آهن 1400 یا 1500 تومان بوده و الان 3400 و 3500 تومان شده، گمان کنید سود به جیب آهنفروش میرود.
هرچه گرانتر شود مشتری بیشتر چانه میزند که ارزانتر بخرد، لذا قیمت کارخانه یا بورس را نمیتوان پایین آورد، آهنفروش از سود خود کم میکند تا بفروشد. یعنی الان سود کمتری میبرد چون سرمایهها تقریبا بیارزش شده است.
زمانی یک تریلی آهن را 25 میلیون تا 30 میلیون میخریدیم و الان یک تریلی آهن 70 میلیون تومان است. یک تریلی آهن سودش همان مقدار گذشته است در حالی که سهبرابر باید پول پرداخت کنید.
آهنفروش بهدلیل همین افزایش قیمت، آهن ذخیره نمیکند. هر زمانی مشتری آمد تهیه به مشتری عرضه میکند.
همانطور که شما اذعان کردید، در یک برهه قیمت آهن بهیکباره افزایش داشت. دلیل این امر چه بود؟ اتفاق خاصی رخ داده است؟
دو سالی بود که در بازار جهانی در رقابت، قیمت را کاهش داده و پایین نگه داشته بودند. یعنی آهن را حداکثر با 300 دلار معامله میکردند. مقصر این کار، دولت چین بود. اروپاییان نمیخواستند این قیمت را پایین بیاورند ولی چین قیمت میداد.
مثلا اروپا 400 دلار میداد و چین قیمت را 300 دلار قرار میداد، لذا قیمت پایین نگه داشته شد. اوایل تیر و خرداد سال گذشته که تقریبا همین فصل بود، دولت چین بهیکباره تصمیم گرفت آهن را با قیمتهایی که اروپاییها توافق دارند بفروشد. قیمت را اول از 300 دلار بهیکباره 400 دلار کردند و فهمیدند بازار کشش دارد و باز بالاتر بردند و 450 تا 500 دلار افزایش دادند.
همین افزایش قیمتی که به فاصله یکماه تا یکماهونیم انجام شد، 300 دلار را تبدیل به 500 دلار تا 520 دلار کرد و قیمتها در داخل هم تحتالشعاع قرار گرفت و بهنسبت قیمت جهانی افزایش یافت.
الان نسبت به سال گذشته چند درصد افزایش داشته است؟
نسبت به تیرماه سال گذشته افزایش زیادی نداشته، الان 520 تا 540 دلار است. آن زمان 500 دلار بود و الان نیز همان میزان است، یعنی 10 درصد هم افزایش نداشته ولی تفاوت نرخ ارز با پول ما افزایش یافته است.
یعنی الان ارزش پول ملی ما کاهش یافته و پایین آمدن ارزش پول ملی ما باعث گرانیها شده و قیمتها را بالا برده است.
با توجه به این مساله تغییر قیمت داخلی چه میزان بوده است؟
قیمتهای ما تا پایان سال حدودا کیلویی 2800 تومان شده بود و از فروردین که نوسانات ارزی ایجاد شد تاکنون تقریبا 3600 تا 3700 تومان شده؛ یعنی افزایش تقریبا 20 تا 25 درصدی داشته است. در همین زمان ارزش پول ما کاهش داشته است.
افزایش قیمت باعث کاهش تقاضا میشود؟
زمانی فردی با پول کمتری برنامهریزی کرده است ساختمانی بسازد؛ تا افزایش قیمت را میبیند این کار را تعطیل میکند؛ چراکه نیمهکاره میماند و الان باید پول بیشتری خرج کند و مثلا برنامهریزی او با 100 میلیون تومان بوده و الان با این میزان ساختمان نیمهکاره است، در نتیجه رها میکند.
کسانی که بهدنبال ساختوساز و ساختمان هستند و بحث بودجه برای آنها مطرح نیست، بودجه را افزایش میدهند و کار خود را تعطیل نمیکنند چون مطمئن هستند احتمال گران شدن دوباره وجود دارد.
پیشبینی شما درباره افزایش قیمتها چیست؟
اوضاع در بازار سکه خیلی خوب نیست. علت این امر این است که بانک مرکزی برای چهار ماه دیگر پیشفروش میکند که قیمت سهمیلیون و خردهای است. سکهای که الان موجود نیست و برای چهارماه دیگر است، چرا برای آن قیمت بالا قرار میدهید. به قول معروف این به بازار خبر میدهد من الان پول میگیرم و چهارماه دیگر سهمیلیون و 250 هزار تومان سکه تحویل میدهم، چرا سکه موجود را الان ارزانتر میدهید؟
این پیامی برای بازار دارد و بازار قیمت را بالا میبرد. این امر منطقی نیست که برای چهارماه دیگر سکه را سهمیلیون و 250 هزار تومان بخرم، همین الان دومیلیون و 800 هزار تومان خریداری میکنم و سکه را تحویل میگیرم و تا چهارماه هم صبر نمیکنم.
این حرکت بانک مرکزی مشوقی برای بالا رفتن قیمتها است که قیمتها افزایش داشته باشد. زمانی که اعلام کردند ارز 4200 تومانی میدهیم، قیمتها بیشتر افزایش یافت چون به همه این ارز را نمیدهند و تحت شرایط خاصی مثلا مسافری که میخواهد به عتبات عالیات برود 200 دلار میدهند.
کسی که ارز بیشتری برای خرید کالا و واردات یا سفر طولانیتر نیاز دارد، مجبور است دلار را به هر قیمتی خریداری کند. دلار الان در همهجا خرید و فروش میشود و صرافان دلار خود را در ترکیه بردهاند، آنجا نگه داشتهاند و الان اگر بگویید دلار میخواهم میگویند اگر به دبی میروید آنجا حواله میدهم و آنجا تحویل بگیرید، ترکیه میروید آنجا حواله میدهم و آنجا تحویل بگیرید. اینجا دلار ندارم.
الان صادرات ما با تغییر نوسات انجام میشود؟
بله؛ حوزه صادرات ما تا این لحظه خوب بوده، مشکلی هم پیش نیامده است و صادر میکنیم. خوشبختانه یکی از مواردی که جای خوشحالی دارد همین صادرات آهن و فولاد است که تولدکنندگان ما حداقل زمینگیر نمیشوند.
اگر بنا باشد گران شود، مصرف داخل کم شود و صادر هم نکنیم مجبور میشوند تعطیل کنند یا شیفت کاری خود را کاهش دهند؛ لذا الان خوشبختانه صادرات دست تولیدکنندگان را میگیرد.
پیشبینی شما برای آینده صادرات چیست؟
اگر اروپاییان از آمریکا پیروی نکنند و در بانکهای خود را روی بانکهای ما نبندند فکر میکنم ما از نظر آهن و فولاد الان هم خودکفا هستیم و میتوان صادرات را توسعه داد. شاید برخی از کالاهای دیگر را نیاز داشته باشیم ولی در بحث آهن و فولاد حدود چهار، پنج سالی است که خودکفا شدهایم و نیازی به واردات آنها نداریم.
چند سال پیش با ورود کالای خارجی در صنف مبارزه کردیم و به اعضای صنف بیان کردیم کالای خارجی فروخته نشود چون هیچکدام کیفیت و استاندارد لازم را ندارند. میلگردهای چین و اوکراین وارد میشد و در تمام ساختمانهایی که مصرف میشد، بعد از تکمیل ساختمان میریخت. این امر بهدلیل عدم کیفیت میلگردهای وارداتی بود.
الان حدود چهارسالی است که به اعضای خود گفتهایم فقط محصول ایرانی بفروشند و آنهم کارخانههایی که حتما استاندارد دارند و روی همه کالاها باید مارک داشته باشد. روی تمام میلگردهای ما مارک دارد. همه کارخانهها میزنند. به فاصلههای 90 سانت به 90 سانت مارک میزنند تا اگر بریده شد، معلوم شود برای کدام کارخانه است. تیرآهنها هم به همین صورت مارکدار است. از نظر ساختوساز ما کالای استاندارد در اختیار داریم و بهترین استاندارد در خاورمیانه برای ایران است و به همین دلیل محصولات فولادی ما خریدار دارد.
معاون وزیر درخصوص قیمتها در بازار به رسانهها گفت اینقدر چرت و پرت نگویید و اجازه دهید ما کار خود را انجام دهیم. بهنظر شما گرانی موجود چرت و پرت است؟
آقای سینکی، معاون آقای شریعتمداری است و خود ایشان رئیس ستاد تنظیم بازار بود. سمت ریاست ستاد تنظیم بازار را به آقای سینکی واگذار کرد و ایشان باید در مقابل مردم پاسخگو باشد. این نحوه پاسخگویی مطلوب نیست و کسی را قانع نمیکند. باید تمام سوالاتی را که مخاطب دارد، پاسخ دهد.
اینکه چرا اینگونه پاسخ داد، نمیدانم ولی ما تاکنون عادت کردهایم همیشه پاسخگو باشیم چون مردم میخواهند اطلاعات بگیرند، دلیلی ندارد اطلاعات را پنهان کنیم. اگر من مقصر بودم ممکن بود اطلاعات نادرست بدهم یا اطلاعات ندهم یا با کسی مصاحبه نکنم. وقتی کار خود را بهدرستی انجام میدهیم مردم حق دارند سوال کنند و جواب قانعکننده دریافت کنند.
به نظر شما وقتی آهن گران میشود چه چیزهایی بهدنبال آن گران میشود؟
اگر آهن گران شود خیلی چیزها بهدنبال آن گران میشود. اول ساختمان است که گران شدن آهن روی آن تاثیر دارد. ۲۲ درصد بهای تمامشده ساختمان را آهن به خود اختصاص میدهد. اگر آهن گران شود در ۲۲ درصد بهای تمامشده ساختمان اثر دارد.
ضمن اینکه سایر مصالح ساختمانی هم به همین نسبت گران میشوند. پس گرانشدن همه ساختمان ارتباط با آهن ندارد. شاید یکپنجم گرانی ساختمان برای آهن است و چهارپنجم آن برای سایر مصالح ساختمانی و دستمزد و اجرت است.
غیر از ساختمان تاثیر آهن روی موارد دیگر نیز هست. فرض کنید الان مواد اولیه تمام صنایع ما آهن است. از صنعت خودروسازی، صنعت لوازم خانگی، کولر و بخاری و یخچال، تا کارخانههای صنایع تبدیلی که داریم آهن مصرف میکنند، اعم از کاخانههایی که لوله تولید میکنند، باید ورق آهنی را خریداری و تبدیل کنند. نمیتوانند سنگ آهن یا شمش مصرف کنند. اینها باید ورق آهن را خریداری کنند، لذا وقتی قیمت آهن افزایش یابد روی همه اینها تاثیرگذار است.
الان وضعیت واحدهای تولیدی رضایتبخش است؟
واحدهای تولیدی تمام تلاش خود را میکنند تا بیشتر تولید کنند و بتوانند به خودکفایی برسند و نهتنها خرج و دخل کنند بلکه از نظر نقدینگی جلو بیفتند. کارخانههایی داریم که مانند کارخانه ذوبآهن اصفهان که دو سال پیش زیان انباشته فراوانی داشت، الان به صفر رسیده است. یعنی زیان انباشته آن تمامشده و سوددهی هم دارد. الان تراز مالی آن مثبت شده است به این دلیل که توانسته طی دو سال گذشته تولید کند و تولیدات خود را توسعه داده و مقدار زیادی از کالاهای خود را صادر کرده و فروش داخلی هم داشته است، در نتیجه توانسته خود را از مشکل تسریع تراز مالی به تراز مالی مثبت برساند و الان زمینه توسعه کالاها برای آن فراهم است.
به نظر من کارخانه ذوبآهن امسال و سال آینده طرح توسعه را اجرا میکند و حتی تولیدات خود را تا دوبرابر افزایش میدهد.
بازار داخلی هم دارد؟
بازار داخلی هم دارد و صادرات هم انجام میدهد. بازار داخلی وجود دارد و خرید متوقف نشده است. همکاران من قبلا مقدار زیادی آهن را خریداری میکردند و در انبارها نگه میداشتند تا وقتی مشتری میآید آماده باشد ولی الان آهنفروشان از انبار کردن آهن خودداری میکنند که بهخاطر قیمتهای شکننده در بازار است، ولی نیاز مشتری را پاسخگو هستند. بهصورت آنلاین از کارخانهها جنس تحویل میگیرند و به مصرفکنندگان تحویل میدهند.
درخصوص قیمت آهن چه پیشبینیای دارید؟
پیشبینی من این است که اگر دولت و بانک مرکزی بتوانند ارزش پول ملی را حفظ کنند و از افت بیشتر ارزش پول ملی جلوگیری شود، اقتصاد ما مجدد به حالت قبلی برمیگردد و میتوانیم خوشحال باشیم که اقتصاد شکوفایی داریم.
اگر برای کاهش ارزش پولی ملی ما هیچ فکری نکنند و همینطور به حال خود رها شود، احتمال گرانیهای بعد از این هم دور از انتظار نیست. این گرانیها قطعا روی آهن و فولاد اثر دارد. آهن و فولاد هم کالاهای استراتژیک و مهمی هستند که معتقدم بعد از نفت مهمترین کالاهای ما آهن و فولاد است. اگر بنا باشد قیمت آن روزبهروز گران شود، روی تمام شئون زندگی مردم تاثیر دارد.
الان چند کارخانه آهن داریم؟
تقریبا حدود ۱۵۰ کارخانه داریم که تولیدکنندگان فولاد آنها از 10 مورد بیشتر نیستند و بقیه نوردکار هستند؛ یعنی شمش را میگیرند و تبدیل به مقاطع مختلف آهن میکنند، اعم از میلگرد، تیرآهن و... . کارخانههایی که خود نورد دارند و از سنگآهن و آهن اسفنجی،شمش و اسلپ تهیه میکنند، تولیدکنندگان مادر محسوب میشوند و برای مقاطعی که میخواهند تولید داشته باشند قبلا مواد اولیه را تولید میکنند.
حدود ۱۵۰ کارخانه در کشور داریم که کارخانهها در همه استانها گسترده است، اما بهنظر من اگر بخواهیم توفیق بیشتری در زمینه آهن و فولاد داشته باشیم باید همه کارخانههایی را که در یک استان هستند، در هم ادغام کنیم؛ یعنی به هر استان بگوییم یک مجتمع فولاد داشته باشد.
در هر استان اگر ۱۵-۱۰ کارخانه وجود دارد همه مجتمع شوند و در این مجتمع فعالیت کنند. اگر اینچنین شود قدری مشکلات حملونقل داخلی، مشکلات تهیه مواد اولیه ومشکلات تولیدات مقاطع بدون برنامه حل و فصل میشود چون در همه استانهای خود هم تولید شمش و اسلپ و هم کارخانههای نوردی داریم؛ ولیکن به دلیل اینکه همه در یک مجتمع نیستند شمشی که تولید میشود از این استان به استان دیگر صادر میشود و کارخانههای نوردی همان استان باید از استان دیگر مجددا شمش تهیه کنند و این حملونقل زیاد هم جادههای ما را شلوغ و هم مشکل حملونقل ایجاد میکند و هم گرانی کالا را در پی دارد و نهایتا نمیتوان برنامه درستی برای آهن و فولادی که در هر استانی تولید میشود، داشته باشیم.
ما از مشکلات درونی آهن به مشکلات بیرونی افتادیم یا خیر؟
گرانی رکود ایجاد میکند، ولی مشکلات رکود را قدری فراموش کردهایم. وقتی گرانی شد مشکلات رکود و مشکلات دیگر را فراموش کردیم. گرانی مسالهای است که دغدغه همه ماست. الان خود دستاندرکاران آهن و فولاد و توزیعکنندگان ناراحت هستند که چرا قیمتها بالاست، چون اگر قیمتها پایین باشد راحت میتوان با مصرفکننده ارتباط گرفت و به او کمک کرد. الان مصرفکننده مراجعه میکند و با قیمت بالا مواجه میشود و چانه میزند و فروشنده هم نمیتواند تخفیف دهد و نمیداند چرا وضعیت اینچنین است. میگوید شما چندماه پیش فلان قیمت داشتید و امروز که قیمت بالا رفته است حداقل تخفیف دهید. توزیعکنندگان ما خود تولیدکننده نیستند و آهن را به نرخ روز میخرند و به نرخ روز میفروشند.
این مشکلی برای ماست. ما الان دنبال رکود بازار نیستیم، دنبال تثبیت بازار هستیم. امنیت اقتصادی وقتی به وجود میآید که قیمتها ثابت باشد و ارزش برابری پول ملی ما حفظ شود.
الان امنیت اقتصادی نداریم؟
قدری این مساله متزلزل است. استاد دانشگاهی که شب به منزل میرود برای خود سرمایهای دارد و صبح که بیدار میشود «n» تومان سرمایه دیشب او نصف شده است. کاری هم نمیتوان کرد. هیچ کاری از دست کسی برنمیآید. اینها مسائل مالی است.
بسیاری افراد از توچال رفتن ریاستجمهوری هم ناراحت شدند چون مردم فشار بسیاری در زمینه اقتصادی متحمل میشوند.
این حرفی را که بیان میکنید من قبول ندارم، رئیسجمهور هم مانند ما نیاز به استراحت، گردش و تفریح دارد ولی ناراحتیای را که مردم از وضع اقتصادی دارند، نمیدانند چطور بیان کنند. دنبال بهانه میگردند. واقعیت امر این است که یکی از کارمندان دولت بیان داشت که امسال ۲۰ درصد به حقوق ما اضافه کردند ولی من قدرت خریدی را که سال ۹۶ داشتم، الان ندارم و نمیتوانم برای خانه خود آن چیزهایی که سال گذشته تهیه میکردم، الان تهیه کنم. با اینکه بر من منت گذاشته شده و ۲۰ درصد حقوق من افزایش یافته است. اینکه ۲۰ درصد اضافه شود و ۵۰ درصد پولی که دارید کم شود،بیفایده است. ارزش پول ما حفظ میشد و دولت به همه کارمندان و بخش خصوصی میگفت توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم و امسال خواهش میکنیم کسی تقاضای افزایش حقوق نداشته باشد تا بتوانیم اقتصاد را سامان دهیم. مردم این را میپذیرند و پول مردم هم کم نمیشد و قدرت خرید هم کاهش نمییافت، اما دولت نمیتواند چنین قولی به مردم بدهد که ارزش پول ملی را حفظ کند. اگر این قول را میداد آن زمان میتوانست همراهی مردم را با خود مشاهده کند.
402