اصلاح اصلاحات؛ خیرخواهی یا درد قدرت

نامه 100 چهره اصلاح طلب به رئیس دولت اصلاحات و شوریدن برخی از اصلاح طلبان بر علیه امضا کنندگان نامه، نیت ها برای طرح موضوع اصلاح اصلاحات را زیر سوال برده است.

به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز، اواخر خردادماه بود که 100 نفر از فعالان سیاسی اصلاح طلب طی نامه ای به رئیس دولت اصلاحات، خواستار تغییر در ساختار بدنه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان و همچنین دوری از «فرد محوری» و جایگزین کردن «نهاد محوری» شدند.

در بخشی از این نامه آمده است: امضاکنندگان این نامه پیشنهاد می‌کنند که در جریان شکل‌گیری دور جدید شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، با به عضویت در آوردن چهره‌های ملی و امتحان پس داده که نماد اصلاح‌طلبی‌اند و سپردن مدیریت این شورا به یکی از شخصیت‌‌‌‌‌های مقاوم و ملی، نخست از گسترش احساس تقلیل اصلاح‌طلبی به محافظه‌کاری پیش‌گیری شود و در مرحله بعد به این شورا به مثابه شورایی موقت ماموریت داده شود تا زمینه را برای شکل‌گیری نهاد ملی اصلاحات به عنوان یک سامانه سیاسی وحدت‌بخش میان اصلاح‌طلبان به نحوی که بیش از پیش دموکراتیک و برآمده از روندهای انتخابی، شفاف و منطقی باشد اقدام کند. چنین اقدامی نخستین گام در مسیر مبارک اصلاح اصلاحات خواهد بود.

در این نامه تاکید شده بود»نباید جریان اصلاح طلبی که توسعه سیاسی را به‌عنوان شعار اصلی و برنامه ‌محوری خود انتخاب کرده به سمت فردمحوری حرکت کند

این اظهارات شاید خبر از تغییراتی قریب الوقوع طی ماه های آینده در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان و همچنین کنار گذاشتن برخی چهره های مطرح در این جبهه را بدهد.

با این اوصاف گمانه زنی ها برای کنار گذاشتن برخی چهره مانند محمدرضا عارف از ریاست شورای عالی اصلاحات افزایش می یابد.

همچنین در این نامه بر لزوم پا فشاری بر خطوط قرمز اصلاح طلبان مانند آزادی های اجتماعی و فرهنگی، توسعه سیاسی و دیگر مبانی تاکید شده است و حضور چهره های محافظه کار در این جریان، مانعی برای رسیدن به آرمان های اصلی اصلاحات قلمداد شده است.

اما نکته حائز اهمیت این است که در خواست فعالان سیاسی اصلاح طلب مبنی بر برخی تغییرات در شورای عالی سیاست گذاری و حضور چهره های سفید در این شورا از سر دلسوزی برای این جریان است و یا صرفا نگارش این نامه با هدف برای گرفتن پست و قدرت طلبی صورت گرفته است؟!

"حجاریان" و پوسته سخت اصلاحات

سعید حجاریان از تئوریسین های مطرح جریان اصلاح طلب طی گفت و گویی با ویژه برنامه «عصر ما» در پاسخ به این سؤال که عارف در ترکیب جدید شورای عالی اصلاح‌طلبان چه جایگاهی خواهد داشت، گفت: اگر اصلاحات یه دونه هسته سخت -نه به شکل فردی؛ ممکنه خاتمی باشه یا نباشه- داشته باشه، سالم و پاک و قدرتمند؛ هسته سختی که عده‌ای باشن، میشه انواع هاله‌ها یا حلقه‌هایی را دور آن کشید، حتی برسه به اعتدال‌گراها و راست‌ها(اشاره به اصول‌گرایان) ما می‌خوایم کار جبهه‌ای کنیم؛ کار جبهه‌ای اگر هسته‌اش سخت نباشه، وا می‌ره.

این نظریه‌پرداز اصلاح‌طلب درباره مختصات و مشخصات افراد حاضر در این هسته سخت گفت: قرار شده یه هسته سخت شکل بگیره؛ هسته آدم‌هایی هستن که برای اصلاحات هزینه دادن؛ کار کردن؛ فهمیدن اصلاحات یعنی چی و چشمی هم به قدرت ندارند.

این اظهارات ذهن را به سمت تغییرات اساسی در بدنه این جریان سوق می دهد و گمانه زنی هایی را مبنی بر کنار زدن چهره هایی از قبیل «محمد رضا عارف» در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان را افزایش می دهد. اما باید دید که هدف پوسته سخت در جریان اصلاحات چه کسانی هستند که با گذشت زمان این موضوع روشن تر خواهد شد.

به حاشیه راندن شیوخ اصلاحات

اتفاقی که تغییرات در جبهه اصلاحات را پررنگ تر می کند، استعفای پر ماجرای «رسول منتجب نیا» از قائم مقامی حزب اعتماد ملی و جایگزینی «الیاس حضرتی» نماینده لیست امیدی مجلس شورای اسلامی است؛ البته منتجب نیا انتخاب حضرتی را به شدت مورد انتقاد قرار داد و حتی این انتخاب را نوعی کودتا در حزب اعتماد ملی قلمداد کرد.

اما در نهایت این الیاس حضرتی بود که با حکم دبیر کل حزب اعتماد ملی به سمت قائم مقامی این حزب منصوب شد و از این غائله سر بلند بیرون اومد.

البته از آن جایی دبیر کل اعتماد ملی نقش قابل توجهی را در عرصه سیاسی کشور ندارد و رفیق گرمابه و گلستان وی یعنی منتجب نیا نیز از این حزب کناره گیری کرده است؛ لاجرم ذهن ها را به سمت نوسازی بافت قدیمی اصلاحات با هدف برنامه ریزی برای انتخابات آینده و حضور فعال در صحنه سیاسی کشور می رود.

پوست اندازی جریان اصلاح طلب

محمد زارع فومنی دبیر کل حزب «صدای اصلاحات» در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، در خصوص لزوم اصلاح در ساختار اصلاحات اظهار داشت: «ما درساختار اصلاحات یک تغییر و نگرش بزرگی نیاز داریم، ما به انقلاب درونی در جریان اصلاحات محتاج هستیم که از شخص محوری به گروه محوری و دموکراتیک بودن و دموکراسی کامل برسد، یعنی افراد دموکراتیک انتخاب شوند و نه به طور مثال یک شخص برای دیگران تایید کند».

وی همچنین افزود: من معتقدم اصلاحات باید به نگرشی جدیدی برسد و تغییر و تحول تازه ای را در خودش شکل بدهد.

فومنی همچنین در گفت و گو دیگری با ایسکانیوز حزب اعتماد ملی را حزبی بدون پیشینه سیاسی قلمداد کرده بود و معتقد بود بعضی از اعضای آن با رانت وارد این حزب شده اند.

اما نکته قابل تامل سلسله توییت های ساسان آقایی روزنامه نگار اسبق روزنامه اعتماد، رئیس دولت اصلاحات را هم از قائله تغییرات در این جریان در امان نگذاشته است؛ وی از سخنان سید محمد خاتمی درباره تعامل با نظام انتقاد کرده و نوشته بود: «خاتمی شفاف گفته بود. عارف دست زدنی نیست و تغییر نخواهد کرد ؛ او اهل تعامل با نظام است و از این مسیر نیز کوتاه نمی آید. خاتمی حتی این را هم اشاره داشت که میرحسین موسوی گفته راهش تعامل با نظام است نه راهی که موسوی می رود».

این توییت و همچنین اظهار نظر برخی دیگر از اعضای جبهه اصلاحات نشان دهنده آن است دستی پنهان در این جریان به دنبال این که است که علاوه بر داشتن عطش رسیدن به قدرت، عبور از برخی خطوط قرمز را در دستور کار خود قرار دهند.

از طرف دیگر مسعود کاظمی روزنامه نگار اصلاح طلب نیز در صفحه توییتر خود با انتشار مطلبی از وجود نقض برخی خطوط قرمز در جریان اصلاحات انتقاد کرد و آن را مانعی برای رسیدن به اهداف اصلی این جریان دانست.

وی در بخشی از مطالب خود چنین گفت:

1- سال 1374 سعید حجاریان در مقاله‌ای که در هفته‌نامه عصرما منتشر شد نوشت: «جریانی که برای خود حداقلها و خط قرمزهایی نداشته باشد قادر نیست از منافع مردم حمایت کند. کرنش مقابل تیغ استصواب را به صلاح هیچکس نمی‌دانم. این رویکرد پراگماتیستی هر جریان سیاسی را از درون تهی می‌کند».

2-رویکرد جریان اصلاحات دستکم از ابتدای دهه 90 بر اساس همان چیزی که حجاریان گفته هر جریانی را از درون تهی می‌کند. فارغ از این، جریان اصلاحات از ابتدا کار ویژه خود را محدود کردن قدرت مطلقه اعلام کرد.

3- اینکه کارنامه جریان اصلاحات پس از 21 سال در محدود کردن قدرت مطلقه و نهادهای انتصابی چه بوده از اتفاقاتی که درباره مینو خالقی و سپنتا نیکنام افتاده کاملا هویداست، بدین معنا که در این 21 سال نه تنها قدرت مطلقه محدود نشده بلکه نهادهای انتصابی چند ده قدم نیز به پیش تاخته‌اند.

این رشته توییت ها نشان می دهد که افرادی در بدنه جریان اصلاح طلب معتقدند که این جریان پس از گذشت 20 سال، ازمقابله با ارکان های حاکمیتی از جمله شورای نگهبان باز مانده است و حال به وسیله ایجاد تغییرات اساسی در بدنه خود به دنبال رسیدن به این هدف و ورود تمام و کمال به قدرت هستند. لذا باید در تئوری های گذشته خود تجدید نظرهای اساسی به وجود آورند.

دست آخر این که باید دید اعمال تغییرات در بدنه و یا سیاست های کلی جبهه اصلاحات و حضور برخی چهره ها در این جبهه، صرفا با هدف رسیدن به قدرت و سهم خواهی صورت گرفته و یا این که برخی فعالان سیاسی اصلاح طلب پس از گرفتن سهم خود آیا باز هم خط انتقاد از سیاست های شورای عالی اصلاح طلبان را پیگیری خواهند کرد یا خیر. قطع به یقین بروز این اختلافات جایگاه سیاسی اصلاح طلبان را برای انتخابات آتی کشور با تهدید جدی روبرو خواهد ساخت.

تهیه و تنظیم: شایان دنیادیده

302

کد خبر: 962062

وب گردی

وب گردی