به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز؛ اکبر نصراللهی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در یادداشتی نوشت:
جنگ روانی آمریکا و اسرائیل علیه ایران به ویژه از مدتی قبل تشدید شده است. در جدیدترین مورد آن دیروز نتانیاهو نخست وزیر رژیم کودک کش اسرائیل با انتشار ویدئویی به زبان انگلیسی و با اینسرت های تصویری از مشکلات ایرانیان با زیرنویس فارسی، زندگی دختربچه 15 ساله ایرانی به نام فاطمه را منتشر کرد و در پایان درخواست می کند به مردم ایران کمک شود. این جنگ روانی، دقیق و در زمان مناسب صورت گرفته است. کارنامه نتانیاهو به اندازه ای سیاه است که بعید می دانم حرف های او باور پذیر شود، اما مسئولان کشور و رسانه ای ایران باید از خود بپرسند چه می کنند و چه بسترهایی را فراهم کرده اند که آنها را به میدان آورده اند. به نظر می رسد این جنگ با آرایش سیاسی و رسانه ای جدید در آینده ای نزدیک وارد مرحله متفاوتی خواهد شد. چند نکته در این مورد برای ترسیم وضع موجود و یادآوری وظایف مسئولان و رسانه ها، مهم و قابل تامل است.
افزایش فقر، فساد و تبعیض، فراموشی یا توجه ناکافی به اهداف انقلاب اسلامی، گفتمان امام و رهبری و اهداف مصوب و مصرح در اسناد بالادستی، کاهش ارزش پول ملی، گماردن افراد کوچک برای کارهای بزرگ، سیاسی کاری و ترجیح منافع فردی و جناحی بر اهداف و امنیت ملی، مساله محور نمودن دانشگاه ها و نبود ارتباط یا ارتباط ضعیف آموزش و پرورش و آموزش عالی با بخش های اجرایی و تولیدی جامعه، عدول از وعده ها و پاسخگو نبودن بسیاری از مسئولان اجرایی، غیر قابل انکار و آرامش، رفاه، مطالبه گری و نظارت حق مردم است.
افزایش تحریم و فشارهای اقتصادی و دامن زدن به مشکلات و مطالبات اساسی و روزمره مردم و کمک به شکل گیری و گر گرفتن اعتراضات صنفی و تعمیم و تسری آن به بخش ها و مناطق دیگر و جریان سازی رسانه ای در مورد آنها، کانون اصلی توجه و تحرک مقامات آمریکایی و ناامید کردن مردم و ناکارآمد نشان دادن ارکان مختلف حاکمیت و عقب نشینی نظام یا تغییر سریع آن هدف مورد انتظار و «اعلامی» مقامات آمریکایی و اسرائیلی از جمله ترامپ، پمپئو و نتانیاهو است.
تحقق موارد مذکور و نیل به اهداف فوق بدون آرایش جدید رسانه ای (استفاده از همه رسانه های قدیم و جدید و تقویت و تکثیر رسانه های موجود غربی ها) و همراه سازی و متقاعد سازی افکار عمومی، امکان پذیر نیست.
آمریکا و انگلیس با استفاده از پول های آل سعود، تلاش و اقدامات بی سابقه ای را در عرصه رسانه ای در دستور کار خود قرار داده اند. از حدود یک سال و نیم قبل، حدود 10 نفر از عوامل بی بی سی فارسی در سه سطح مدیران، مفسران و گزارشگران و خبرنگاران از جمله جمشید برزگر به دویچه وله فارسی، مهدی پرپنچی به رادیو فردا و محمد منظر پور و صادق صبا به تلویزیون ایران انترنشنال کوچ کرده اند. روزنامه معروف انگلیسی ایندیپندنت با همکاری گروه پژوهش و بازاریابی عربستان(اسآرامجی) تا پایان سال جاری چهار وب سایت خبری به زبان های مختلف از جمله زبان فارسی راه اندازی می کنند و در جدیدترین مورد پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا گفته است: «شورای کارفرمایان پخش (نهاد وابسته به وزارت خارجه آمریکا) یک کانال فارسی زبان 24 ساعتع برای پخش برنامه های تلویزیونی و رادیویی و فعالیت در فضای دیجیتال و رسانه های اجتماعی تاسیس می کنند.»
بی تردید استفاده گسترده و بی سابقه آمریکایی ها، انگلیسی ها و اسرائیلی ها از ابزارها و روش های نرم و سرمایه گذاری برای تکثیر رسانه های فارسی زبان به موازات خروج و افزایش تحریم ها علیه مردم ایران، با تحولات با تحولات جاری و آتی ایران مرتبط است.افزایش لابی های اسرائیل، آمریکا و عربستان و رجزخوانی ها و خط و نشان کشیدن ترامپ و پمپئو ضد مردم ایران، به موازات بی تدبیری های داخلی«فضای رسانه ای جدید و کاذبی» را ایجاد کرده است. فضایی که اثرات منفی آنی در بازار دارد. وقایع دارای ارزش های خبری مانند اختلاف و درگیری احتمالی بین ایران و آمریکا و تغییرات و بی ثباتی بی سابقه قیمت ها به ویژه قیمت سکه و دلار، افکار عمومی را سخت به خود مشغول و آنها را نسبت به فردای خود نگران کرده است. در غفلت رسانه های جریان اصلی و محصور شدن آنها در گذشته و ناآگاهی از بازیگران، عرصه ها و روش های جدید جنگ روانی، ابزارهای غیررسمی رسانه ای به ویژه فضای مجازی با پمپاژ اخبار منفی، میدان داری می کنند. سونامی اخبار منفی روی مردم آوار می شوند و مسئولان به ویژه رییس جمهور و تیم اقتصادی اش یا حرف نمی زنند یا شفاف، کارشناسی و صادقانه به مردم نمی گویند چه می کنند. ادامه این وضع، سرعت ناامیدی، بی اعتمادی و سرخوردگی و مخاطب گریزی از رسانه های رسمی را تشدید می کند و کشور را بیش از از پیش در معرض آسیب های جنگ روانی قرار می دهد.
در این شرایط بدیهی و قابل انتظار است که رسانه های رسمی تحرکات و تحولات رسانه ای غرب را رصد و بازخوانی کنند و به موازات آن کنش گران سیاسی و رسانه ای خانه تکانی اساسی و فوری را در دستورکار قرار دهند؛ اما متاسفانه تاکنون آرایش جدید رسانه ای مثلث آمریکا، انگلیس و عربستان کنش گران سیاسی و رسانه ای را حساس نکرده و اصطلاحا چرخ برهمان دور می پرخد؛ نه ظرفیت های جدیدی ایجاد شده است و نه در روش ها و بازیگران قبلی تغییر و تحرکی را شاهد هستیم. تاکید می کنم آگاه شدن فوری از تحولات پیرامون و اهداف دشمنان و آگاه کردن آنی مردم و نظارت و مطالبه گری هوشمندانه و جسورانه از مسئولان، بسیار ضروری است و هر گونه تعلل در این زمینه ممکن است قابل جبران نباشد.
نتانیاهو، ترامپ و تیم اقتصادی شان؛ آرامش، امنیت، اعتماد و همدلی مردم را هدف قرار داده اند؛ در این جنگ تمام عیار، رسانه ها ابزار اصلی و فاصله بین دو گوش یعنی افکار عمومی، عرصه اقدام آنهاست. بپذیریم آمریکا در این جنگ روانی به علت وادادگی، تعلل و بی تدبیری مسئولان و رسانه های جریان اصلی داخلی تا حدود زیادی بازار و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده؛ اما می توان با اقدامات سریع، جسورانه، متعهدانه و هماهنگ و خانه تکانی هم در دستگاه های اجرایی دولت و هم در گردش کار و ساختار و تیم رسانه ها، تغییر در مکان ها و شیوه های سوژه یابی و سوژه پردازی، ترجیح منافع و امنیت ملی بر منافع جناحی اعتماد و آرامش و وحدت را به رسانه ها و کشور بازگرداند؟ فهم اهداف و میدان بازی دشمن و تفهیم آن به مردم امری ضروری است. در حال حاضر، دور زدن دولت یا اپوزیسیون شدن نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه آن را تشدید و دشمن را امیدوار می کند. کار و تلاش، روراست بودن با مردم و با هم کار کردن، مردم را امیدوار می کند که آرامش برمی گرداند و انشاءالله دشمن را در جنگ روانی ناکام خواهد کرد.
منبع: فرهیختگان