به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ایسکانیوز، جلسه نقد و بررسی فیلم «برسد به دست آقای بنان» روز گذشته یازدهم شهریورماه در خانه هنرمندان با حضور زهره محقق کارگردان و ایلیا محمدینیا منتقد برگزار شد. ایلیا محمدینیا در ابتدای این نشست عنوان کرد: «زهره محقق در ابتدا گویا هیچ نسبتی با موسیقی استاد بنان نداشتند و خیلی اتفاقی به سراغ این موسیقی رفته اند و رفته رفته جذب موسیقی استاد بنان شدند. خوب است که این داستان را از زبان خود ایشان بشنویم تا شروعی باشد برای بحث امروز».
زهره محقق گفت که در زمان ساخت این فیلم 22 سال داشته و پیش از آن علاقه ای به موسیقی سنتی ایرانی نداشته است: «به واسطه اینکه در رادیو با سمت سردبیر مشغول به کار بودم، روزی به جلسهای که موضوعات برنامه ها بین همکاران تقسیم می شد، دیر رسیدم و چون هفته موسیقی بود و کسی موضوع پرداختن به زندگی و آثار استاد بنان را انتخاب نکرده بود، قرعه به نام من افتاد. من از این موضوع خوشحال نبودم؛ اما باید موسیقی بنان را با دقت بیشتری گوش می دادم. پس از این اتفاق واقعا به او، خلاقیت و ویژگی هایش علاقه مند شدم. این شد که پایان نامه دانشگاهم و به نوعی اولین فیلمم را درباره بنان ساختم. هر چند که لازم نبود یک فیلم بلند برای پایان نامه ساخت؛ اما علاقه ای که به بنان پیدا کرده بودم، این اتفاق را رقم زد و اینکه متوجه شدم که سی سال بعد از درگذشت بنان فیلمی درباره او ساخته نشده است. تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم، شاید که دردی را دوا کند، اگر دردی اضافه نکرده باشد».
در ادامه ایلیا محمدی نیا درباره فیلم مستند «برسد به دست آقای بنان» نکاتی را بیان کرد: «درباره فیلم مطالب مختلفی می توان گفت از جمله اینکه فیلم «برسد به دست آقای بنان» ساختار غیرمنسجم و پراکندهگویی دارد و موارد دیگری که منتقد باید به آنها اشاره کند؛ اما به نظرم رسید که کارگردان این جسارت را داشته تا درباره استاد بنان مستند بسازد و خیلی عجیب است که سینمای فعال مستند که آثار زیادی را به شیوه مستند پرتره تولید کرده تاکنون به سراغ ساخت مستندی درباره استاد بنان نرفته است. عجیب است که تعداد مستندها و به خصوص مستندهای پرترهایی که در حوزه موسیقی داریم بسیار کم است و عجیب تر آنکه درباره فردی مانند استاد بنان با جایگاهی که دارند، هیچ فیلمی تولید نشده بود. به نظرم این فاجعه است. به عنوان مثال یک مرتبه موجی به وجود می آید و حجم گسترده ای فیلم درباره اعتیاد ساخته می شود، موج بعدی مستندهای اجتماعی و مستندهایی درباره اثرات جنگ است و آن پراکندگی ای که توقع داریم در موضوعات مختلف وجود داشته باشد، اتفاق نمی افتد. ساخت این مستند به همین دلیل دارای اهمیت است، زیرا این فیلم نخستین اثری است که خوب یا بد، به یکی از بزرگان موسیقی ما که جای خالی اش همیشه حس می شود، می پردازد. می توان درباره استاد بنان ده ها فیلم با نگاه های مختلف ساخت. از خانم محقق هم می خواهم در این باره صحبت کند» محمدی نیا همچنین در صحبتهایش به کمبود منابع تصویری درباره استاد بنان در این فیلم اشاره کرد: «اولین نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم این است که استاد بنان هم عصر ماست، در دوره ای که عکس و ویدیو وجود دارد. اما در فیلم تعداد عکس های با کیفیت خوب از وی کم است. دلیل این اتفاق این نیست که این منابع موجود بوده وخانم محقق از آن استفاده نکرده است، بلکه باید بگوییم که در حقیقت بخش زیادی از این منابع در دست همسر بنان است که روی نوار VHS است و وضع خوبی به لحاظ نگهداری ندارد و باید به نسخه های با کیفیت تر تبدیل شود. تجربه خود من، وقتی با یکی از دوستان برای انجام پروژها به منزل استاد بنان رفته بودیم، از این مورد این است که خانم آور خیلی مقاومت می کردند از اینکه این فیلم ها را در اختیار قرار بدهند. من مطمئن هستم که در مورد خانم محقق هم همین اتفاق تکرار شده است».
زهره محقق در پاسخ به این نکته محمدی نیا بیان کرد: «من قبول دارم که میزان منابع آرشیوی در فیلم «برسد به دست آقای بنان» کم است، اما من کم کاری نکردم. خانم پریدخت آور در مورد کارهایی که درباره استاد بنان انجام می شود، بسیار همراه هستند. اما در این مورد که عکس یا فیلمی در اختیار من قرار دهند، واقعا همکاری نکردند. من بارها و با روشهای مختلف از ایشان درخواست کردم، اما ایشان به دلیل تعلق خاطری که به بنان داشتند یا به هر دلیل دیگری موافقت نکردند. حتی این منابع را در اختیار موزه موسیقی هم قرار ندادند. تمام عکس هایی که من استفاده کردم از کتاب های موجود یا موارد دیگری اسکن کردم».
محمدی نیا در ادامه بیان کرد: «فیلم «برسد به دست آقای بنان» قرار بود درباره استاد بنان باشد اما در نگاه اول فیلمی در ستایش همسر بنان، پریدخت آور است. انگار او فرصتی پیدا کرده است که درباره کارهای خودش حرف بزند . گاهی این احساس به وجود میآید که کارگردان تحت تاثیر پریدخت آور قرار گرفته است».
زهره محقق در پاسخ به این نکته گفت: «شاید این اتفاق افتاده باشد. اگر من در حال حاضر قصد ساخت دوباره این فیلم را داشتم شاید تعدادی از پلان ها را حذف می کردم و نگاه جامع تری به ماجرا می انداختم. اما در آن زمان به عنوان دانشجویی که با فرد بزرگی مواجه می شود، طبیعی است که تحت تاثیر او قرار بگیرد. اما اینکه معتقدید فیلم بیشتر درباره پریدخت آور است، شاید چون چند جمله مانند «بنان مثل موم در دست من بود» آنقدر پر رنگ بوده که این احساس به جود آمده است که فیلم بیشتر درباره همسر بنان بوده است».
محمدی نیا در ادامه دوباره به پیشقراولی این مستند درباره بزرگان موسیقی اشاره می کند و درباره طریقه به دست آوردن فایل های صوتی سئوال کرد. زهره محقق در پاسخ گفت: «فایل های صوتی از بعضی برنامه های رادیویی استخراج شد و یکی از علاقه مندان استاد بنان به نام امیر اعتمادی، که خوب است در اینجا یادی از ایشان بکنم که ساکن سیرجان هستند، فایلی را در اختیار بنده قرار دادند».
در ادامه محمدی نیا با اشاره به اینکه فیلم باید درباره استاد بنان باشد اما مخاطب در مواردی این حلقه ارتباطی را گم می کند: « فیلم به گروه دنگشو زیاد میپردازد که جای پرداختن به آن در این فیلم نیست. هرچند که بهانه ورود به این بخش هم بنان است».
زهره محقق در پاسخ به این نکته گفت: «اگر من فیلم دومی می ساختم، نمی گویم که دنگ شو را حذف می کردم اما در فواصل مختلفی از فیلم قرار می دادم. اما به هیچ عنوان حذفش نمی کردم. زیرا من به بخشی از شخصیت بنان علاقه مند شدم که خلاقیت و آزاد اندیشی او بود و اینکه با جریان های نویی که در موسیقی به وجود می آمدند، مخالفتی نداشت، برخلاف بسیاری از متعصبین در آن زمان. به همین دلیل من این بخش را در فیلم قرار دادم که باب گفتوگویی بین نسل جدید و قدیم به وجود بیاید».
زهره محقق با اشاره به این نکته که هیچ وقت نگفته است که این فیلم یک مستند پرتره کامل درباره استاد بنان است، گفت: « این فیلم یک مستند درباره بنان است از نگاه من. درباره استاد بنان میشود ده ها فیلم دیگر ساخت. در خیلی از حوزه ها افراد به دلیل موی سپید و سابقه شان نام استاد را یدک می کشند؛ اما وقتی بیشتر درباره شان مطالعه می کنی متوجه می شوی که آن فرد فقط پیشکسوت است و نه استاد. درباره بنان اما می توان ده ها فیلم ساخت و هر کدام باز چیزی کم خواهد داشت. فیلم پاسخی به سوالاتی خودم بود، به تعبیر یکی از دوستان فیلم زنبوری بود که در باغی از هر گلی کمی برداشت کرده بود».
در بخش دیگری از این نشست زهره محقق درباره حضور و عدم حضور افراد سرشناس در این مستند اشاره داشت: «این فیلم تجربه اول من بود و در کنار این موضوع، این قصد را نداشتم که به طور تخصصی وارد بحث خوانندگی استاد بنان شوم. در ضمن مخاطب مورد نظر من، جوان های همسن و سال خودم بودند. سراغ بسیاری از استادان رفتم، اما بسیاری از آنها همراهی نکردند. در بسیاری از موارد تشکر می کردند و فقط برایم آرزوی موفقیت کردند، اما حاضر به مصاحبه نشدند. اما در حال حاضر که تجربه ساخت این مستند را دارم، راه هموارتر شده است».
او افزود: «همین استادان را هم با معرفی دوستان و استادان توانستم جلوی دوربین بیاورم. استادان سرشناس دیگر همین که میشنیدند پایاننامه دانشجویی است و ۲۰ سال دارم هیچ اعتنایی نمیکردند، به عنوان مثال میگفتند: «دختر گلم امیدواریم موفق باشی اما ما نمیتوانیم در خدمتتان باشیم». این برخوردها ناراحت کننده بود و هست. چون این رفتارها در مواجهه با قشر دانشجو ادامه دارد. کاش واقعا این استادان از دانشجوها حمایت کنند و تحویلشان بگیرند. شاید باید در این جلسات مسئولین نیز حضور داشته باشند تا در جریان این نکات قرار بگیرند. بسیاری از استادان معتقدند که تازه کارها و دانشجویان باید سختی بکشند تا به نتیجه برسند، اما تنها سختی کشیدن ابزار دستیابی به موفقیت نیست و رابطه هم نکته بسیار مهمی برای به دست آوردن ارتباطات موثر است».
در ادامه نشست، کارگردان به سوالات مخاطبین درباره فیلم پاسخ داد.
محمدینیا با اشاره به این نکته که «برسد به دست آقای بنان» از مستندهایی است که روی میز تدوین شکل می گیرد، گفت که زمان فیلم میتوانست کوتاه تر باشد؛ اما از آنجایی که زهره محقق قصد داشت با پاسخگویی به سوالات ذهن خودش، این سوالات در ذهن مخاطبان جوان خود را نیز پاسخ دهد، این شکل از روایت را انتخاب کرده است.
در فیلم مستند «برسد به دست آقای بنان»، که از 26 اردیبهشت سال جاری در گروه هنر و تجربه اکران شده است، زندگی شخصی و هنری غلام حسین بنان، به واسطه نامهای که به او نوشته می شود مورد بررسی قرار میگیرد.
عوامل مستند «برسد به دست آقای بنان» عبارتند از: کارگردان،تهیهکننده و تدوینگر: زهره محقق، مشاور کارگردان: لقمان یداللهی، مدیر تصویربرداری: سید محمود موسوی، صدابردار: احسان حیدری، عکاس: زنده یاد نیلوفر حسنی، طراح کاور و پوستر: صبا جعفری، مریم ساربانها، مشاور رسان های: سعیده الله دادی.
انتهای پیام/